eitaa logo
داستانکام
73 دنبال‌کننده
185 عکس
34 ویدیو
1 فایل
این داستانکا گوشه‌ای از زندگی منه. 🌸 راه ارتباطی: @barkat313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 / کلید . دارم می‌رم سمتِ قم. حدود یک کیلومتر از شاهرود که خارج شدم برای نمازِ صبح کنارِ یک مسجد وایستادم. هوا خنک بود. آبِ وضوخونه گرم بود. وضو که گرفتم رفتم سمتِ مسجد. با این که هوا سرد بود درِ مسجد چهار طاق باز بودو فضای مسجد تاریکِ تاریک. هفت هشت نفرم داشتن نماز می‌خوندن. قبل از ما هم یک اتوبوس اومده بودنو، نمازاشونو خونده بودنو، داشتن می‌رفتن. . واردِ مسجد شدم. در رو پشتِ سرم بستم. به دنبالِ کلیدِ چراغا گشتم. چراغا رو روشن کردم. مُهرو برداشتم. گذاشتم رو زمین. قبل از بستنِ نماز رو کردم به دیگرانو با خنده بِهِشون گفتم: "چرا چراغا رو روشن نمی‌کنین خُب؟!" همه‌شون از کارشون خنده‌شون گرفته بود. . دستامو آوردم بالا تا تکبیر بگم. . با خودم گفتم ببین چقدر مشکلات توی زندگی‌هامون وجود داره که فقط با زدنِ یک کلید حل می‌شه و ماها بِهِش توجه نداریم!" . الله اکبر . 👇 شما کلیدا رو می‌بینین؟ https://basalam.com/user/aGG/posts/68590
داستانکام
🌸 #خانه_دار و پرافتخار مثل #فرهیخته_ها . «اگر ما به خانه‌داری به چشم حقارت نگاه کنیم، این می‌شود گنا
#خانه_دار و پرافتخار مثل #ابرقهرمان_ها 🏡 «وظایف داخل خانه‌ی زنان، اهمیتش کم‌تر از وظایف بیرونی نیست، شاید زحمتش بیش‌تر هم باشد. فقط هم ظرافتِ زنانه از عهده‌ی انجام آن بر می‌آید.» رهبر انقلاب ۸۱/۶/۶ https://basalam.com/user/aGG/posts/69037
🌸 در حرم #حضرت_معصومه(سلام‌الله‌علیها) دعاگوی دوستان هستیم. https://basalam.com/user/aGG/posts/69717
🌸 #داستانک / شام اعیونی . رفتم حرم. دلم خیییلی برا #حضرت_معصومه(سلام‌الله‌علیها) تنگ شده بود. . از حرم که اومدم بیرون به فکر شام بودم. با این که تا رسیدن به ماشین چند تا رستورانو، کبابیو، اغذیه‌ای بود ولی دلم میلِش به غذای بازاری نبود. رفتم دمِ یِ نونوایی. گفتم: "نصفِ نونم می‌دین؟" اول یِ نگاهی به قد و بالام کردو ... دید نه ... قیافه‌ش به فقرا نمی‌خوره. بعد از چند ثانیه مِنّو مِن کردن گفت: "یا یک سوم، یا دو سوم". آخه نونِش 1500 تومن بود. گفتم: "یک سومو بده." یِ خامه شکلاتی هم خریدمو اومدم سمت ماشین. نشستم توی ماشینو جاتون خالی یک شام اعیونی زدیم به بدن. https://basalam.com/user/aGG/posts/69719
🌸 / نفرین کلیدی . فکر کنم بالاخره گرفتار نفرین مستر پریزیدنت شدم. چون از مشهد که اومدم قم یادم رفته انبارمونو بیارم. دوستان زیادی قم دارم که فقط کافیه یِ پیام کوچوله بِهِشون بدم که "من قمم". ولی دلم نمی‌خواد مزاحمِ هیچ کس بشم. . بعد از شام به یاد ، که چون کاری از دستش بر نمیومد برای هم‌دردی با اون پیرمرد فقیری که به دلیل بی‌خانمان بودن در هوای سرد زمستان، بدون پوشش مناسب در فضای آزاد خوابیده بود، بدون هیچ پوششی رفته بود تا صبح در حیاط منزل‌شون نشسته بود، شب رو در ماشین خوابیدم. . تو رو خدا در این روزای سردِ زمستونی کمی به فکر بی‌خانمانا باشین. نمی‌گم "باشیم"؛ چون خودم الآن بی‌خانمانم. خداییش هوا خیلی سرده. تازه من ماشین دارم. تازه من تو ماشین پتو دارم. . https://basalam.com/user/aGG/posts/69720
🌸 #داستانک / نونِ ۳۰ هزار تومانی . رفته بودم مسجد. از مسجد که دراومدم دیدم یِ طلبه چند بسته نونِ دیمِ محلی، که از روستاشون براش فرستاده بودن، گذاشته جلوشو توی اون هوای خنک با یِ پیراهنِ نازک، یِ کنار وایستاده منتظر مشتری. دونه‌ای ۱۵۰۰ تومن. یِ نون برا شام اَزَش خریدم. . دیدم هنوز همه‌ی نوناش مونده. . هر کی از مسجد اومد بیرون براش بازاریابی کردم. به چند نفرم که احساس کردم یِ کم سرِ قیمتش مِنّو مِن می‌کنن گفتم: "هرچند تا نون لازم دارین بردارین؛ مهمونِ من." . همینو بگم اون یِ نونِ دیمِ محلی ۱۵۰۰ تومنی برام ۳۰هزارتومن دراومد.😁 ولی نونای طرف تقریبا تموم شد. . https://basalam.com/user/aGG/posts/72150
🌸 / کلید . وچه داستان غریبی‌ست داستان کلید. کلیدی قفل باز می‌کند و کلیدی، جُونُومَّرگ رِفتِه(= جوان مرگ شده)، به تمام درها قفل می‌زند. . وتو آیا می‌پنداری کلیدهایی که در باز می‌کنند با کلیدی که بر درها قفل می‌زند برابرند؟ نه؛ هرگز چنین نیست. روزی خواهد آمد که قفل زنندگان سزای اعمال‌شان را ببینند. در آن روز کلیدهای گداخته به همه جایِ‌شان کنند تابفهمند قفل زدن بر درهای زندگی دیگران چه دردی دارد. باشد که درسی باشد برای عبرت گیرندگان. وخداوند بر هر کاری تواناست.(برکت/۱۳۹۸۱۰۵) . : ایشون همون کلیدیه که یادم رفته بود بیارمش؛ بالاخره با اتوبوس تشریف آوردن. . https://basalam.com/user/aGG/posts/72973
🌸 #داستانک / خران را آزاد کن . خری را به درختی بسته بودند. شیطان خر را باز کرد. خر وارد مزرعه‌ی همسایه شد و سبزیجات او رو خورد. زن همسایه که چنین دید تفنگی برداشتو خر را کُشت. صاحب خر وقتی صحنه‌ی کشته شدن خرش رو دید عصبانی شدو زنِ همسایه را کُشت. مردِ همسایه وقتی با جسد خونین همسرش رو برو شد صاحب خر را از پای در آورد. . به شیطان گفتند: تو چه کار کردی؟! گفت: من فقط یک خرو رها کردم. . #نتیجه: هر گاه خواستی یک شهر را خراب کنی "خران را آزاد کن". . https://basalam.com/user/aGG/posts/73309
🌸 تیپِتو عوض کن . آقایی که چهره‌ی به شدت مذهبی داری! اگر نمی‌تونی توی خونه با خانواده‌ت باشی، لطفا تیپتو عوض کن تا به اسم مذهبی‌ها مردمو از دین بیزار نکنی. بهترین سیر و سلوک، داشتن گذشت فراوان در زندگی و خوش اخلاقی با خوانواده‌ست؛ حتی اگر حق با تو باشه. . 👈 (ره): یک نگرانی دیگر که ما داریم این است که دوست‌هایی که نادان هستند، و توجه به مسائل ندارند، موجب این بشوند که اسلام را طور دیگری نشان بدهند. منبع: صحیفه امام، ج۸، ص ۱۱۸ و ۱۱۹. . https://basalam.com/user/aGG/posts/74381
🌸 ️: با زندگی کردن، فرزند تربیت می‌كنند. هرچه زن صالح‌تر، عاقل‌تر و هوشمندتر باشد، این بهتر خواهد شد. ۹۲/۲/۱۱ https://basalam.com/user/aGG/posts/75110
🌸 / یاد خدا . با خانومم تماس گرفتم تا احوال‌شو بپرسم. آهنگ پیشواز تلفن‌شون این بود: . یاد خدا را نباید از قلم انداخت؛ ما هر چه داریم، از توسل و توجهِ به حضرت ربوبیته؛ اوست که دل‌ها را متوجه می‌کند به سمت اهداف والا؛ اوست که دل‌ها را قرص می‌کند؛ اوست که دل‌ها رو مجتمع می‌کنه بر روی یک نقطه‌ی ویژه؛ انسان‌ها نمی‌توانند دل‌ها را جذب کنند، مجتمع کنند؛ این دستِ قدرتِ الهی است؛ این کارِ خداست. امام خامنه ای ۱۳۹۰/۰۱/۱۵ https://basalam.com/user/aGG/posts/75286