#خاطرات_شهدا🕊
فرمانده دسته بود.
یکبار خیلی از بچهها کار کشید.
شب براش جشن پتو گرفتن.
حسابی کتکش زدن.
سعید هم نامردی نکرد، به تلافی اون جشن پتو، نیم ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت.
همہ بیدار شدن نماز خوندن!!!
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه
بچهها خوابن. بیدارشون کرد و گفت:
اذان گفتن چرا خوابید؟
گفتن: ما نماز خوندیم!
گفت: الان اذان گفتن، چطور نماز خوندین؟
گفتند: سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت: من برای
نماز شب اذان گفتم نه نماز صبح シ
شهید سعید شاهدی😊❤️
#فدایی_رهبر
#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob
پندانه
✍ اشک، خون دل است
🔹 مردی عرب سگی داشت که در حال مردن بود. او در میان راه نشسته بود و برای سگ خود گریه میکرد. گدایی از آنجا میگذشت.
🔸از مرد عرب پرسید:
چرا گریه میکنی؟
🔹عرب گفت:
این سگ وفادار من، پیش چشمم دارد جان میدهد. این سگ روزها برایم شکار میکرد و شبها نگهبان من بود و دزدان را فراری میداد.
🔸گدا پرسید:
بیماری سگ چیست؟ آیا زخم دارد؟
🔹عرب گفت:
نه از گرسنگی میمیرد.
🔸گدا گفت:
صبر کن، خداوند به صابران پاداش میدهد.
🔹گدا یک کیسه پر در دست مرد عرب دید. پرسید:
در این کیسه چه داری؟
🔸عرب گفت:
نان و غذا برای خوردن.
🔹گدا گفت:
چرا به سگ نمیدهی تا از مرگ نجات پیدا کند؟
🔸عرب گفت:
نانها را از سگم بیشتر دوست دارم. برای نان و غذا باید پول بدهم، ولی اشک مفت و مجانی است. برای سگم هرچه بخواهد گریه میکنم.
🔹گدا گفت:
خاک بر سر تو! اشک خون دل است و به قیمت غم به آب زلال تبدیل شده، ارزش اشک از نان بیشتر است. نان از خاک است ولی اشک از خون
#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob
1.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی خدا را صدا بزن....
🌴💎🌹💎🌴
#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob
سلام خدمت همگی شما صبحتون به خیر باشه بهترین لحظات رو سپهری کنین درکنار خانواده بندگی هاتون مورد قبول درگاه حق باشه حاجت روا بشین
#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob
تویی که داری این پُست رو میخونی ...
آره با خودِتَم !!! . .
از خُدا میخوام .....به همه آرزوهای خوب و قشنگِت بِرسی
تو زندگیتم َهمیشه لَبخند بزن...
#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob