#داستانک 📚
ماشین جلویی لاکپشتوار پیش میرفت و با اینکه مدام بوق میزدم، به من راه نمیداد داشتم خونسردیام را از دست میدادم که یک دفعه چشمم به برچسب کوچکی روی شیشه عقباش افتاد:"ناشنوا، لطفا صبور باشید!"
و این نوشته همه چیز را تغییر داد!بلافاصله آرام گرفتم و سرعتم را کم کردم.راستش حتی مراقب آن ماشین و رانندهاش هم بودم! چند دقیقه با تأخیر به خانه رسیدم اما مشکلی نبود.
ناگهان فکری تلنگر زد: اگر آن برچسب نبود من صبوری به خرج میدادم؟ چرا برای بردباری در برابر مردم به برچسب نیاز داریم؟و دست آخر اینکه: اگر مردم برچسبهایی به پیشانی خود بچسبانند، با دیگران صبورتر و مهربان خواهیم بود؟در واقع همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آن چیزی نمیدانیم. حداقل کاری که میتوانیم بکنیم، صبر و مهربانی است.بیایید به برچسبهای نامرئی یکدیگر احترام بگذاریم.
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═
📚حکایت کوتاه
🌸 انسان بااصل و ریشه
🔸رانندۂ کامیونی در جنگلی، الوار درختان قطعشده بر پشت کامیون خویش بار کرده بود تا به سمت شهر حرکت کند.
🔸بعد از اینکه مسافتی را طی کرد به ناگاه در مسیر جادۂ جنگل هنگام پیچیدن از پیچ جاده، لبهٔ سپر کامیون به درختی در کنار جاده برخورد کرد و کامیون از توقف ایستاد و از این تصادف تکانی که به کامیون خورد، تمام الوار از درب عقب کامیون به بیرون پرتاب شدند.
🔸 رانندۂ کامیون که همراه پسرش در کامیون بودند بعد از آن اتفاق به پایین از کامیون آمدند و صحنه را دیدند. پدر گفت: پسرم! با دیدن این حادثه بیاموز که یک درخت صاحبِ ریشه توانست صد درخت بیریشه را جابجا و واژگون کند.
🌸 همیشه سعی کن ریشهٔ خانوادگی و خداباوری خود را حفظ کنی که یک انسان صاحبِ ریشه میارزد به صد انسان بیریشه!!! و تکیه بر یک انسان صاحبِ ریشه تو را بسیار سودمندتر از تکیه بر صدها انسان بیریشه است. یک انسان صاحبِ ریشه در برابر مشکلات مقاومت میکند.
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═
ســلام🍃🌸
صبحتان به طراوت باران
دلتان به پاکی نسیم
صبحگاهی🍃🌸
خوشه های افکارتان
سبزوپایدار
لحظههاتان زیباو🍃🌸
بارش بوسه های خدا
پای تمام آرزوهاتون
صبحتون بـخیر🍃🌸
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═
🌸🍃🌸🍃
مردی ثروتمند که زن و فرزند
نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار میکردند برای صرف شام دعوت کرد و جلوی آنها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است اول از نگهبان شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فایده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد بعداً از کشاورزی که پیش او کار میکرد سؤال کرد گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعاً قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلاً مال را انتخاب میکنم بعد از آن سؤال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب میکنید پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابراین پول را بر میگزینم و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی میدانم که تو حتماً مال را انتخاب میکنی تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب میکنم چرا که مادرم گفته است: یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا بود وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث میشود پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمیکند
❇️ خدایی؛ در منظومه اعتقادی ما جایگاه خدا کجاست؟!؟!
فقط میگیم که یه خدایی هست..
یا اینکه باور داریم که یه خدایی هست..
توضیح بیشتر با خودتون..🌷🌷
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═
واقعا زیباست .....
🌸فروغ فرخزاد میگويد:
در حیرتم از "خلقت آب "
اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند
اگر با آتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند.
اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند.
اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند.
اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود.
ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد.
دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تأثیر پذیر است،
اما در تنهایی مرده وگرفته است...
"باهم" بودنهایمان را قدر بدانیم...🌿🌺
❇️ به هم احترام بگذاریم..
به هم شخصیت بدهیم..
قدر همو بدونیم...
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═
✍#حکایت
ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.
حضرت پرسيد علت چيست؟
ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.
خالق من بهشتي دارد،
«نزديک زيبا و بزرگ»،
و دوزخي دارد به گمانم «کوچک و بعيد»
و در پي دليلي ست که ببخشد ما را،
گاهي به بهانه ی دعايي در حق ديگري...
شايد امروز آن روز باشد.
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═
خـداوندا 🙏
در این آدینه زیبـا
به قلب دوستان وعزیزانم آرامش
به زندگی شان دلخوشی
به عمر شان عزت
و به وجودشان
صحت و عافیت عطا بفرما
آمین 🤲
سلااااام 🌸
صبح تون بخیر و شادی 💐
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═
#طلیعه_فاطمیه؛ #شعر_پایداری
#شهدا_و_دفاع_مقدس
دارد امسال اشکهایم رنگ و روی دیگری
فاطمیه میدهد امسال بوی دیگری
فاطمیه شور غیرت بر لب ما مینهد
فاطمیه بوی احساس و حماسه میدهد
فاطمیه آسمانی از شکوه و عزت است
فاطمیه چیرگی روشنی بر ظلمت است
فاطمیه آزمون عاشقی پای علیست
فاطمیه مکتب درس اطاعت از ولیست
خوش به حال هرکه شد در محضر او رو سپید
هر که را مادر خریداری نمودش شد شهید
خواب دیدم خواب، خوابی که چنان افسانه بود
محفل آیینه و شمع و گل و پروانه بود
پرده بالا رفت دیدم حور بود و حور بود
نور بود و نور بود و نور بود و نور بود
ناگهان صف پشت صف بی واهمه وارد شدند
روی لب «یا فاطمه یا فاطمه» وارد شدند
لشکری از مرد و زن، از کودک و پیر و جوان
آمدند آوینی و همت به استقبالشان
باکری، صیاد، زین الدین و دوران آمدند
اندک اندک اندک اندک جمع مستان آمدند
دیدم آن لحظه که جبرائیل درها را گشود
حاج قاسم همنشین حضرت صدیقه بود
خیر مقدم بود بر لبهای پاک مرتضی
بود لبخند رضایت بر لب خون خدا
میرسید از راه یحیی گرد و خاکی بر تنش
با همان چوبی که میانداخت سوی دشمنش
صحبت از فتاح بود و صحبت از سجیل بود
حاج احمد بود، سید بود، اسماعیل بود
بود فخری زاده چون کوهی مصمم یک طرف
بود همچون سرو، تهرانی مقدم یک طرف
آن طرفتر سید ابراهیم مشغول دعا
روی پیشانیش نقش «نحن خدام الرضا»
آن طرفتر اشکهای مرد مخلص را ببین
عشق بازی ابومهدی مهندس را ببین
دیدم آنجا آرمانهای ضمیر آگاه را
وعدههای صادق و پیروز روح الله را
جان نثاران عقیله یک به یک گرد آمدند
غیرتیها دور ناموس خدا حلقه زدند
عهد بستند عاشقان، خونخواهی هابیل را
وعدهی نابودی و پایان اسرائیل را
خواب بود اما چه خوابی بلکه بیداریست این
شک ندارم خواب من تعبیر خواهد شد یقین
همسفر! برخیز تا دنیا به کام ما شود
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
بار ما عشق است پس قطعاً به منزل میرسد
تا فراسو نغمهی #ایران_همدل میرسد
بر فراز عرش بنگر آیههای نصر را
قله نزدیک است؛ یاری کن امام عصر را
همچو یوسف سوی کنعان خواهد آمد منتقم
با سپاهی از شهیدان خواهد آمد منتقم
زود میبینی که حزباللهمان غالب شود
ذکر عالَم «یا علی بن ابی طالب» شود
✍ #محمود_یوسفی
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═
🌹داستان آموزنده🌹
بزرگی میگفت: چندین سال قبل در محله ما یک گاریچی بود، که نفت میآورد و به او عمو نفتی میگفتیم.
یک روز مرا دید و گفت: سلام؛ ببخشید خانهیتان را گازکشی کرده اید؟!
گفتم: بله!
گفت: فهمیدم؛ چون سلامهایت تغییر کرده است!
من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه؟!
گفت: قبل از اینکه خانهات گازکشی شود، خوب مرا تحویل میگرفتی، حالم را میپرسیدی. همه اهل محل همین طور بودند؛ هرکس خانه اش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر می کند!
از آن لحظه فهمیدم سی سال است سلامم به جای این که بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد بوی نفت میداده است! سی سال او را با اخلاق خوب تحویل گرفتم؛ خیال میکردم اخلاقم خوب است! ولی حالا که خانه را گازکشی کردهام ناخودآگاه نوع سلام کردنم عوض شده است!
❇️خوب است تمام امورمان برای خدا باشد و سلامها و برخوردهایمان در زندگی بوی نیاز ندهد!
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═
گویند سلام صبح🌸🍂
طلایی ترین کلیــد
برای ورود به قلبهاست
پس صمیمی تـریـن 🌸🍂
ســـ🥰✋ــلام
به شما مهربانان 🌸🍂
امیدکه طلـوع امروز
آغاز بهترین ها برای تان باشد
صبح زیبای شنبه تون بخیر🌸🍂
به کانال داستان های
خوب(معنوی)بپیوندید😊
👇👇👇👇👇👇👇
╭═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═╮
#داستان_های_خوب_(معنوی)
https://eitaa.com/dastanhayekhob
╰═━⊰🍃🌺⚫️🍃⊱━═