eitaa logo
داستان مدرسه
674 دنبال‌کننده
749 عکس
438 ویدیو
185 فایل
جملات ادبی خاطرات مدرسه داستانهای مرتبط با مدرسه خلاصه عضو شو😉
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ داستانی آموزنده.      🌿🌸🌿🌸    🌿 ⭕️روزی سقراط، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر است. علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از  آشنایان را دیدم. سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت  و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم. سقراط گفت: چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت: خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است. سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟ مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود. سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟ مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم. سقراط گفت: همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ تصدیق می کنی که اینگونه نیست و روان نیز می تواند دچار بیماری شود, پس به جای دلخوری و رنجش باید نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند. 🔴 نسبت به اولیای تندخو و پرتوقع نسبت به دانش آموز ناسازگار, بددهن, بی انضباط و... خشم و کینه به دل مگیریم, آرامش خود راحفظ کنیم. به خود بگوییم او در این رفتارها تعمدی ندارد، با توکل بر خدا طبیب جان و شفابخش روح و روان باشیم. 🍃🌼🍂🌸🍃🌺🍂🌼 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh