✅نمیخواهم که آغازگر #جنگ باشم
پیش از آغاز نبرد، #امام_حسین علیهالسلام دستور دادند تا درون خندقی که اطراف خیمه ها حفر کرده بودند، آتش روشن کنند تا دشمن نتواند از اطراف هجوم آورد.
"شمر بن ذی الجوشن" نزدیک آمد و به امام حسین گفت:
گویا برای ورود به #آتش جهنم عجله داری!!
امام حسین پاسخ دادند :
تو برای ورود در #آتش ، شایستهتری !
"مسلم بن عوسجه" که ناظر بود، به امام حسین گفت:
ای فرزند رسول الله! اجازه می دهید این فاسق #ستمگر را با تیر بزنم؟ او در تیررس من است و تیرم به خطا نمیرود.
امام حسین علیه السلام فرمودند:
او را نزن! من #دوست ندارم که آغازگر جنگ باشم !
📚تاریخ طبری، جلد ۵ ، صفحه ۴۲۳
•✾📚 @Dastankm 📚✾•
🍃🍁حکایت🍁🍃
🌌 #عاقبت_بخیری
🍁پس ازکشته شدن #عثمان، #علی(ع) حبیب بن شجب را که ازطرف عثمان بربعضی ازنواحی #یمن ولایت داشت، #تثبیت کرد و اورا به نیکوکاری،عدالت وتقوا توصیه فرمود.
🍁آن #والی بعداز #بیعت گرفتن ازمردم برای امیرمؤمنان(ع) #۱۰۰نفر رااز میان مردم برگزید،ازبین آنها #۷۰نفر، و ازمیان آنها #۳۰نفر، و ازمیان آن سی نفر #۱۰نفر را برگزید که #شجاعان و سران قوم خودبودند.
وی آنها را (برای #تجدیدپیمان) به نزد حضرت فرستاد و درکوفه نزدحضرت رسیدند.
🍁یکی ازآنها باعباراتی #فصیح و شیوا از علی(ع) #تمجید وتجلیل به عمل آورد.حضرت آنهارا گرامی داشت و به هریک #هدیه ای ارزنده اهدا کرد.
همان شخص دوباره ازجای بلندشد و #اشعاری درفضیلت حضرت سرود وباز ازامام(ع) تمجیدکرد.
🍁حضرت سخنانش را نیکوشمرد و پرسید: اسمت چیست؟
گفت: #عبدالرحمن.
فرمود: پسر کی؟گفت: #پسر_ملجم مرادی.
فرمود:آیا تو واقعا #مرادی هستی؟گفت: آری.
🍁فرمود: انالله و انا الیه راجعون. ولاحول ولاقوةالا بالله العلی العظیم.
مرتب به او #نگاه میکرد، دست روی دست میزد و #استرجاع میفرمود(انا لله میگفت)
🍁سپس برای چندمین بارپرسید آیا تو #مرادی هستی؟
گفت: آری.
فرمود: تودر آینده #جنایتی_بزرگ مرتکب خواهی شد و حرکتت به سوی #آتش است.!
🍁گفت:به خدا من شمارا از هرکس بیشتر #دوست دارم.!
فرمود: من #دروغ نمیگویم و به من هم #دروغ نگفته اند...
تو #قاتل من هستی و این #محاسن را به #خون_سرم رنگین خواهی کرد....!!
📚شرح نهج البلاغه، آیةالله خوئی(ره)،ج۵،ص۱۲۹
🌸🍃🌸⛔🌸🍃🌸.
🆔 @dastankm