eitaa logo
📚داستانک🌹
1.6هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
151 ویدیو
35 فایل
داستان های #کوتاه و #آموزنده نکات ناب #اخلاقی متن های #زیبا کپی مطالب با ذکر منبع جایز است✅
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی حضرت علیه السلام را احضار کرده بود و گویا ایشان سوار قاطر بودند و به دربار متوکل می‌رفتند. جمعیت در بیرونِ در خیلی زیاد بود و غوغایی بود. وقتی که حضرت از دور پیدا شدند به موجب آن احترام و مهابتی که برای حضرت بود مردم، کوچه دادند و حضرت آمدند و در حال رد شدن از کوچه بودند. راوی می‌گوید: من نگاه کردم دیدم او خیلی با وقار است و همین طور سرش را پایین انداخته و می‌آید. برای دیگران باید با زور شلاق، راه باز کنند ولی برای او مردم به احترام، راه را باز می‌کنند. با خودم گفتم که آیا شیعه همین شخص را می‌گویند امام است و دارای چنین مقاماتی است؟ چه فرق می‌کند، این هم بشری است مانند ما؛ فرقش با ما چیست؟ تا این را با خودم گفتم یک وقت امام رویش را به طرف من برگرداند و فرمود: «فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَ سُعُرٍ؛ و گفتند: آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم؟ در اين صورت، ما واقعاً در گمراهى و جنون خواهيم بود»(قمر/۲۴). بعد به دنبال آن یک مطلب دیگر در ذهنم پیدا شد. فوراً فرمود: «أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ؛ آيا از ميان ما وحى‌ بر او القا شده است؟ نه، بلكه او دروغگويى گستاخ است»(قمر/۲۵). فهمیدم نه، امام یعنی همین. استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۲۵۲(با تلخیص) 🆔 @dastankm
روزی حضرت علیه السلام را احضار کرده بود و گویا ایشان سوار قاطر بودند و به دربار متوکل می‌رفتند. جمعیت در بیرونِ در خیلی زیاد بود و غوغایی بود. وقتی که حضرت از دور پیدا شدند به موجب آن احترام و مهابتی که برای حضرت بود مردم، کوچه دادند و حضرت آمدند و در حال رد شدن از کوچه بودند. راوی می‌گوید: من نگاه کردم دیدم او خیلی با وقار است و همین طور سرش را پایین انداخته و می‌آید. برای دیگران باید با زور شلاق، راه باز کنند ولی برای او مردم به احترام، راه را باز می‌کنند. با خودم گفتم که آیا شیعه همین شخص را می‌گویند امام است و دارای چنین مقاماتی است؟ چه فرق می‌کند، این هم بشری است مانند ما؛ فرقش با ما چیست؟ تا این را با خودم گفتم یک وقت امام رویش را به طرف من برگرداند و فرمود: «فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَ سُعُرٍ؛ و گفتند: آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم؟ در اين صورت، ما واقعاً در گمراهى و جنون خواهيم بود»(قمر/۲۴). بعد به دنبال آن یک مطلب دیگر در ذهنم پیدا شد. فوراً فرمود: «أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ؛ آيا از ميان ما وحى‌ بر او القا شده است؟ نه، بلكه او دروغگويى گستاخ است»(قمر/۲۵). فهمیدم نه، امام یعنی همین. استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۲۵۲(با تلخیص) 🆔 @dastankm
روزی حضرت علیه السلام را احضار کرده بود و گویا ایشان سوار قاطر بودند و به دربار متوکل می‌رفتند. جمعیت در بیرونِ در خیلی زیاد بود و غوغایی بود. وقتی که حضرت از دور پیدا شدند به موجب آن احترام و مهابتی که برای حضرت بود مردم، کوچه دادند و حضرت آمدند و در حال رد شدن از کوچه بودند. راوی می‌گوید: من نگاه کردم دیدم او خیلی با وقار است و همین طور سرش را پایین انداخته و می‌آید. برای دیگران باید با زور شلاق، راه باز کنند ولی برای او مردم به احترام، راه را باز می‌کنند. با خودم گفتم که آیا شیعه همین شخص را می‌گویند امام است و دارای چنین مقاماتی است؟ چه فرق می‌کند، این هم بشری است مانند ما؛ فرقش با ما چیست؟ تا این را با خودم گفتم یک وقت امام رویش را به طرف من برگرداند و فرمود: «فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَ سُعُرٍ؛ و گفتند: آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم؟ در اين صورت، ما واقعاً در گمراهى و جنون خواهيم بود»(قمر/۲۴). بعد به دنبال آن یک مطلب دیگر در ذهنم پیدا شد. فوراً فرمود: «أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ؛ آيا از ميان ما وحى‌ بر او القا شده است؟ نه، بلكه او دروغگويى گستاخ است»(قمر/۲۵). فهمیدم نه، امام یعنی همین. استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۲۵۲(با تلخیص) 🆔 @dastankm
روزی حضرت علیه السلام را احضار کرده بود و گویا ایشان سوار قاطر بودند و به دربار متوکل می‌رفتند. جمعیت در بیرونِ در خیلی زیاد بود و غوغایی بود. وقتی که حضرت از دور پیدا شدند به موجب آن احترام و مهابتی که برای حضرت بود مردم، کوچه دادند و حضرت آمدند و در حال رد شدن از کوچه بودند. راوی می‌گوید: من نگاه کردم دیدم او خیلی با وقار است و همین طور سرش را پایین انداخته و می‌آید. برای دیگران باید با زور شلاق، راه باز کنند ولی برای او مردم به احترام، راه را باز می‌کنند. با خودم گفتم که آیا شیعه همین شخص را می‌گویند امام است و دارای چنین مقاماتی است؟ چه فرق می‌کند، این هم بشری است مانند ما؛ فرقش با ما چیست؟ تا این را با خودم گفتم یک وقت امام رویش را به طرف من برگرداند و فرمود: «فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَ سُعُرٍ؛ و گفتند: آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم؟ در اين صورت، ما واقعاً در گمراهى و جنون خواهيم بود»(قمر/۲۴). بعد به دنبال آن یک مطلب دیگر در ذهنم پیدا شد. فوراً فرمود: «أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ؛ آيا از ميان ما وحى‌ بر او القا شده است؟ نه، بلكه او دروغگويى گستاخ است»(قمر/۲۵). فهمیدم نه، امام یعنی همین. استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۲۵۲(با تلخیص) 🆔 @dastankm
خوش باش كه قلب شيعه شاد است امشب🌸 كار همه بر وفق مراد است امشب درهاى بهشت آرزو باز شده است چون شام ولادت جواد است امشب🌸 میلاد دردانه پسر علی ابن موسی الرضا(علیه اسلام) آقا بر تمامی شیعیان مبارک ❤️
▪️شهادت امام جواد عليه السلام▪️ ✅در اين روز در سال ۲۲۰ هجری امام جواد عليه السلام به زهر معتصم به شهادت رسيدند، 👈و هنگام شهادت از سن مباركشان ۲۵ سال و سه ماه و ۱۲ روز گذشته بود. 📚(ارشاد: ج ۲، ص ۲۹۵. اعلام الوري: ج ۲، ص ۱۰۶. توضيح المقاصد: ص ۲۹. كشف الغمة: ج ۲، ص ۳۷۰. اصول كافي: ج ۲، ص ۵۴۱. فيض العلام: ص ۱۰۳. بحار الانوار: ج ۵۰، ص ۸ - ۱۰ . قلائد النحور: ج ذي القعده ، ص ۲۷۹) ◾️👈در شهادت آن حضرت ( ) ۵ ذي القعده، 👈۱۱ ذي القعده 📚(بحار الانوار: ج ۵۰، ص ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۷) 👈۵ ذي الحجه سال ۲۱۹ هجری 📚(تتمة المنتهي: ص ۳۰۰) 👈۶ ذي الحجه 📚(شرح احقاق الحق: ج ۱۲، ص ۴۱۴ - ۴۱۶) 👈۲۵ ذي الحجه هم گفته شده است. ◀️بعد از شهادت حضرت رضا عليه السلام، مأمون جواد الائمه عليه السلام را به بغداد طلبيد و دخترش ام الفضل را به آن حضرت تزويج نمود. پس از مدتي كه آن حضرت از سوء معاشرت مأمون بسيار ناراحت بودند براي حج به مكه تشريف بردند. سپس به مدينه رفتند و در آنجا بودند تا مأمون به درك واصل شد و معتصم برادر او خليفه شد. 👈معتصم حسادت خاصي نسبت به آن حضرت داشت، و آن امام معصوم عليه السلام را به همراه ام الفضل به بغداد احضار كرد. آن حضرت در حضور اكابر شيعه و ثقات اصحاب خود در مدينه امام هادي عليه السلام را امام بعد از خود معرفي كردند و ودايع امامت را تسليم ايشان نمودند و در ۲۸ محرم سال ۲۲۰ هجری‌ وارد بغداد شدند. 👈ام‌الفضل به تحريك عمويش معتصم و به قولي جعفر بن مأمون، امام عليه السلام را در سن ۲۵ سالگي مسموم كرد. 📚(خلاصه‌اي از قلائد النحور: ج ذي القعده، ص ۲۷۹) اللهم عجل لولیک الفرج http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312 ☑️ داستانک 📚