✍#حكايت_كوتاه
♦️فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشتهای؟
کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد
. مرد پرسید: پس ذرت کاشتهای؟
کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرت ها را آفت بزند.
مرد پرسید: پس چه چیزی کاشتهای؟
کشاورز گفت: هیچچيز، خیالم راحت است!
🔹همیشه بازنده ترین افراد در زندگی، کسانی هستند که از ترس هرگز به هیچ کاری دست نمی زنند.
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
○داستانک
✨﷽✨
💠 #حکایت_کوتاه
✍🏻فقیری به ثروتمندی گفت:
اگر من در خانه ی تو بمیرم، با من چه می کنی؟
✍🏻ثروتمند گفت:
تو را کفن میکنم و به گور می سپارم.
✍🏻فقیر گفت:
امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان، و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار ..
✍🏻حکایت بالا حکایت بسیاری از ماست؛ که تا زنده ایم قدر یکدیگر را نمیدانیم ولی بعد از مردن هم، میخواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم...
💠 http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚