eitaa logo
دست اول
536 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
13 فایل
تحلیل اخبار و وقایع از زاویه دست اول ارسال پیشنهاد و انتقاد: @mmonfared @Stzaree
مشاهده در ایتا
دانلود
که گفت نخواهم گفت و تا الان نگرفتم!! اما پزشکیان سال ۱۴۰۰: دنا پلاس ماشین بود که به ما دادند؟ من خودم دور اول زانتیا گرفتم. باید خانه ۱۵۰ متری به ما نماینده‌ها می‌دادند. برید ببینید نماینده‌های کشورهای دیگه چه امکاناتی می‌گیرند! منبع: مصاحبه پزشکیان با https://eitaa.com/joinchat/1437335778C29f4499b54
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درسته آقای پزشکیان برای اداره کشور برنامه نداره، ولی خب آدم صادقیه و قراره بهمون دروغ نگه https://eitaa.com/joinchat/1437335778C29f4499b54
🗒 قایقی باید ساخت ... (شهر در محاصرۀ تجدد) استاد مهدی جمشیدی ۱. اهل معنا می‌بینند و می‌گویند که میدان توپخانه، همچنان وضع انقباضی دارد؛ گرفته و فروبسته و تلخ و تاریک است. در آن نفس نمی‌توان کشید.‌ حزن‌آمیز و گداخته است. نور ندارد و گرفتار خفقان است.‌ بیش از صد سال پیش، شیخ‌فضل‌الله نوری را در میدان توپخانه به دار کشیدند و مردمان، به قتل وی رضایت دادند. معصیت، اجتماعی بود و بدین‌سبب، چندی بعد، جمهوری رضاخانی از راه رسید و دودمان مردمان را بر باد داد. شیخ شهید گفت که در پس صحنۀ مشروطه، فتنه‌ها نهفته است و بساط دین برچیده خواهد گفت. مشروطه، مقدمۀ شد و دیانت، به زنجیر تجدد انگلیسی افتاد. و امروز، حتی جغرافیای شهادت شیخ نیز فروبسته است. ۲. در لجن‌شهر تهران چه‌ها که نمی‌گذرد؛ به شبیه‌تر است تا شهر. غوغا می‌کند در ام‌القرا. و از در و دیوار شهر فرومی‌ریزد. خیابان، اندرونی زنان و دختران شده.برهنگی از موی سر، به نیم‌تنه و پایین‌تنه رسیده. فساد، سکۀ رایج شده. مردان، خویش را بالا آورده‌اند و نوامیس‌شان را تاراج چشم‌های خیابانی نهاده‌اند. از مردانگی‌شان، جهازات جسمی‌شان مانده و بس.رسم را آموخته‌اند. زن در این شهر، چونان شئ لذیذ شده که اگر امکان تمتع لمسی از او در میان نباشد، دست‌کم تمتع بصری، رواست.، رواج یافته و ،متروک گشته. حریم و حرمت، بر باد نسیان رفته و کثافات مکتوم، جسارت تجاهر یافته‌اند. را فرزند می‌شمارند و به خانه راه می‌دهند و در آغوش می‌گیرند. حرام و حلال و طهارت و نجاست را کنار نهاده‌اند. و، تفرج و تفریح فراغت‌شان است. سر در آخور شبکه‌های تجددی دارند و القائات آنان را نشخوار می‌کنند. استعمار، استحمارشان کرده. مسخ و مستحیل شده‌اند؛ چنان‌که موبه‌مو، آداب و رسوم تمدن ضالۀ غرب را به‌جا می‌آورند. ابلیس، چه معرکه‌‌ای به راه انداخته در آخرالزمان. مردمان، از راه رفته بازگشته‌اند و عهد قدسی را به چوب عصیان شکسته‌اند. ۳. مؤمنان در و خون‌دل می‌خورند. خوف دارند از حضور در خیابان‌ها. زبان بسته‌اند تا مبادا گرگان برهنه، هوچی‌گری کنند. در خویش فرو رفته‌اند و دلسردند از وعده‌های بی‌فرجام و معلق حاکمان. بسی شنیده‌اند و با اعتماد، بدرود گفته‌اند. کار از غمض بصر گذشته است؛ باید از خیابان حذر کنند. در امان نیستند از سیلاب لجام‌گسیختگی اصحاب زن، زندگی، آزادی. زباله‌ها و چرک‌های وجودی اینان، راهی جز عزلت، پیش رو ننهاده. وقتی نمی‌توان گفت، باید گریخت. باید کرد از. فاسقه‌های شهری، فزونی یافته‌اند و فتح سنگر به سنگر کرده‌اند. نه به تمکین می‌کنند و نه به. هم از خیرگی چشم‌های و گرسنه، لذت می‌برند و هم از دهن‌کجی به انقلاب خمینی. و حقیر و بی‌مایه‌اند. جز تن ندارند که عرضه بدارند. تن‌زده و بدن‌اندیش‌اند و با اندام‌شان، تجارت خیابانی می‌کنند. عفت می‌فروشند و هوس می‌خرند. لجن می پراکنند و فضیلت می‌سوزانند. بی‌هویت و بی‌ریشه و بوقلمون‌صفت هستند و به اندک‌بادی، فرومی‌ریزند. به وسوسه‌ای، می‌شکنند و به وعده‌ای، خام می‌شوند. ظهورات زنانه‌گی‌شان، خیابان را خفه کرده و در دل‌ها، آشوب افکنده‌اند. شهرآشوبی فاسقه‌ها، نام دیگر نافرمانی مدنی است. ۴. حاکمان، ادعای دارند، اما از عمل، بی‌بهره‌اند. مصانعه و مداهنه را برگزیده‌اند و مرعوب بازی روایت شده‌اند. حاکمان، به می‌اندیشند نه حقیقت. طمع تداوم جلوس بر کرسی دارند و بدین‌جهت، همدل با اهتمام عوام به اسافل اعضایند. دولت، علیل و عقیم است و مبدأ تساهل‌و‌تسامح. طبیب را به قدرت رساندند تا شاید وفور رأی، مشروعیت بیافریند، اما نه به این مقصد رسیدند و نه کار خلق، به‌سامان شد. درد روی درد، انباشته گشته و ستون معیشت، در آستانۀ فروریختن است. از دین گریختند تا دنیا را در آغوش بگیرند، اما از هر دو ماندند و به مرداب عجز غلتیدند. نان رفت و ایمان نیز. باران رفت و آسمان نیز. بر سر قدرت، فضیلت را معامله کردند. دین را به کنار نهادند و جانب دنیا را گرفتند. احکام شرع مقدس را بر اساس روایات جان لاکی، تفسیر می‌کنند. تجدد، سلطان درون‌شان است و تدین، لقلقۀ لسان‌شان. دولت طبیبان، راه علاج نمی‌داند و بی‌نسخه و پریشان و سرگردان است. گرداگرد خویش می‌گردد و همچنان، چشم به عنایات و کرامات واشنگتن دارد. حاجی واشنگتن‌های قجری، امروز بیشترند. عهد قجر رفت، اما روشنفکران قجری، همچنان و صاحب‌کرسی‌اند. با را بر ذکر خدا ترجیح می‌دهند و را بر عمل. بی‌طرح و معطلند و چشم‌انتظار گشایش‌های واشنگتنی، تا شاید در امتداد برجام، ننگ‌نامۀ دیگری را گردن بنهند. مخلص کلام، با چماق تکثر، بر سر تدین می‌کوبند و اضداد هویتی را برمی‌تابند. @mahdi_jamshidi60