✍گفته شد که : مراد از سر طهارت، سر باطن است و یکی از مزاحم‌های سر راه سر باطن حب نفس است. فرموده اند: "دشمن ترین دشمنان تو نفس توست." اگر انسان موفق شود بر این نفس غلبه پیدا کند و به تعبیری حب این نفس را کنار بگذارد آن وقت موفق به تطهیر باطن می شود. این حب نفس چیزی جدای از ما نیست بلکه توجه ما به مراتب نازله ی این نفس می شود حب نفس. ما یک حقیقت داریم که از عالم امر است و تعبیر نفخت فیه من روحی. همین حقیقت است که مورد خطاب خدای متعال قرار میگیرد و با این حقیقت حرف می زند. مثلا : یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک و یا ایها الذین امنوا (نفس مومنه همین است.) پس نفس و حقیقت ما مورد خطاب است و همین حقیقت ثواب می بیند، عذاب می شود. مطلوب است و مسئول و ازش سوال می شود. برای این حقیقت ما یک سری شئونات است که عبارتند از: قلب و نفس و روح و عقل. اینکه قرآن می فرماید: واعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه خدایا بین شخص و قلب حائل می شود. یعنی چی که حائل می شود؟ هر جا که حائلی پیدا شود مانع مشاهدات است. حالا می فرمایند: واعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه. گاهی انقدر این نفس سقوط می کند که دیگر خدای متعال توفیق مشاهده ی رب و دیدن جمال و جلال رب را از او می گیرد. گویی خدای متعال حائل بین او شده است. اگر این نفس سقوط کند در این اسفل السافلین قرار می گیرد، یحول بین المرء و قلبه . 📚 استاد سعادتفر #پنجشنبه #طهارت #جلسه_42 @davat_namaz

گفتیم نفس یک حقیقت است ولی سه حالت مختلف بر او مستولی می شود. حالا ما داریم از بالا می آییم پایین تا برسیم به اون مرتبه ای که حب نفس می شود. ✅ مرتبه ی اول: حقیقت نفس اگر تحت عالم امر قرار بگیرد قرآن فرمود: قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي ( اسرا /٨۵ ) روح از عالم امر است. اگر ما برهمان حقیقتی که خلق شدیم ثابت ماندیم. تحت عالم امر قرار گرفتیم اوامر او را فقط شنیدیم. نتیجه اش می شود سکون نفس یعنی از هر اضطرابی جدا می شود و سکون پیدا می کند. وقتی سکون پیدا کرد ازش تعبیر می کنند به نفس مطمئنه. و این نفس مطمئنه لایق خطاب رب است . یا ایتها النفس المطمئنه . انقدر آن بالا می آید لیاقت پیدا می کند خدا با او صحبت کند که بشود کلیم الله. (يَا أَيَّتُهَا النَّفْس) ای نفس الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ، رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً‎، فَادْخُلِي فِي عِبَادِي، وَادْخُلِي جَنَّتِي می شود. تو ظرفیت پیدا کردی من تو را عبد خودم قرار می دهم . سه خطاب و سه گفتگو در این آیه است. این مقام شریف کی حاصل می شود؟ وقتی که این نفس تحت الامر قرار بگیرد . وقتی تحت الامر قرار بگیرد سکون پیدا می کند . اگر تحت آن امر نباشد، دستور دهنده ها خیلی می شوند. وقتی که دستور دهنده ها خیلی شدند انسان دچار اضطراب می شود تردد می کند تردید برایش می آید. از این راه بروم، نروم وقتی مردد شد مضطرب می شود . مضطرب که شد از سکون افتاد، دیگر نفس مطمئنه نیست و لیاقت خطاب رب را از دست می دهد . قران فرموده : الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ اولی انها که تطمئن قلوبهم یعنی تحت عالم امر قرار گرفته اند این اطمینان را تحصیل کرده اند و آن قت دیگر با یاد و ذکر او چون در موطن و وطن اصلی خودش قرار گرفته حرکت می کند . ✅✅ مرتبه ی بعدی و پایین تر مرتبه ای است که نفس مضطرب هست ولی نوانیت خود را از دست نداده است و بر این اضطراب هایی که بر او منتقل می شود خود را سر زنش می کند. گاهی شخص خلافی را مرتکب شده است، خودش را مورد سرزنش قرار می دهد: چرا کردی؟ در واقع وجدان این را سرزنش می کند. این مرحله را تعبیر می کنیم به: نفس لوامه خدا به این نفس قسم می خورد. قرآن می‌فرماید: فلا اقسم بنفس اللوامه. این شایستگی نفس مطمئنه را که مورد خطاب باشد ندارد اما اگر در این مرحله هم باشد یک مرحله ی نجات است که به این نفس هم قسم خورده است. ✅✅✅ و مرحله ی سوم: زمانی که انسان نه تحت عالم امر است و نه بر اضطراب آن امر های مختلفی که به او می‌شود نگران است و خودش را سرزنش می کند. بلکه توجهش به این حالت معطوف شده. از این حالت تعبیر می کنیم به نفس اماره. از این نفس هم در قرآن اسم برده شده است. از زبان حضرت یوسف إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي نفس در این مرحله می شود: بسیار به بدی امر کننده. و در اینجا نه تنها شایستگی خطاب ندارد بلکه از این مرحله در حزب شیطان قرار می گیرد . این که گفتیم توجه به مرتبه ی نازله می شود حب نفس یعنی حب این مرحله. در آن دو مرحله ان حب نفسی که بهش گفتیم دشمن ترین دشمنان نیست بلکه در آن دو مرحله نفس خودش را یافته و خدایش را هم شناخته فقد عرف نفسه فقد عرف ربه ولی این مرتبه خطر ناک است. می شود دشمن ترین دشمنان تو، قرآن تعبیر می‌کند به بسیار به بدی امر کننده! 📚 استاد سعادتفر #پنجشنبه #طهارت #جلسه_42 @davat_namaz

بسیار به بدی امر کننده! چه طور حاصل می شود؟ یا انسان مطیع حضرت حق است. اگر مطیع شد نفس مطمئنه است. یا لوامه می شود که قدم بعدی را که بردارد می رسد به مطمئنه. اما اگر خدا از امر الله عزوجل سر پیچی کرد با هر قدمش دارد به نفس اماره بودن حرکت می کند. ابتدا از مطمئنه سقوط پیدا می کند. بعد از لوامه بودن سقوط پیدا می کند و می رسد به اماره بودن نفسش. اینکه در دستورات دینی ما بر روی بحث گناه اسرار شده است که گناه را یکدفعه قطع کنید، نگویید پله پله قطع می کنم. این پله پله ترک کردن‌ها یعنی تو را در سراشیبی سقوط رسیدن به نفس اماره حرکت می دهد. حتی وجود یگ گناه هم در زندگی انسان مزاحم است. با یک گناه هم انسان هرگز به مقام نفس مطمئنه نمی رسد. پس نباید خودش را به یک گناه راضی بکند و تحت این گناه ساکن بشود که این یک اضطراب است. یک مرتبه از سکون گرفتن از او است. و بعد اینجا حب ها شروع می شوند. حملات شروع می شود. 📚 استاد سعادتفر #پنجشنبه #طهارت #جلسه_42 @davat_namaz

در مناجات دعای عرفه ی امام حسین علیه السلام گفته شده : أَنْتَ الَّذِي أَزَلْتَ الْأَغْيَارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبَّائِكَ، حَتَّى لَمْ يُحِبُّوا سِوَاكَ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى غَيْرِكَ خدایا تو کنار زدی غیرها را از قلوب محبوبینت نتیجه چه شده: آنها غیر تو را نمی‌خواهند. به غیر تو راضی نمی شوند. خدای عز وجل منت گذاشته است و در آیه‌ی ١٨۶ سوره‌ی مبارکه‌ی بقره گفته شده : وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ هرکس فقط مرا خواست و التجاء به غیر از من را نخواست، من دعوت و خواسته اش را بدون دعوت نمی گذارم. من این دعوت کننده را اجابت می کنم بهش ظرفیت لقاء را می دهم. فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ خدا این در را باز گذاشته است این در را باز گذاشته است. اینجا فقط انسان گرفتار اغیار می شود و از این نعمت باز می ماند. وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا حالا فرمود چه قدر ضرر کرد کسی که خودش را دفن کرد. (دس پنهان کردن زیر خاک است) ضرر کرده کسی که در این مرحله خود را دفن کرده، خودش را از لیاقت نفس مطمئنه پایین انداخته. گرفتار این دنیا و مقام وزرق و برق ها شده. مرتبه علم هرچه انسان به علم نزدیکتر می شود حضرت امیر المومنین فرمودند تواضعش نسبت به حق بیشتر می شود نه اینکه هر چه تحصیل کرده ای از خدا دور تر شوی! اینکه کبر است و العلم هو الحجاب الکبر است. . این بحث از ضروی ترین بحث های زندگی انسان باشد و سرمایه ی عمر است… خدا ان شا الله به همه توفیق بدهد که خودمان را بشناسیم و خودمان را در آن جایگاهی قرار بدهیم که او خواسته است و در کنار همه ی اینها و ما توفیقی الا با الله و ما بکم بنعمتا من الله و باید از خود او کمک خواست. و او التجا و پناه آوردن به آن ذوات مقدسه‌ی حضرات معصومین برای رسیدن به آن شناخت و معرفت بسیار موثر است. 📚 استاد سعادتفر #پنجشنبه #طهارت #جلسه_42 @davat_namaz

مغازه ای که مدتهاست برای ادای نمازهایشان یک روحانی را دعوت می‌کنند تا تمام کارکنانش نماز اول وقت را به جماعت بخوانند و عامل موفقیت در کسب و کارشان را اهمیت نماز اول وقت می‌دانند. #نماز_اول_وقت @davat_namaz

﷽ نکاتی در مورد آموزش احکام: - اشتباهات در احکام نماز لازم است با نمایش و به صورت غیرمستقیم بیان شود. باید طوری گفت که حالت تعلیم پیدا نکند، فرزند احساس کند یک موضوع خیلی مهم را خودش یاد می گیرد. مثلا یکی از اولیا وضوی خود را با فرزند خود چک کند. به این صورت که باید رو به روی هم وضو بگیرند و اشکالات وضوی خود را از دیگری بپرسند. باید به فرزند خود بگویند ببین وضوی من درست است یا نه. بعد برای آن ها سوال پیش می آید که وضوی درست گرفتن چگونه است؟ آموزش باید از سر احساس نیاز باشد. #شنبه #آموزش_احکام #دعوت_به_نماز @davat_namaz

﷽ 💠 آموزش عواطفِ (عطف ها: تمایل های همراه با رافت) طیب از طریق لحن و القا انواع لحن: ✨نوعا داشتن فرزند برای والدین دغدغه است و برای آن دعا دارند. پس کودک در ابتدا محصول کلام دعایی والدین خود بوده و اساسا از القای این دعا بدنیا آمده است و با بدنیا آمدنش می تواند اثرات القایی این دعا را مشاهده کند. 💦 پس از تولد شاهد کلام تعجبی خواهد بود. لحن کلام تعجبی سرشار از غافلگیری و جالب بودن است. زیرا والدین با آمدن کودک در زندگی خود شاهد نوعی شگفتی می شوند. 🌟 کلام بعدی، کلام استفهامی است که از سالم بودن او و جنسیت اش، سوال می شود و این استفهام از زوی تعجب و با شگفتی همراه است. ❄️ کلام بعدی که فرزند شاهد آن خواهد بود و برای ادامه حیات او مهم است، کلام امرونهی است. هرچند والدین نوعا به این کلام خود واقف نبوده و باورشان نمی شود که چه اندازه به فرزندانشان امرونهی می کنند. زیرا نوعا امرونهی هایشان خبری است و نه از روی تحکم. (مثلا وقتی گریه می کند، با شفقت و مهربانی به اومی گویند گریه نکن. یا می گویند بیا این غذای خوشمزه را بخور ...) 💫 لحن توبیخی و جزا یا تشویقی و پاداش نیز از لحن هایی است که قاعدتا همراه با تمایز یافتن نگاه کودک به افراد و برای حفظ و ترغیب او به کار می رود. (لحن ها با شرح بیشتری در پیام های قبلی کانال ارائه شده که قابل رجوع می باشد) 📚 ذیل کتاب با کودکان خود طیب سخن بگوییم #یکشنبه #دوره_اول_رشد (7سال اول) #عواطف_طیب #لحن #القا @davat_namaz