نحوه شهادت شهید محراب، آیتالله محمد صدوقی
روز جمعهای از سال ۱۳۶۱ با یازدهم ماه مبارک رمضان و یازدهم تیرماه همزمان شد. آیتاللّه صدوقی غسل جمعه کرد و به طرف مسجد «ملا اسماعیل» حرکت کرد. یکی از روزهای گرم تابستان، اما این گرما و روزهداری مردم باعث نشد که صف نمازجمعه یزد آن هم به امامت آیتالله محمد صدوقی خلوت باشد، مردم حتی تا پشتبامها هم سجاده و جانماز پهن کرده بودند.
نمازجمعه که تمام شد حوالی ساعت یک و ۲۰ دقیقه ظهر بود، مسجد «ملا اسماعیل» مملو از جمعیت بود، امام جمعه خیلی نگران گرمایی بود که مردم را آزار میداد؛ حتی اجازه نداد بین دو خطبه اطلاعیهای که آماده شده بود را بخوانند حتی از مردم درخواست کرد که همراه موذن اذان را تکرار نکنند تا نماز سریعتر تمام شود.
آن روز خیلی عجله داشت، مشخص نبود برای چه، اما بعدها معلوم شد برای شهادت این همه شتاب میکرد.
وقتی عرقریزان از گرما، نماز را به پایان رساند، از محراب به سمت خودرو حرکت کرد، صحن قدیم مسجد ملااسماعیل را که ترک کرد، وارد صحن جدید شد و ایستاد تا کفشهایش را بپوشد.
عملیات انتحاری منافقین
از پشت سر جوانی محکم آیتالله صدوقی را در آغوش گرفت و گفت میخواهد پیشانی او را ببوسد. چون حرکاتش شکبرانگیز بود، پاسدارها و حتی خود آیتالله تلاش کردند تا او را دور کنند؛ اما موفق نشدند.
آن جوان که نامش رضا ابراهیمزاده و از اعضای سازمان مجاهدین خلق و از منافقان بود، همانطور محکم آیتالله را در آغوش گرفته بود و او را رها نمیکرد تا اینکه ناگهان صدای انفجاری، دست پلید او را رو کرد.
آیتالله از ناحیه کمر و ستون فقرات و شکم به شدت مصدوم شد و در راه انتقال به بیمارستان افشار یزد به آرزوی همیشگی خود که همان شهادت بود، رسید.
جمعیت آن روز در مسجد ملااسماعیل غوغا میکرد، دختران آیتالله و خانواده او نیز در نمازجمعه حضور داشتند و صدای انفجار بیش از همه آنها را متلاطم کرده بود.
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهید.محراب.آیت.الله.صدوقی
@davat_namaz
بسم رب الصدیقین؛
خطاب به فرماندهان و رزمندگان اسلام:
- ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (علیه السلام) را در آغوش بگیریم کلامی و دعایی جز این نباید داشته باشیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.»
- اگر در پیروزیها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انکار خداست.
- اگر برای خدا جنگ میکنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش کنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر کار برای خداست گفتنش برای چه؟
- در مشکلات است که انسانها آزمایش میشوند. صبر پیشه کنید که دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم.
- هر چه که میکشیم و هر چه که بر سرمان میآید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.
- سهلانگاری و سستی در اعمال عبادی تأثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.
- همه ما مکلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارساییها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی میجنگیم نه به قصد پیروزی تنها.
- مطبوعات ما جنگ را درشت مینویسد، درست نمینویسد.
🖌📃**بخشی از وصیت نامه شهید**
ــــــــــــــــــــــ
شهید خرازی یک عارف بود. همیشه با وضو بود. نمازش توام با گریه و شور و حال بود و نماز شبش ترک نمیشد. وی معتقد بود: هرچه میکشین و هرچه که به سرمان میآید از نافرمانی خداست و همه، ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.
دقت فوق العادهای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان میآورد که: سهل انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.
دائماً به فرماندهان ردههای تابعه سفارش میکرد که در امور مذهبی برادران دقت کنند. همیشه لباس بسیجی بر تن داشت و در مقابل بسیجی ها، خاکی و فروتن بود. صفا، صداقت، سادگی و بی پیرایگی از ویژگیهای او بود.
او با آنکه یک دست بیشتر نداشت، ولی با جنب و جوش و تلاش فوق العاده اش هیچ گاه احساس کمبود نمیکرد و برای تأمین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی مینمود.
در بسیاری از عملیاتها حاج حسین مجروح شد. اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمیشد به پشت جبهه انتقال یابد.
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهید.حسین.خرازی
@davat_namaz
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سید محمدباقر صدر*
فقیه اصولی، مرجع تقلید، فیلسوف، نظریهپرداز و رهبر دینی شیعیان عراق در دو دهه آخر قرن چهاردهم قمری بود. از او گاه به لقب شهید خامس و سید ذبیح القفا نیز یاد کرده اند.
ایشان در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ (۱۹ جمادیالاول ۱۴۰۰) دستگیر شدند.
در زمان دستگیری از او خواستند این موارد را بپذیرد:
🔻از فتوای خود بر تحریم عضویت در حزب بعث برگردد و حکم به جواز آن دهد.
🔻از حزب الدعوه برائت جسته و فتوا به حرمت آن دهد.
🔻انقلاب ایران را تأیید نکند.
سید محمدباقر صدر اینها را نپذیرفت و در نهایت حکومت از او خواست که یکی از دو شرط اول یا دوم را بپذیرد تا از حصر بیرون آمده و زندگی عادی داشته باشد ولی این شرط نیز پذیرفته نشد.
سرانجام در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ (۲۲ جمادیالاول ۱۴۰۰) وی و خواهرش بنتالهدی صدر به دستور صدام حسین کشته شدند. که پس از این اتفاق سید روحالله خمینی در پیامی ۳ روز عزای عمومی را برای شیعیان اعلام کرد.
عاملان ترور ایشان در ۱۲ بهمن سال ۱۴۰۳ با اعلام نخست وزیر عراق دستگیر شدند
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#سالروز.شهیدسیدمحمدباقرصدر
@davat_namaz
شهید محمد معماریان که در ۱۲ سالگی به بسیج پیوست، در ۱۳ سالگی به جبهههای نبرد اعزام شد، در ۱۶ سالگی به شهادت رسید و سه سال بعد، مادرش را شفا داد و ماجرایی عجیب آفرید.
🌅
مادر شهید محمد معماریان میگوید: «محمد، 8 سال داشت. یک روز صبح از خواب بیدار شده بود و گریه میکرد. تعجب کردم. فکر کردم خواب بدی دیده یا جایی از بدنش درد میکند. کنارش رفتم و نوازشش کردم. گفتم: چرا گریه میکنی؟ گفت: هوا روشن شده و من نمازم را نخواندهام. انگار خواب مرگ رفتهام که نمازم قضا شد. در حالی که محمد فقط 8 سال داشت، اما نمازش هیچ وقت قضا نمیشد.»
🗞وصیتهای سحرگاهان با مادر
«محمد گفت که من دیگر از جبهه برنمیگردم و این آخرین دیدار ماست. به احتمال زیاد جنازه من برنمیگردد و ممکن است اگر برگشت، سر نداشته باشم. فقط دعا کن که از امام حسین علیهالسلام جلو نیفتم. اگر شهید شدم و راضی بودی، آن کفنی را که از مکه برای خودت آوردهای و با آب زمزم شستوشویش دادهای، به تنم بپوشان و شال سبزی را که از سوریه آوردهای به گردنم بیاویز. گریه نکن و اگر گریه کردی جلوی چشم دیگران نباشد. در تنهایی هر چه خواستی گریه کن.
🦋🎒
برو بچه جان!
مادر شهید نوجوان قمی از روزی که محمد برای آخرین بار خانه را ترک کرد، میگوید: «وقتی آماده شد که برود، نگاهی به من کرد و گفت: محمدت را خوب نگاه کن. چیزی نگفتم. نگاهش کردم. از نگاه قاطعم فهمید که اهل گریه و زاری نیستم. رفت و در قاب در خانه قرار گرفت. بلند گفت: دیدار ما به قیامت. محمدت را نگاه کن! گفتم: برو بچهجان! تو را به علیاکبر امام حسین علیهالسلام بخشیدم. رفت و کمی آنطرفتر ایستاد. باز گفت: رفتم ها! نمیخواهی محمدت را برای بار آخر نگاه کنی؟ داد زدم: برو بچه! تو را به قاسم و علیاصغر بخشیدم. قرار نیست وقتی چیزی را دادم، پساش بگیرم. رفت. ۲۱ روز بعد، خبر شهادتش را آوردند. در حالی که ۱۶ سال و ۳ ماه داشت.
📚تنها گریه کن
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهید.محمد.معماریان
@davat_namaz
*سپهبد سید محمد ولی قرنی*، نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی متولد اول فروردین ۱۲۹۲ در تهران بود. وی یکسال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سوم اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ در خانهاش به دست گروه فرقان ترور شد و به شهادت رسید. سپهبد قرنی پس از پیروزی انقلاب با حکم امام خمینی(ره) بعنوان رئیس ستاد ارتش منصوب شده بود و بعد از شهادت به درجه سپهبدی ارتقا یافت.
🌷🇮🇷🌷
*ماجرای عصبانیت شاه از شهید قرنی از زبان زنده یاد مهندس محمدرضا قرنی فرزند شهید*
من درکل بیشتر از شش سال، پدرم را بیرون از زندان ندیدم. ایشان همه عمرشان یا در زندان بودند یا تحتنظر، اما همان زمانی را هم که کنار ما بودند، وجودشان بسیار مغتنم و لذتبخش بود. در این مقاطع، مادرم، کمبود حضور ایشان را به خوبی جبران میکردند. هر دوی آنها یک هدف داشتند و خود را برای هر محرومیتی آماده کرده بودند. بعد از زندان اول و اخراج ایشان از ارتش در سال۱۳۳۶، ما تصور میکردیم ایشان را اعدام خواهند کرد! همیشه این بیم در دل ما وجود داشت و تمام اعضای خانواده، همواره آماده شنیدن بدترین خبرها درباره ایشان بودیم. شاید به همین دلیل بود که خبر شهادت ایشان هم برای ما چندان غیرمترقبه نبود. ایشان همانطور که دوستان زیادی داشتند، دشمنان قسم خوردهای هم داشتند.
به نظر من سختترین دوران زندگی پدرم، بعد از زندان دوم ایشان بود. در آن دوران تنها ممر درآمد خانواده، امکانات مادی مادرم بود که از پدرشان به ارث برده بودند. اما پدر و مادرم با وجود همه کمبودها، باز هم به مبارزه ادامه میدادند. هر وقت پدر دیر به منزل میآمدند، ما تصور میکردیم ایشان را دستگیر کردهاند، ولی خود ایشان از هیچ چیزی نمیترسیدند و همواره آماده کشته شدن در راه هدفشان بودند.میگفتند که: یک بار یکی از بازرسان سازمان ملل یا بانک جهانی به ایران میآید و پدرم او را شبانه به جنوب شهر تهران میبرند تا از نزدیک فقر و بدبختی مردم را ببیند و بدانند پولهایی که میدهند به جای اینکه صرف مردم بشود، صرف هزینههای غیرضروری شاه و دربار میشود. شاه موقعی که این خبر را میشنود، بشدت عصبانی میشود و پدرم را مؤاخذه میکند که: چرا این کار را کردی؟ پدر میگوید: من واقعیت را گفتم، هر پرونده اختلاسی که زیر دست من میآید، ریشهاش به یکی از وابستگان به دربار میرسد! پدرم از امریکاییها بدشان میآمد و میگفتند که: همه بدبختیهای ما، حاصل سیاستهای استعماری آنهاست. در سال۴۱ بسیاری از مسئولان رده بالای ارتش از پدر خواستند اظهار پشیمانی کنند و به ارتش برگردند، ولی پدر قبول نکردند. بعد از زندان دوم، ظاهراً اردشیر زاهدی و علم هم به ایشان پول فراوان و زمین و املاک در گرگان و استانداری آنجا را پیشنهاد میکنند که باز پدر قبول نمیکنند.
*الگوی عملی در تقید به احکام اسلامی*
در خانواده ما همه نمازخوان بودند، اما پدر هیچ وقت ما را برای ادای نماز و دیگر عبادات، تحت فشار قرار نمیدادند. مهمترین اصل این بود که خود ایشان به نماز سر وقت اهمیت زیادی میدادند و الگوی عملی در تقید به احکام اسلامی بودند. به همین دلیل ما بچهها هم، تحتتأثیر ویژگیهای ایشان قرار میگرفتیم و بیآنکه فشاری را احساس کنیم، مقید به رعایت حدود شرعی و نماز خواندن بودیم. یادم هست بچه بودم که از پدرم خواستم نماز خواندن را به من یاد بدهند که بسیار خوشحال شدند.
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهید.سپهبد.قرنی
@davat_namaz
📝 وصیت شهید سجاد زبرجدی
سلام علیکم و رحمه الله
خداوند منان، تمام مخلوقات خود را در اختیار اشرف مخلوقات قرار داد تا اشرف مخلوقات حق را از باطل تشخیص دهد و سپس حق را انتخاب نموده و دائم به یاد و رضای خداوند مشغول باشد تا از حق منحرف نشود. اگر این بنده اشتباه کند تمام محیط اطراف به او تذکر می دهند، اگر گوش و چشم او نمرده باشد اثبات این جمله بسیار ساده است! *شما چهل روز دایم الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.**
*نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد.**
سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند.
انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با نماز شب می رسد.
برادران و خواهران من، اگر ما در راه امام زمان(عج) نباشیم بهتر است هلاک شویم و اگر در راه امام زمانمان استوار بمانیم بهتر است آرزوی شهادت کنیم، زیرا شهادت زندگی ابدی است.
برادران و خواهران من، امام زمان(عج) غریب است. نباید آقا را فراموش کنیم، زیرا آقا هیچ وقت ما را فراموش نمی کند و مدام در رحمت دعای خیرش هستیم. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه دعای فرج فراموش نشود و تا قرایت نکردید از جای خود بلند نشوید زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.
هر گناه ما، مانند سیلی است برای حجت ابن الحسن (ارواحنا فداه)
سه چیز را هر روز تلاوت کنید
۱- زیارت عاشورا
۲- نافله
۳- زیارت جامعه کبیره
اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، *به لطف خداوند حاضر هستم.**
من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. خداوند سریع الاجابه است، پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.
همه ما همدیگر را در آخرت زیارت می کنیم. یکی با روی ماه و یکی با روی سیاه، ان شالله همه با روی ماه باشیم.
و سلام را به امام زمان(عج) بفرستید تا رستگار شوید.
خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید و از من راضی باشید. همه شما را به جان حضرت زهرا(س) قسم می دهم که من را فراموش نکنید و یادم کنید من هم حتما شما را یاد می کنم. نگذارید شیطان باعث جدایی ما بشود.
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهید.زبرجدی
@davat_namaz
*نماز اول وقت*
شب شهادت آرمان که با هم بودیم ،موقع اذان آرمان به مسئول گروه گفت: اقا لطفا گردان رو بردار ببریم مسجد برای نماز...
مسئول گروه گفت: آرمان نمیشه، اجازه نمیدهند،
سخته و...
شهید آرمان عزیز گفت: پس من با شما کاری ندارم، میخوام برم مسجد نماز اول وقت بخونم...
رفت مسجد نماز اول وقتش رو خوند و برگشت.
🔶شهید آرمان علی وردی کسی بود که تو اون موقعیت #نماز_اول_وقت رو ترک نکرد..
🔸🔹🔸
خانم فروغی مادر شهید «آرمان علیوردی» در مصاحبهای گفته بود: آرمان همیشه میگفت: «مامان دعا کن شهید شوم». خیلی دوست داشت به سوریه برود و دوست داشت مدافع حرم شود. خیلی هم تلاش کرد اما نشد. البته باز هم او مدافع حرم شد. همیشه میگفت: «حاجقاسم گفته ایران و جمهوری اسلامی حرم است». پسرم سوریه نرفت اما مدافع حرم شد. او از ایران و ناموس و رهبر دفاع کرد. به خاطر عشق به وطن و رهبر کتک خورد، شکنجه شد و شهید شد. افتخار میکنم پسرم به آرزویش رسید. راضیام به رضای خدا. خوشحالم از عاقبت خوش فرزندم. انشاءالله همه کاری کنند که خون پسرم پایمال نشود، چرا که او برای ناموس و کشورش شهید شد.
#سه.شنبه
#دوره.سومرشد
#شهید.آرمان.علی.وردی
@davat_namaz
برترین تک تیر انداز جهان
شهید عبدالرسول زرین در پنجم مرداد ۱۳۱۵ سال در روستای حومه گچساران به دنیا آمد و اصالتی لر داشت. در ۴ سالگی پدر و در ۶ سالگی مادرش را از دست داد و تحت سرپرستی داییاش قرار گرفت. در نوجوانی توانست خویشاوندان پدری خود را در اصفهان پیدا کند و برای کار و زندگی، در کنار آنان مستقر شود.
🌱🌱🌱🌱
*به دلیل تاکید و علاقهای که به نماز اول وقت و جماعت داشت، منزل و مغازهای را در حوالی مسجد باباعلی عسگر اصفهان تهیه کرد.مسجد را هر دو هفته یکبار تمیز میکرد. در تدارکات مسجد شرکت فعال داشت و همیشه بین خانه و مسجد درحرکت بود.
🌱🌱🌱🌱
شلیکهای موفق به گفته دوستانش او ۳۰۰۰ شلیک موفق که تنها ۷۰۰ شلیک آن فرماندهان و نیروهای تأثیرگذار بعثی را کشته بود.
سیداحمد موسوی، فرمانده اطلاعات عملیات گردان غواصان یونس لشکر امام حسین، در خاطرهای از او میگوید: چند ماه قبل از شهادتش از او پرسیدم، تعداد شلیکهای موفق شما تا کنون چقدر بودهاست و تا حالا چند نفر از دشمنان ما را به هلاکت رساندهای؟ اول نمیخواست بگوید، ولی وقتی اصرار کردم (حدود ۶ تا ۷ ماه قبل از عروجش) ایشان گفت «تا الان بالای ۲ هزار نفر در ذهنم هست و در دفترچهام ثبت کردهام»، که این تعداد قطعاً در چند ماه بعد و در عملیاتهای بعدی و بین عملیاتها در سنگرهای کمین و تا لحظه شهادت ایشان بیشتر هم شده بود.
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهید.عبدالرسول.زرین
@davat_namaz
*شهید دائم الوضو*
سردار رشید صادق مکتبی، همیشه رزمندگان را به تقوی، خواندن دعا و توجه به مسائل اخلاقی سفارش می کرد و می گفت: زندگی شهدا را مطالعه کنید و از آنها درس بگیرید، *دائم الوضو* باشید، قبل از نماز قرآن بخوانید تا هنگام نماز بیشتر به خدا نزدیک شوید.
این شهید والامقام حساسیت خاصی در مورد اموال عمومی و بیت المال داشت، عسگر قلی پور یکی از همرزمان شهید مکتبی می گوید: یک روز پس از انتقال گردان در آخر کار که نیروها همگی رفته بودند، صادق به محوطه گردان برگشت، ۲ عدد قاشق شکسته اما قابل استفاده، ۲ عدد لیوان و یک کلمن شکسته را جمع کرد و گفت: باید برای همه این ها در نزد خدا جوابگو باشیم.
صبوری و شکیبایی و اقامه نماز شب از دیگر خصلت های بارز این شهید والامقام بود، زمانی که مشکلات به او فشار می آورد آیه 'یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاة ان الله مع الصابرین' را قرائت می کرد.
شهید مکتبی در روز شهادت همچون ایام قبل در صبحگاهان مشغول وضو گرفتن بوده تا پس از آن به بازدید از خط مقدم جبهه و دیدارهمرزمانش برود که با شلیک خمپاره دشمن و برخورد ترکش آن به کتف چپ به درجه رفیع شهادت نائل می شود.
این سردار رشید سپاه اسلام در ۲۹ اسفند ۱۳۶۴ و در منطقه عملیاتی فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش روز اول فروردین ۱۳۶۵ درشهر گرگان تشییع و در امامزاده عبدالله این شهر آرام گرفت.
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهید.صادق.مکتبی
@davat_namaz
قهرمان دوران
عباس دوران در سحرگاه ۳۰تیر ۱۳۶۱ بر فراز حریم هوایی بغداد به پرواز درآمد و پالایشگاه الدوره در ضلع جنوبی بغداد را نشانه گرفت.
وی، همه بمبهای خود را بر روی پالایشگاه فرو ریخت، اما هواپیمایش در آسمان بغداد مورد اصابت موشکهای ضد هوایی ارتش عراق قرار گرفت. در حالی که کاظمیان، همراهش، با چتر نجات به بیرون پرید، وی با صرف نظر کردن از خروج اضطراری، هواپیمای فانتوم صدمه دیده خود را که در آتش میسوخت، با هدف ناامن جلوه دادن شهر بغداد، به هتل محل برگزاری هفتمین دوره اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها کوبید و مانع برگزاری این اجلاس در کشور عراق شد.
خواهر شهید:
ما در یک خانواده مذهبی بزرگ شدیم و برادرانم و بهویژه عباس پشت سر پدرم نماز میخواند و همراه پدرم به مسجد میرفت و شبهای قدر قرآن را با خلوصی خاص بر سر میگذاشت.
از آرزوهای عباس رفتن به مکه و جنگیدن با صهیونیستها بود، خیلی مهربان و از خود گذشته بود و هیچ وقت هیچ چیز را برای خود نمیخواست و حتی در کودکی نیز هر چه داشت بین همه تقسیم کرد، عباس روح سخاوتمندی داشت.
برادر شهید:
زمانی که عباس رتبه سوم دوره تخصصی پرواز را در آمریکا کسب کرد، دعوتنامهای از آمریکا برای پدر و مادرم آمد عباس ابتدا از این دعوتنامه بیخبر بود و پس از اینکه آگاه شد به دلیل اعتقادات مذهبی حاضر نشد پدر و مادرش را به آمریکا بفرستد.
وی اظهار کرد: عباس چند سال قبل از پیروزی انقلاب خلبان شد و آن زمان خلبانان جایگاه ویژهای بین مردم داشتند ولی عباس هیچگاه با لباس فرم در میان مردم حاضر نمیشد و هیچ کدام از دوستان یا اعضای خانواده ایشان را با لباس فرم ندیدند.
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهید.عباس.دوران
@davat_namaz
*شهید نماز*
خلبان قاسمی از جمله تیزپروازان هوانیروز بود که به *شهید نماز* معروف شد. او خلبانی جان بر کف بود که ایمان و رشادت و علم در حرفهاش حرف اول را میزد.
در ایام انقلاب از دوستداران مخلص امام (ره) بود که فعالیتهای بسیاری در پیروزی انقلاب از خود نشان داد.
خلبان قاسمی در مقابله با مزدوران و اجانب غرب کشور هم مبارزی شاخص بود. در تاریخ ۶۱/۸/۲۵ درحین نبرد با دشمن و وطن فروختگان بالگردش مورد اصابت قرار گرفت و پس از سقوط اسیر شد.
او مدتها سختترین شکنجهها را در زندان دولتو تحمل کرد.
* بازجویان در برابر آزادی او تنها میخواستند که به انقلاب و رهبر عزیزش اسائه ادب کرده و از خواندن نماز در زندان خودداری کند. *
او با قامتی استوار و روحی تسخیرناپذیر شکنجهها را تحمل و از مقتدایش دفاع میکرد.
مزدوران طاقت نیاورده و پس از ۶ ماه اسارت در حالیکه حکم اعدام وی را روی سینهاش گذاشته بودند در تاریخ ۶۲/۲/۱۳ خلبان شجاع هوانیروز را تیرباران کردند.
💠او لقب شهید نماز را از همان زمان به خود اختصاص داد.
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهید.حسین.قاسمی
@davat_namaz
*شهید فلسطین*
🔸حاجرمضان میگفت: انتقام من رو از اسرائیل نگیرید...
این تصویر سجادهی نماز حاجرمضان؛ یکی از فرماندهان ارشد سپاه قدسِ... از ساییدگی محل ایستادن و سجدهگاه، معلوم میشه که این شهید رشادت و شجاعتش در میدان جنگ رو از کجا تامین میکرد. همسر بزرگوارش میگه: بخاطر سجده های طولانیش، رمقی به پاهاش نمونده بود... اما همون سجدهها باعث شد که سی سال کابوس اسرائیل بشه...
#سه.شنبه
#دوره.سوم.رشد
#شهیدمحمدسعیدایزدی
@davat_namaz