شوهره به خانومش پیام میده «گل سرخم سفره ی ناهارُ آماده کن یه ربع دیگه میرسم خونه» وقتی میاد خونه میبینه خانومش غذاها و مخلّفات و …. را روی میز چیده و قشنگترین لباسشو پوشیده و آرایش و . . . شوهرش میپرسه خبریه ؟ خانومش میگه: عزیزم امروز برای اولین بار بهم گفتی گلِ سرخم شوهرش میگه:منظورم میدون گلسرخ بود🤣🤣 🤣 @de_bekhand 🤣

ﺯﻧﮓ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺯﺩﻡ، ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺁﯾﻔﻮﻥ گفت :ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ؟ گفتم :ﻧﻪ، ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻬﺘﺮﻩ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﯿﻢ ﺑﺎﺑﺎ! ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ... ﺍﻣﺸﺐ ﭼﻪ ﺑﺎﺩ ﺧﻨﮑﯽ می وﺯﻩ ﺗﻮی ﭘﺎﺭﮎ!...😂😐 🤣 @de_bekhand 🤣

این خیلی خووووب بود😂🤣🤣 🤣 @de_bekhand 🤣

فکر کرد خیلی عمیقه، زیاد نفس گرفت😂😂😂 🤣 @de_bekhand 🤣

جوری که بقیه بستنی میخورن جوری که من میخورم😂🤣 🤣 @de_bekhand 🤣

منبع این عکسو پیدا کردم😂😂 🤣 @de_bekhand 🤣

گردنش شکست😂🤣🤣 🤣 @de_bekhand 🤣

بابام دیروز رفت مسافرت. دینام کولر رو هم با خودش برد😂😐 🤣 @de_bekhand 🤣

چندسالت بود فهمیدی ما یه صدای کوچیک تو ذهنمون داریم. همون صدایی رو‌ میگم که الان باهاش اینو خوندی😁 🤣 @de_bekhand 🤣

تو تاکسی بودم داشتیم با راننده حرف میزدیم وسط بحث گفت مارگزیده از...؟پرسید از چی؟ سریع گفتم از خودشونه گفت احسنت،بخاری رو روشن کرد برام😑😂 🤣 @de_bekhand 🤣

پسره دور بازوش از انگشت کوچیکه من لاغرتره بعد استوری زده: در قلمرویی که حکومت میکنم ملکه تا ابد تویی سلطان یکم جمع تر بشین ما هم جا بشیم😂😂😂 🤣 @de_bekhand 🤣

آفرین به این پسر با برنامه 😂😂 شمام یکم یاد بگیر 🤣 @de_bekhand 🤣