#تاریخ_مستند
#مقتل_مستند
⚫️ وصایای #امام_باقر سلام الله علیه راجع به کفن و دفن ایشان بعد از شهادت
🔻روزى امام محمّد باقر علیهالسّلام، حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام را طلبید و گفت:
جمعى از اهل مدینه را حاضر کن. چون ایشان را حاضر کردم فرمود: اى جعفر چون من به عالم بقا رحلت کنم، مرا غسل بده و کفن کن و در سه جامه که یکى رداى حبره بود که نماز جمعه در آن مىکردند، و دیگرى پیراهنى بود که خود مىپوشیدند، و فرمود عمامه بر سر من ببند، و عمامه را از جامههاى کفن حساب مکن، و براى من زمین را شق کن به جاى لحد، زیرا که من فربهم و در زمین مدینه براى من لحد نمىتوانند ساخت، و قبر مرا چهار انگشت از زمین بلند کن، و آب بر قبر من بریز، و اهل مدینه را گواه گرفت.
چون ایشان بیرون رفتند گفتم: اى پدر بزرگوار! آنچه مىفرمودى به عمل مىآوردم و احتیاج به گواه نبود، حضرت فرمود: اى فرزند! این گواه را گرفتم که بدانند توئى وصىّ من، و در امامت با تو منازعه نکنند.
📚 (كافى 3/ 144 و 200)
لا یوم کیومک یا اباعبدالله الحسین
🏴 @de_bekhand 🏴
#تاریخ_مستند
🔻#شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
⚫️دهم ربیع_الثانی #شهادت_مظلومانه_حضرت_معصومه صلوات الله علیها
🏴 در روایت آمده هارون بن موسی بن جعفر علیهالسلام همراه ۲۳ نفر از بستگانش که یکی از آنها خواهرش حضرت معصومه علیهاالسلام بود ، در یک کاروانی وارد ساوه شدند.
🔸دشمنان اهل بیت علیهم السلام به هارون که در حال غذا خوردن بود ، حمله کردند و او را به شهادت رساندند و افراد دیگر کاروان را مجروح و پراکنده ساختند.
🔸نقل شده : در غذای حضرت معصومه علیهاالسلام زهر ریختند و آن بانوی گرامی ، مسموم گشته و بستری شد و طولی نکشید که در قم به شهادت رسید.
👈مطابق نقل بعضی ، مسموم کردن آن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد.
📚 الحياة السياسية للإمام الرضا عليه السلام للسيد جعفر العاملي، صفحه۴۲۸
🤣@de_bekhand 🤣
#امام_هادی_سلام_الله_علیه
#تاریخ_مستند
🩸وقتی که متوکل ملعون، (العیاذبالله) به امام هادی علیهالسلام، «شراب» تعارف میکند ...
در نقلها آمده است:
سربازان متوکل شبانه به خانه امام هادی علیهالسلام ریختند و آن حضرت را به زور به کاخ متوکل آوردند؛
📋 وَ کَانَ الْمُتَوَکِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشُّرْبِ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ الْکَأْسُ فِی یَدِ الْمُتَوَکِّلِ
▪️متوکل ملعون در مجلس مِیگساری نشسته بود که امام هادی علیهالسلام را وارد آن مجلس کردند در حالی که جام شراب در دست متوکل بود.
📋 فَلَمَّا رَآهُ هَابَهُ وَ عَظَّمَهُ وَ أَجْلَسَهُ إِلَی جَانِبِهِ وَ نَاوَلَهُ الْکَأْسَ الَّتِی کَانَتْ فِی یَدِهِ
▪️همین که چشم متوکل ملعون به ایشان افتاد، هیبت امام علیهالسلام او را گرفت و ترسید و آن حضرت را پهلوی خود نشاند و جامی را که در دست داشت به ایشان تعارف کرد؛
📋 فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا یُخَامِرُ لَحْمِی وَ دَمِی قَطُّ فَأَعْفِنِی
▪️امام علیهالسلام فرمودند: به خدا گوشت و خون من آلوده به شراب نشده! مرا معذور دار!
🥀 متوکل ملعون گفت: پس برایم شعری بخوان! حضرت فرمود: من زیاد شعر از حفظ ندارم! او گفت: چارهای نیست، باید یک شعر بخوانی!
🥀 امام علیهالسلام شروع به خواندن یک شعر در یاد آخرت و مذمت دنیا نمودند که در آخر، متوکل شروع به گریه کرد و حاضرین نیز به گریه افتادند.
📚مروج الذهب،ج۲ ص۵۰۳
📚بحارالانوار ج ۵٠ ص٢١٢
✍ آه ... یا امام هادی
همینکه شیعه میشنود که شما را وارد بزم شراب کردند، جگرش آتش میگیرد ...؛ اما اگر آن بیحیا، جام شراب را به شما تعارف کرد، دیگر تَهماندهٔ جامش را بر سر و رویتان نریخت...
حال چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشتهاند:
📋 إنّ يَزيدَ شَرِبَ الخَمرَ و صَبَّ مِنها عَلَى الرّأسِ الشّريف
▪️يزيد ملعون شراب میخورد و تَهمانده آن را بر سر مطهر سیدالشهداء عليهالسّلام میريخت...
📚نفس المهموم، ص۴۳۹
📚معالي السّبطين، ج۲ص۵۸
🏴@de_bekhand 🏴
#امام_هادی_سلام_الله_علیه
#تاریخ_مستند
🩸«گرمای طاقتفرسا» و «فشار جمعیت» در تشییع پیکر مطهر امام هادی علیهالسلام ...
مورّخ نامی جناب «مسعودی» در کتاب «إثباتالوصیة»، تشییع پیکر پاک امام هادی علیهالسلام را اینگونه گزارش میکند:
📋 وَ اشْتَدَّ الْحَرُّ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِالسَّلاَمُ وَ ضَغَطَهُ النَّاسُ فِي طَرِيقِهِ وَ مُنْصَرَفِهِ مِنَ الشَّارِعِ بَعْدَ الصَّلاَةِ عَلَيْهِ،
▪️روز تشییع، هوا بسیار گرم بود؛ بعد از آنکه امام حسن عسکری علیهالسلام بر پیکر پاک پدر بزرگوارش نماز خواند، در مسیر بازگشت، گرمای هوا و فشار جمعیت، آن حضرت را خسته نموده و توان راه رفتن را از آن امامِ داغدیده گرفت.
📋 فَصَارَ فِي طَرِيقِهِ إِلَى دُكَّانِ بَقَّالٍ رَآهُ مَرْشُوشاً فَسَلَّمَ وَ اسْتَأْذَنَهُ فِي الْجُلُوسِ فَأَذِنَ لَهُ وَ جَلَسَ، وَ وَقَفَ النَّاسُ حَوْلَهُ...
▪️در همان مسیر، نگاه آن حضرت به یک بقّالی افتاد که در جلوی مغازهاش مقداری آب پاشیده بود؛ امام علیهالسلام به صاحب آن مغازه سلام گفته و اجازه خواستند تا در جلوی مغازهاش کمی نشسته و استراحت کنند؛ صاحب دُکّان هم اجازه داد و امام علیهالسلام نشستند و مردم در اطراف آن حضرت جمع شدند... (۱)
✍ آه یا امام حسن عسکری ...
اگر آن روز، هوا گرم و سوزان بود، غروب عاشورا هم هوا گرم و سوزان بود...
اگر شما داغدیده بودید، اهل و عیال سیدالشهداء علیهالسلام هم داغدیده بودند...
اما چه بگوییم از آن ساعت جانسوزی که زینب کبری سلاماللّهعلیها به محضر إمام سجاد علیهالسلام رسید و فرمود:
📜 يا بَقيّةَ المٰاضينَ! و ثِمالَ البٰاقينَ! قَد أضرَمُوا النّارَ في مَضارِبِنا ، فمٰا رأيُكَ فينا؟
▪️اى يادگار گذشتگان و پناه باقيماندگان! خيمهها را آتش زدهاند؛ چه كنيم؟
🥀 امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
📜 عَلَيكُنَّ بِالفَرار!
▪️هر چه زودتر به بیابانها فرار كنيد!
📜 فَفَرَرنَ بَناتُ رَسولِ اللّهِ صائحاتٍ، باكياتٍ، نادباتٍ
▪️همه مخدّرات و دختران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در حالى كه گريان بودند و فرياد مىزدند، فرار كردند و سر به بيابانها گذاشتند. (۲)
➖ و به روایت «سیدبنطاووس»، امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
📜 حَمَلَني عَلَى بَعيرٍ يُطلََعُ بِغَيرِ وِطاءٍ، وَ رأسُ الحُسينِ عليهالسلام عَلَى عَلَمٍ...
▪️مرا بر روی یک شتر بدون جهاز سوار کردند و سر مطهر پدرم را بر روی نیزهای در مقابل ما گذاشتند.
📜 ... و حَولُنٰا بِالرِّماحِ، اِنْ دَمَعَتْ مِن أحَدِنا عَينٌ قُرِعَ رأسُهُ بِالرُّمْحِ
▪️دوْر تا دور ما با نیزه ایستاده بودند و اگر یکی از ما گریه میکرد و اشک میریخت، با کعبنِیْ بر سر او میزدند.(۳)
📝 آزار دیدم / خود را میان معرکه بیمار دیدم
در خیمه بودم / هفت آسمان را بر سرم آوار دیدم
در بین گودال / آیینۀ جسم پدر را تار دیدم
بابای خود را / دربین یک لشکر بدون یار دیدم
اینها بماند / از شام دیدم هرچه من آزار دیدم
شبهای بسیار / در بین صحرا عمه را بیدار دیدم
صد بار مُردم / وقتی به پای خواهرانم خار دیدم
ای وای از شام / گهواره را در بین یک بازار دیدم
بزم شراب و.../ بیحرمتی در مجلس اغیار دیدم
نامحرمان را / نزدیک مَحرمهای خود بسیار دیدم...
📚(۱)اثبات الوصیه ج۱ ص۲۴۳
📚(۲)معالي السبطین ص٨٩
📚(۲)وسیلة الدارین ص٣۴٣
📚(۳)اقبال الاعمال ج۳ص۸۹
🏴@de_bekhand 🏴