eitaa logo
🇮🇷وصیت‌نامه✌️🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
892 عکس
1.1هزار ویدیو
10 فایل
یه روزی آخرین نفری ك تورو یادشه، می‌میره و تو برای همیشه فراموش می‌شی . ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17160352308750 ** کپی آزاد و واجب ** @vasiyat_kilip
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کلمه ی رسیدن به خدا، ...
؛ خوب میدانم که در ؛ دستمال گریه ام، آخر به دردم میخورد ؛ بیخیال نسخه های بی دوای این و آن ؛ بوسه بر شش گوشه ات بهتر به دردم میخورد .‌.. ...
4_5980971319523543209.mp3
16.43M
سوره جان تقدیم به عزیزانمون
سوره یاسین ایه الکرسی سوره قدر زیارت عاشورا صلوات
صبرکه‌تمآم‌بشود فرج‌محقق‌میشود!
امامِ جان هستید ولی نیستید… و این غم انگیزترین نوع بودن است. راستش از اینکه به بودنی اینچنین عادت کنیم می‌ترسم. از عادت به و و و از عادت به روزمرگی و دل‌خوش بودن به آن می‌ترسم. ؟
مگر نه اینکه امام حیّ و حاضرید؟ پس چرا ما شما را لا‌به‌لای شیرینی‌ها و تلخی‌های زندگیمان فراموش کرده‌ایم؟ یاد ما از خاطر شما نمی‌رود ولی من از اینکه یاد شما را از خاطر ببریم می‌ترسم. چه کنیم؟! ضعیفیم و فراموشکار… برگردید تا بیش از این بنده دنیا نشده‌ایم…. ؟
امام غریبم مثلا شما بیایی و ما هر لحظه در رکابتان یعنی میشود۰۰۰۰
ازتویک‌عمر، شنیدیم‌و ندیدیم‌، تورا... به‌‌وصالَت، نرسیدیم‌وندیدیم، تورا... شایدایّامِ‌ کهنسالی ماجلوه‌کنی، به‌جوانی‌که‌ دویدیم‌و ندیدیم‌، تورا... "الّلهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلِیِّکَـ الْفَرَجْ" ‌
1_2144511739.mp3
6.72M
ما، همین نَفْسِ ماست! اگر‌میخوای‌بدونی‌ آرومی‌داری‌یا‌نه؟ یه سَر به خودت بزن چجور آدمی هستی!؟ تا دیرنشده، به‌فکر باشیم...
ومصداق«ظلمت نفسی»تمام لحظاتی است که از تو دور ماندم و خودم را گم کردم
به شب برکت بدهد و به سینه‌ی ما شرح صدر! - یا لطیف! اِرحم عبد‌کَ الضعیف.
..! از رویِ ماه، آفتاب و ستارگان شرمنده ام از انس و جِن شرمنده ام.. حتی از روی شیطان شرمنده ام که همه در کارِ خود، استوارَند جز این سست عهد، ناپایِدار•••
.... تو بزرگوارتر از آن هستی که پرورده ات را تباه کنی...
یا آن را که به خود نزدیک نموده ای دور نمایی...
یا آن را که پناه داده ای از خود برانی
هرگز چنین گمانی به تو نیست
تا کنون می گفتم جهان را برای ما آفریدی اکنون فهمیدم که خودت هم برای مایی
قلبم از اشتیاق هزار پاره گشته
خوشبخت آن دلی که فقط "مُبتـلاۍ توسـت"
به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید : « یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ جان ! ای کاش روز در کربلا بودم و در رکاب شما به میرسیدم. وقتی اینگونه آرزو می کند، می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ. شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد . وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد. او ع را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند: ! روز مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می‌بارید؛ ولی هیچ کدام جا خالی نکردند و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند، دیدی که چگونه از دست این تگرگ‌ها فرار کردی. مگر می‌شود هر کس ادعای والا را داشته باشد؟
يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَي اللَّهِ.. اۍ مردم! شمایید نیازمندان به ...
زبان تند و تیز گریبانت را خواهد گرفت به علی قسم اندکی تامل