هدایت شده از آفتابگردانها
تقدیم به امام محمد باقر علیهالسلام
چون قطرهی مشتاق به فهمیدن دریا
عمری نرسیدهست به توصیف تو دنیا
یاسین که تو را نام نهادهست《محمد》
پیداست تویی آینه در آینه طاها
تو میوهی باغ علی و فاطمه هستی
در نام تو جمعند حسینیحسنیها
فهمید تو را جابر و زد بوسه به دستت
یعنی که تویی اصل تولّا و تبرّا
گشته صدف سینهات ای گوهر پنجم
گنجینهی اسرار خداوند تعالی
از فیض تو فاضل شده صد جابر جُعفی
در صدر احادیث همه نام تو پیدا
دیدهست نگاه تر تو شعله به شعله
در ظهر عطش حادثهی کرب و بلا را
ده سال منا رخت عزای تو به تن کرد
تا اینکه بماند عَلم عشق تو بر پا
خورشید بقیعی که بر آن مرقد خاکیت
ساییده سرش را به ادب گنبد مینا
#معصومه_اسکندری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
هدایت شده از آفتابگردانها
غزلی برگرفته از فرازهای دعای عرفه:
«ياصاحبی فی وحدتی» یاور ندارم
با تو ولی باکی از این لشکر ندارم
از ابتدای راه گفتم «حسبى الله»
نقشی به جز این روی انگشتر ندارم
من آسمانم را به تو تقدیم کردم
دور و برم یک ماه، یک اختر ندارم
«یا رادّ یوسف علی یعقوب» بنگر
دیگر علی اکبر... على اكبر ندارم
«يا رازقَ الطّفلِ الصّغير» اصغر فدایت
غير از همین لاله، گلی دیگر ندارم
دور از حبیب خویش ماندن، غربت این است
درد من از این نیست که یاور ندارم
دارم سر و سِرّی در این هنگامه با تو
میآید آن ساعت که دیگر سر ندارم
با عضو عضو پیکرم می پگویم اینک
ترسی ز تیر و نیزه و خنجر ندارم
هر زخم با تو حرفهایی تازه دارد
ذکری، مناجاتی از این بهتر ندارم
این شمرها احساسشان را سربریدند
اینها مسلمانند؟ نه باور ندارم
هم زندهام با اشک، هم مقتول اشکم
از راز خود پرده چگونه برندارم
#عباس_همتی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
یک
خامش منشین! زمزمهای جاری کن
زاری کن بیملاحظه زاری کن
در سوگ حسین اگر نبارم چه کنم؟
ای اشک بیا و آبروداری کن
#محمدامین_اکبری
#دوره_دوم_آفتابگردانها
دو
ای تیر چه شد جهان به هم ریخته است؟
خورشید چه ناگهان به هم ریخته است
حرفی بزن ای سهشعبه تا جان داری
از خونِ که آسمان به هم ریخته است؟
#عفت_نظری
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
سه
تا قبلِ طلوع، روسیاهان رفتند
دنیازده بودند و پیِ نان رفتند
از بارشِ تیر و سنگ میترسیدند
آنان که دمِ نزولِ باران رفتند
#فاطمهسادات_آل_مجتبی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
چهار
برگشت به خیمه یارِ آبآور؟... نه
لبهای علی به قطرهای شد تر؟... نه
آغاز غمانگیز مصیبت این است:
آب است و رباب است و علیاصغر نه
#سید_مصطفی_صالحی_ساداتی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
پنج
در وقت نیاز، کاش حاضر باشیم
قرآن نروَد بر نی و ناظر باشیم
حتی اگر اهل کوفه هستیم ای کاش
از جنسِ حبیب بن مظاهر باشیم
#وحید_اشجع
#دوره_اول_آفتابگردانها
شش
نه بود نشانی از رفیقی در شهر
نه هست دل و جان رقیقی در شهر
سرهای بریده کو به کو میچرخند
چون رشتهی تسبیح عقیقی در شهر
#حامد_طونی
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
هفت
تا وادی حیرت نرسیدی شاید
قرآن ز سر نی نشنیدی شاید
اصحاب رقیم را عجب میدانی؟
اصحاب حسین را ندیدی شاید
#محمدعلی_درریز
#دوره_ششم_آفتابگردانها
هشت
از کنج خرابه نور پیداست چهقدر!
بر گِردِ گُلی گَرد هویداست چهقدر!
هرچند رقیه گفتهاند اسمش را
این یاس کبود مثل زهراست چهقدر!
#سیده_مریم_اسدالهی
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
نه
دیروز مگر قدم قدم زخم نخورد؟
از داغ عزیز، دم به دم زخم نخورد؟
بدعهدی ما مباد زخمش بزند
در کرب و بلا حسین کم زخم نخورد
#حمید_رضا_مداح
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
ده
از چشمهی جان من جنون میجوشد
اشک از چشمم، گدازهگون میجوشد
در بدرقهی تو میتپد قلب زمین
از خاک هنوز نیز خون میجوشد
#امیر_مرادی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#کربلا