هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسمالله الرحمن الرحیم
به مناسبت #روز_قدس
شاعران: #علی_محمد_مؤدب ، #محمدمهدی_سیار ، #میلاد_عرفان_پور
▶️
رسید جمعهی آخر سلام قدس شریف
سلام قبلهی صبر و قیام، قدس شریف
سلام بر دل پرخون مسجدالاقصا
به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا...»
@hosenih
سلام ما به تو و دستهای بسته شده
سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده
اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی
اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی
اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر
اگرچه تکفیر از پشت می زند خنجر
نبردهایم ز خاطر دمی تو را ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
بگو به دشمنمان، انتقام، سنگین است
و فتح آخر ما قبلهی نخستین است
@hosenih
بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است
بگو که دوره کودککُشی سرآمده است
قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست
که نیست حاصل صهیونیان بهغیر شکست
دگر به محکمههای جهان، امیدی نیست
بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقیست
دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد
به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد
زمان فتنهی شام است و ما سحرزادیم
زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم
به رغم توطئهی نابرادران، هستیم
و در کنار تو ای قدس همچنان هستیم
مباد آنکه رفیقان نیمه راه شویم
شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم
ببین که در غم تو لحظهای نیاسودیم
هنوز چشمبهراهان صبح موعودیم
نبردهایم ز خاطر دمی تو را ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
مجاهدان سبیل خدا سلام سلام
سلام ای همهی پابرهنههای امام
میان موج خطر مانده با دلی آرام
به شیخ عیسی قاسم سلام باد سلام
نبود و نیست حریف قیام، زندانها
اسیر بند نمانند شیخ سلمانها
به شور عاشورا، نیجریه پایندهست
به آل نفت بگو، باقر النمر زندهست
@hosenih
سلام بر دل دریایی اویس قرن
به سرو زخمی همواره ایستاده، یمن
سلام ما به وفای مدافعان حرم
که در شگفت شد از ماجرایشان عالم
به رهروان وفادار راه قدس سلام
به دست غیرت امت، «سپاه قدس» سلام
سلام باد به اسطوره مرد ایرانی
شهید زنده ما قاسم سلیمانی
سلام ما به شهیدان، ستارگان زمین
سلام ما به عماد و جهاد و بدرالدین
نرفتهایم به پستو، خدای ماست گواه
که ماندهایم کماکان کنار نصرالله
در این نبرد چه جای تعلل و تاخیر
که گفته رهبرمان من کشیدهام شمشیر
در این نبرد که واجب شدهست بر همه کس
به حکم «لا تطع الکافرین»، جهاد کبیر
من و تو در ره دریا بیا که رود شویم
که میروند به مرداب، جویهای حقیر
@hosenih
بایست! قوت زانوی دیگران مطلب!
به غیر بازوی خویش از کسی امان مطلب!
به ضربه سم اسبان به روز جنگ قسم
به لحن داغترین خطبه تفنگ قسم
که جز سپیده شمشیر، صبح ایمن نیست
چراغهای توهم همیشه روشن نیست
کجا به بره، دمی گرگها امان بدهند؟
که دیده راهزنان، گل به کاروان بدهند؟
نه، گرگ اهل وفا نیست، امتحان کافیست
به این درنده چه خوش کرده ای گمان، کافیست
بیا امید به تدبیر خویشتن بندیم
امید خام به لبخند دشمنان کافیست
چه دلخوشید به برجام دوم و سوم
که این تجارت کم سود و پرزیان کافیست
همین قَدَر که چشیدیم از خیانتشان
برای تجربهی هفت نسلمان کافیست
شهید عشق شو از این تفنگها مهراس
سوار میرسد، از طبل جنگها مهراس
@hosenih
جهان ز موج تو پر شد، خودت جزیره مباش
یمن، اویس شد اکنون، تو بوهریره مباش
در این دو روز شبانی؛ اسیر خواب نشو
ذلیل وعدهی بیمعنی سراب نشو
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از شعر هیأت
🌷تقدیم به دانشمند شهید
#محسن_فخری_زاده
🔹ابتدای پیروزی🔹
سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد
بیا ای دل که وقت گریۀ بیاختیار آمد
به جز جان دادن و دل باختن راهی نمیماند
سواران را بگو جز تاختن راهی نمیماند
جراحتها به تنها جامۀ دیدار میدوزد
بکش ما را، ز خون ما چراغ لاله میسوزد
بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور
خوشا در خون تپیدن، اَلاَمان از مرگ در بستر
خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را
ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را
کفن خون باد مردان را و تقدیر مُعَیّن باد
چراغ عقل ابراهیمها در شعله روشن باد
خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه است
خوشا عقلی که میماند خوشا عقلی که جانکاه است
ز جان تن میزند تا خون دهد بستان ایمان را
که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را..
خوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه
کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه
ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را
چه فخری برتر از خون، چهرۀ گلگون خوبان را..
به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت
نترس از سد و صخره، عاقبت این رود خواهد رفت
یکی بر ره نشسته صخرهواری تا که ره بندد
شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره میخندد
اگر کشتیست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست
ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیست
حسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن
به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن
بخوان تا عزم، سر از گریۀ شبگیر بردارد
پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد
هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست
دهان زخم ما را دیگر آن لبخند سابق نیست
دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است
بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون است
📝 #علی_محمد_مؤدب
🌐 shereheyat.ir/node/4885
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#غزل
🔹بستان شیعه🔹
از بلبلان هماره پیام تو را شنید
گل، جامه چاک کرد، چو نام تو را شنید
رونق نداشت گلشن ایران بدون تو
سرسبز شد همین که سلام تو را شنید
این خاک زیر پای تو بُستان شیعه شد
وقتی دلیل محکم گام تو را شنید
هر کس که برد توشهای از بوستان علم
فقه تو را شناخت، کلام تو را شنید
هر جا دلی پرید به شوق نگاه دوست
آوازۀ کبوتر بام تو را شنید
از شرم، روی گندم ری سرخ شد دمی
کز تو حدیث قتل امام تو را شنید...
📝 #علی_محمد_مؤدب
🌐 shereheyat.ir/node/3933
✅ @ShereHeyat