از ازل نوکریت مست و خرامانم کرد
خواندن مرثیه ات بی سروسامانم کرد
این دل بی ثمرم لایق دیدار نبود
نقش ایوان تو اینگونه خروشانم کرد
در هوای #نجفت یاد غمت افتادم
غم #زهرای تو پیوسته پريشانم کرد
در #فرات تن من قطره ای از عشق نبود
این #حسین_جان توچون چشمه ی جوشانم کرد
ساقیا قطره ای از #کوثر عشق تو مرا
ذاکر مرثیه ی ساقی عطشانم کرد
رد مکن نوکر خود را ز درت یا مولا
نوکریت به جهان یک شبه سلطانم کرد
عاقلی بودم و راهی نجف گشت دلم
بوی #ایوان_نجف یکسره حيرانم کرد
#نـوكــر_نـوشـت:
#یاعلـی_جـان
به عشق حیدر کرار سینه پر شرر است
بدون حب علی هر عبادتی ضرر است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدعلی_رمضانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست
اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست
چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت
در دستهای خالی ام حتی کلافی نیست
هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد
رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست
گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن #یارب
چیزی بگو، بخشیدنِ تنها که کافی نیست
سرچشمه ی توحید #امیرالمؤمنین باشد
این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست
تا نور راهم از #نجف هست و از ایوانش
راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست
لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب
طوری #علی را زد که قادر بر مصافی نیست
درد علی اما، شکاف سینه ی #زهراست
زخم سرش اصلا برای او شکافی نیست
یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را
یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست
دور سر حیدر چنان پروانه می چرخید
آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟
بهر حسینش گریه کرد و پیرهن می دوخت
سهم حسینش جز لباس دستبافی نیست
ای کاش رحمی داشت قاتل یا که می فهمید
پیراهنی که در تنش مانده، اضافی نیست
#نـوكـر_نـوشـت:
#علی_جان💔
#سحر_بیستم و اشک ز چشمم جاری
داغ #ایوان_نجف را به دلـم نگذاری
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_جوکار
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
ناامیدی نبود نزد گدایان #حسن
دست ما را برسانید به دامان حسن
نشنیده است کسی خواهش روزی از ما
میرسد روزی ماصبح وشب ازخوان حسن
حاجتم نیست دراین شهربه احسان کسی
عادتم داده خداوند به احسان حسن
نشکندگوشه ای از نان کسی راهمه عمر
آنکه یک روزنمک گیر شد از نان حسن
بنویسید جذامی زمین خورده نشست
سر یک سفره کنار لب خندان حسن
حُسن رفتارچنان داشت که ازرحمت او
مردشامی شده یکباره غزلخوان حسن
حرف اورانخریدندسپاهش غم نیست
آمده خیل مَـلَـک گوش بفرمان حسن
سُفَرایَش همه رفتندویکی بازنگشت
درعوض این همه نوکرهمه قربان حسن
و بدانند همه کوفه صفتهای زمان
که فروشی نبود عشق محبان حسن
میرسدصبح ظهوری که بنا خواهدشد
مثل #ایوان_نجف گنبد و ایوان حسن
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسـن_جانــم💔
بنویسید حسن مکتب و آیین من است
حسنی مذهبم و حبّ حسن دین من است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدمحمد_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم