🔳 بهمن خونین مهاباد در هاله غفلتی ٣٤ ساله!
روز 23 بهمن سال1365 شهر مهاباد از 3 نقطه هدف حملات هوایی رژیم بعثی عراق قرار گرفت و روزی خونین بر تارک این شهر رقم خورد. اما با گذشت34 سال از آن روز! #شهدا و #جانبازان این واقعه در #سایه_فراموشی قرار گرفتهاند.
ساعت حوالی12 ظهر روز23 بهمن سال 1365 بود که شیون و زاری از مهاباد برخاست. 3نقطه شهر بمباران شد و شدت حملات به حدی شدید بود که جنازهها قابل شناسایی نبودند.
نوجوانی فریاد میزد؛ «خواهر دلبندم کجاست؟». کودکی در پی مادرش گریه میکرد و مادران زیادی برای کودکانش مویه میکردند و برای گهواره خالی کودکان شهید خود لالاییها میخوانند.
رژیم بعثی عراق، در طول جنگ تحمیلی 2بار شهر بیدفاع مهاباد را مورد حمله هوایی قرار داد و 34سال قبل در یکی از خونینترین روزهای این شهر جان 51نفر را گرفت و 14نفر را هم مصدوم کرد.
15نفر از شهدا كودکان و خردسالانی بودند که هنوز غیر از آغوش مادر، دنیای دیگری را نمیشناختند. مادر یکی از شهدای خردسال میگوید: نوزادم 14 ماهه بود و هنوز شیر میخورد که در بمباران مهاباد شهید شد.
دیگری همه اعضای خانوادهاش را در بمباران از دست دادهبود، هنوز هم زیارت قبور شهدای از دست رفتهاش میعادگاه اوست. این پدر شهید میگوید: «یکی از بمبها به خانهام اصابت کرد و تمامی 5نفر اعضای خانوادهام در بمباران مهاباد شهید شدند و تنهایم گذاشتند».
مادری که تنها پسرش را در این بمباران از دست داده و هنوز هم نگاه کودکانه پسرش را که اگر زنده میماند اکنون جوان رشیدی بود، از یاد نبرده و میگوید: «از پسرم تنها یک عکس برایم به یادگار مانده است. هر روز عکس فرزندم را نگاه میکنم و دلم بیشتر برای نگاه معصوم کودکانهاش تنگ میشود».
مادر دیگری که نوزاد و دختر نوجوانش را از دست داده، عکسهای فرزندانش را در آغوش میگیرد و حسرت سالها در آغوش گرفتنشان را همراه با اشکهایش خالی میکند و میگوید: «هیچ وقت آنها فراموش نمیشود و همیشه در یادشان هستم».
یکی از جانبازان این واقعه دردناک هم در شرح این روز میگوید: «در لحظه کوتاهی دود همه جا را فراگرفت و احساس کردم چیزی شبیه برق گرفتگی در بدنم اتفاق افتاد، همه بدنم غرق در خون شد، انگار از پس پرده مردم را میدیدم، چشمانم سیاهی میرفت اما به چشم خود دیدم کله سر 1نفر در خیابان قل میخورد. چشمانم را که باز کردم در بیمارستان بودم روز تلخ و دردناکی بود که از خاطرهها محو نمیشود و آثارش را هنوز در بدنم دارم. ترکشهایی که ثمره آن روز است و هنوز 21تایشان در بدنم مانده است».
در این بمباران که روز 23بهمن سال65 رخ داد، رژیم بعثی عراق با 2فروند هواپيماي ميگ عراقي حوالی 12ظهر، ديوار صوتي را شكستند و 3نقطه مهم شهر مهاباد شامل «ميدان آرد»، «ميدان منگور» و «ميدان استقلال» را که بازار و مناطق مسکونی بودند، بمباران كرد و بیشتر شهدای این بمباران زنان و کودکان بودند که در میانشان 28زنان و 30کودک و خردسال شناسایی شدند.
هرچند در سال 1362نیز این شهر تجربه بمباران را داشت اما به سبب نبود مراکز مهم نظامی و اقتصادی در مهاباد کسی باور نمیکرد که هواپیماهای دشمن، دوباره مهاباد را هدف حملات خود بگیرد.
با گذشت 34سال از این جنایت متاسفانه تاکنون هیچ یادواره و مراسم بزرگداشت ویژهای برای شهدای 23بهمن مهاباد برگزار نشده و برای گرامیداشت یاد و خاطره شهدای بمباران سال 65مهاباد تلاش کافی صورت نگرفته است.
شهیدان اسفند62 و بهمن65 مهاباد گمنام ماندهاند و حتی یک خیابان هم در مهاباد به یاد آن روز نامگذاری نشده است. اگر به باغ فردوس مهاباد سری بزنید قبرهای کوچکی میبینید که عکس کودکان و نوزادن شیرخوارهایی روی آنها حک شده است، اینها سالهاست دور از مادرانشان در خاک سرد آرام گرفتهاند و کسی یادی از آنها نمیکند.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist