⭕ ماجرای سیستان و بلوچستان چه بود؟
🔹ماجرای سیستان و بلوچستان ارتباطی به ماجرای مرگ مهسا امینی ندارد. کاملاً بیارتباط است، اما فضای کشور در شکلگیری فضای اخیر زاهدان بیتأثیر نبوده است.
ماجرا از این قرار است که در یک روستا بنام #روستای_بلوچی، در دهستان نگور بخش مرکزی شهرستان دشتیاری، شهرستان چابهار، در تیرماه (یا مردادماه)، یک زن به قتل میرسد. بعد از پیدا شدن جسد این زن، متوجه آخرین تماس او با دختر 14، 15 ساله همسایه میشوند.
روزنامه فرهیختگان به نقل از یک منبع نوشته که این زن بخاطر تجاوز به او و درگیری با متجاوزان کشته شدهاست. که برخی دیگر از فعالان رسانهای بلوچ این فرضیه را رد میکنند.
🔹با پیگیری خانواده مقتول، این دختر 14، 15 ساله بعلت آخرین ارتباط و تماس با زن مقتول به همراه خانوادهاش بعنوان مظنونان قتل به نیرویانتظامی چابهار احضار میشوند و جداگانه بازجویی میشوند. برخی هم میگویند برادر و پسرعموی این دختر 14، 15 ساله بعد از این بازجویی دستگیر میشوند. منبع رسمی از دستگیری آنان وجود ندارد.
🔸بعد از چند روز از این بازجویی، دختر مذکور ادعا میکند که فرمانده نیرویانتظامی چابهار در خلال بازجویی به وی تجاوز کرده است. برخی فعالان مجازی در چابهار ادعا میکنند که خانواده دختر از فرمانده شکایت میکنند وقتی شکایت به نتیجه نمیرسد، مسئله را رسانهای میکنند. برخی از اهالی روستا هم معتقدند خانواده دختر برای فرار از اتهام قتل، این مسئله را عنوان کردهاند.
🔹خبر از روستای مذکور به چابهار میرسد، از چابهار به زاهدان و کل استان! و همزمان میشود با ماجرای مهسا امینی در کشور.
اگرچه بحث حجاب و گشت ارشاد در سیستان و بلوچستان طرفداری ندارد، پس باید مسئله ناموس و تجاوز بولد شود تا این بار آنجا بهم بریزد.
مولوی عبدالغفار نقشبندی، امام جمعه موقت شهرستان راسک، در 5 مهرماه، به خانه دختر میرود و براساس گفتههای دختر و پدر او، در یک اقدام غیرحرفهای، با اطمینان کامل، ماجرای تجاوز را در بیانیهای تأیید میکند: «دستدرازی به حیا و عفت خواهر مسلمان بلوچم قابل اغماض و بخشش نیست.» او از قوه قضائیه هم میخواهد تا هرچه زودتر به این پرونده رسیدگی کند!
🔹اظهارات ضدونقیض و سکوت و عدم واکنش سریع مسئولین و دستگاهها و افزایش شایعات، فضا را ملتهبتر میکند. بازهم متأسفانه هیچ گزارش رسمی و تأیید شدهای از سوی منابع قضایی و انتظامی و یا وعده صریح و رسانهای برای پیگیری موضوع وجود ندارد و همین منجر به شایعات فراوان من جمله شایعهی کشتن فرمانده انتظامی چابهار و تجمعات پراکنده همراه با خشونت در چابهار میشود.
این حوادث اگرچه خسارتهایی به بار آورده ولی در چابهار جمع میشود.
سه روز بعد، در 8 مهرماه، بعد از نمازجمعه مسجد مکی زاهدان، حادثه بسیار دلخراش عجیبی رخ میدهد. مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی که به مواضع تند معروف است در نمازجمعه به مسئله تجاوز فرماندهانتظامی چابهار به یک دختر 14، 15 ساله اشاره کرده و از مسئولین قضایی میخواهد به این مسئله رسیدگی کنند!
🔹بعد از نمازجمعه مسجد مکی، اعتراضات خشنی به راه میافتد و عدهای به کلانتریای که در نزدیکی مصلی است با سنگ و اسلحه حمله میکنند. برخی منابع میگویند بعد از نمازجمعه، یک خودرو بین افراد اسلحه توزیع میکرد و عدهای اسلحه به دست، به کلانتری حمله کردند. مولوی عبدالحمید هم میگوید: «کسی مسلحانه حمله نکرد فقط تعدادی نوجوان و جوان با سنگ حمله کردند»!
🔸ادعای مولوی عبدالحمید درحالی مطرح میشود که چندین نفر از نیروهای انتظامی در این حادثه و حوادث بعد از آن با گلوله جنگی، زخمی و شهید شدهاند! خاصه اینکه اجساد دو تن از تروریستهای بجا مانده از گروهک جندالله که در شاخه جیشالعدل، در بین کشته شدگان پیدا شد. اجساد #عبدالمجیدریگی و #یاسرشهبخش دو نفر از اعضای اصلی جیشالعدل در شامگاه 8 مهرماه در درگیریهای زاهدان پیدا شد.
🔹دستگاههای امنیتی معتقدند گروهک تروریستی جیشالعدل در این ماجرا دست داشتهاست. در این درگیریها تعدادی از آشوبگران مسلح و مردم عادی زخمی و کشته شدهاند و تعدادی هم از نیروهای انتظامی و پرسنل سپاه، من جمله سرهنگ سیدعلی موسوی، فرمانده اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان با شلیک تک تیرانداز به شهادت رسیدهاند!
🔸هنوز روایت رسمی و دقیقی از این اتفاقات و صحت یا رد ماجرای تجاوز، وجود ندارد و ضعف دستگاههای مسئول در مدیریت این مسئله مشهود است و آتش بیاری رسانهها و برخی فرقههای تندروی وهابی و سعودی و برخی از رسانهها و شخصیتهای اصلاحطلب قبل و بعد از این حادثه، اذهان را مشوش کرده است و مولوی عبدالحمید همچنان بر آتش فتنه قومی و مذهبی میدمد...!