❣ #خاطرات_فرماندهان
1⃣ سردار شهید علی هاشمی
فرمانده قرارگاه نصرت
•••
بچههای مـسجد دور علـی آقـا جمـع شـده بودند.
رفتم برای همه چای آوردم. دو نفر تـازهوارد هم آمده بودند. سن و سالشان کمی بیشتر از علی آقا بود.
جلوی آنها هم چای گذاشتم.
یکی که بزرگتر بود. در گوش علی آقا چیزی گفت. هر سه نفر بلند شدند و رفتند بـه طـرف کتابخانه.
کلید کتابخانه فقط دست علی آقا بود.
بعدها فهمیدم اطلاعیههـای امـام، کتـابهـای ممنوعه و... را در گوشهای نگهداری میکرد.
آن دو نفر هـم حـسین علـم الهـدی و محـسن رضایی بودند.
راوی: عبدالصاحب رومزی پور
#شهید_علی_هاشمی
#مردیکه_شبیه_هیچکس_نیست
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣