❣سقوط
مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذرهای عدم خلوص در ما باشد امروز سقوط نکنیم، فردا سقوط میکنیم. فردا نباشد پسفردا سقوط میکنیم چون انقلاب هر زمان یک موج میزند یک مشت زباله را بیرون میریزد.
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
@defae_moghadas2
❣
❣کـلامشهـــید
🌹 شهید احمد علی نیری:
چهل روز گناه نکنید مطمئن باشید
چشم و گوش شما باز خواهد شد
التماس دعای فرج
@defae_moghadas2
❣
❣ شهــیدحســینخــرازی:
هرچه میڪشیم و هرچه ڪه
بر ســرمان میآید از نافـــــرمانی
خداست و همه ریشـــه در عـــدمص
رعــایت حــلال و حــرام خدا دارد.
هدیه به روح مطهرشهدا صلوات
@defae_moghadas2
❣
❣نماز اول وقت
مقید به شرعیات و فرائض بود
هیچگاه ندیدم که #نماز اول وقتش ترک شود همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن #نماز اول وقت تشویق و ترغیب میکرد
صدای #اذان همیشه از تلفن همراهش پخش میشد...
#شهید_عباس_دانشگر به روایت پدر شهید
✨ الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@defae_moghadas2
❣
❣کــلام شهـــید
🌹شهـــید احمد حاجیوند الیاسی:
شما را به اطاعت مطلق از فرمان رهبر انقلاب دعوت می کنم ، سرباز ولایت مطلقه ی فقیه باشید که پشت سر رهبر بودن افتخار دارد ؛ سربازی رهبری ، سربازی امام زمان (عج) را در پی دارد.خواهرانم تلاش کنید نشر دهندگان #حجاب و حیای زینبی و فاطمی باشید و فرزندان ولایی تربیت کنید.
@defae_moghadas2
❣
صبح است و نان تازه ...
صبح است و یاد جبهه ...
تیرماه ۱۳۶۷
سلیمانیه عراق
ارتفاعات گرم سور
عکاس : احسان رجبی
#صبح_بخیر
#قهرمانان_وطن
#زندگـــی_در_جنـــگ
#رزمندگان_گردان_شهادت
#لشگر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
❣شهد شهادت
شهید مدافع حرم احمد محمد مشلب: حضرت صاحبالزمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف! خدا به شما صبر دهد، زیرا او منتظر ماست نه اینکه ما منتظر او باشیم. هنگامی میشود گفت منتظریم که خود را اصلاح کنیم ولی اگر خود را اصلاح نکنیم هیچگاه ظهور نخواهد کرد...»
امام صادق (ع)میفرمایند از تقصیرهای بر گردنم گریه میکنم و به سوالی که در قبر قرار است از من پرسیده شود. اگر از من در قبر بپرسند که تو برای جبهه و این راه چه کردهای چه خواهی جواب بدهی!؟ میگویی میتوانستم در این راه گام بردارم؟ میتوانستی؟ چرا نرفتی؟ باید بیدار شد...
میتوانی و نمیآیی؟!
من خواب بودم، بیدار شدم...
شهید مدافع حرم🕊🌹
#احمد_مشلب
@defae_moghadas2
❣
❣یادی از استاد شهید حاج علی کسائی
سال 59 بود،كلاسهاي نهج البلاغه استاد كسائي در مسجد عظيمي هم برپا شده بود، من هم شرکت میکردم. ایشان روی نهجالبلاغه بسیار مسلط بودند و بسیار زیبا کلام امیرالمونین را شرح میدادند. ..
آن شب خواب دیدم، با استاد کسائی، با لباسهايي سفيد روی یک تخته سنگ نشستهایم و پرواز میکنیم. به پائین نگاه کردم، دیدم از روی بهشت زهرا تهران عبور میکنیم. با آقاي كسايي آیه رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَة را می خواندیم و اشک میریختيم.
از خواب پریدم. صورتم غرق اشک بود. صبح روز بعد خواب را براي مادرم نقل كردم و گفتم: احتمالاً آقای کسایی به خواستگاری من میآید.
چند ساعت بعد، زنگ خانه را زدند. آقای کسائی و خواهرشان برای خواستگاری آمده بودند. ...
⭐ستارگان فارس⭐
@defae_moghadas2
❣
❣سال پنجاه و هشت یا پنجاه و نه جاری شدن #سیل در بخشهایی از جزیره مینو باعث آسیب دیدگی تعدادی از خانه های اهالی منطقه شد. از طرفی تازه #سپاه_جزیره_مینو را تشکیل داده بودیم و میخواستیم با تبلیغات ضدانقلاب و حزب بعث عراق که اقدام به نفرت پراکنی علیه مردم و انقلاب و سپاه میکردند، مقابله کنیم.
راه حل را در بلوک زنی و بازسازی خانههای مردم آنجا دیدیم و خودمان دست به کار شدیم. در آن زمان این کار ما خیلی اثر گذاشت و باعث ارتباط صمیمانه و بیشتر اهالی منطقه با سپاه شد.
یادش بخیر...
البته فقط بلوک زنی نبود. به طور کلی کمکهای غیرنقدی و خواروبار هم بود که من و شهید منصور و #شهید_محمد_عبدالحسينی ، به فرمانداری و شهرداری آبادان و شورای روستاها و پیش #آقای_جمی رفته و با التماس و خواهش و حتی گاهی با تهدید، درخواست کمک میکردیم. آنقدر وضع فرهنگی و اقتصادی مردم جزیره مینو اسفبار بود که گاهی سه نفری به نخلی تکیه میدادیم و بعد از کلی درد دل از فقر و فلاکت مردم و بیخیالیهای آن زمان مسئولین، های های گریه میکردیم.
خیلی از مردم توی کپرهای ساخته شده از سقفهای نخل زندگی میکردند و از گرما و سرما در هلاکت و رنج بودند. چاره سریع را در ساخت و ساز خانههای بلوکی با کمک و یاری اهالی دیدیم. خودمان با دستگاه بلوک زنی و سیمان و ماسهای که با التماس به این و اون تهیه کرده بودیم، با زبان روزه و در گرما و شرجی جزیره بلوک میزدیم و از کار کردن برای مردم محروم، و دیدن چهرههای راضی و خندان و ساده آنها لذت میبردیم. نیروی بی پایان جوانی و ایمان و عشق به مردم، توان ما را چند برابر و باورنکردنی ساخته بود.
منصور همیشه میگفت: میبینی نعمت!، چطور شادی در وجودشان مینشیند؟! همین برای ما بس است!
نقل خاطره از: سردار جانباز حاج نعمت الله سلیمانی خواه
(از رزمندگان سپاه آبادان در دوران دفاع مقدس)
تیر پنجاه و نه، جزیره مینو (مینوشهر فعلی).
سه ماه پیش از شروع جنگ تحمیلی.
"سردارشهید حاج منصور عطشانی" در حال جمع آوری تعدادی از شاخههای خشک شده نخلستانهای جزیره مینو.
از آنها برای استفاده در برخی خانه های روستاییان ساکن جزیره استفاده می شد.
#شهید_عطشانی
#آبادان
#سپاه
#جزیره_مینو
@defae_moghadas2
❣