نه زیر کولر بودیم،
نه مداح معروفی داشتیم
و نه به ما پول دادند،
نه لباسمان یکدست سیاه بود،
نه بلندگو و سیستم آنچنانی گذاشته بودن،
نه طبل و...
شام و نهار خبری نبود
یکی از بی ریا ترین عزاداری هایی
که میشد دید.
...و حضور در جهادی که رنگ و بوی عاشورا داشت و کربلا
نثار ارواح مطهر شهیدان صلوات۰
@defae_moghadas2
❣
❣ بار خدایا از تو میخواهم که مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار دهی. سپاس خدایی که ما را در این زمان لایق دانست و چنین رهبری را برای ملت ما فرستاد. خدایا تو را شکر گزارم که مرا راهنمایی کردی تا بتوانم در راه تو قدمی بردارم. شما را توصیه به نماز شب میکنم که هرچه هست در این سحرهاست. همیشه خدا را ناظر بر اعمال خود ببینید و خدا را فراموش نکنید...
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: حجت الله نعمت الهی
تاریخ ولادت: ۱۳۴۸/۶/۳
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۸
محل شهادت: شلمچه
نام عملیات: کربلای پنج
@defae_moghadas2
❣
❣۱۳۶۷/۴/۲۵سالگرد شهادت مسعود ملا، مداح و دلاور گردان عمار
🌷☝️شهید مسعود ملا در کنار رزمنده مخلص و عارف، شهید سید احمد پلارک
🌷مسعود ملا از عجایب و نوادر دفاع مقدس بود و الگویی برای رزمندگان گردان
🌴 این شهید بزرگوار در فرازی از وصیت نامه نورانی خود نوشته است:
✍️ پروردگارا از او میخواهم جراحت، اسارت و شهادت را روزی ام کنی و نگذاری شرمنده مولایم سیدالشهدا شوم
🔹...در تنگه ابوغریب، گردان عمار با تیپ زرهی عراق درگیر شد
گروهان مسعود ملا محاصره شد. در اینجا نیروهایش را عقب فرستاد و خودش با تعدادی از بچه ها ماندند وسط عراقی ها و نبرد تن به تن آغاز شد
در این بین، عراقی ها او را به رگبار بسته و پهلو و سینه اش را شکافتند
او در حالیکه بشدت زخمی بود، به اسارت دشمن در آمد. در اینجا صدامیان دستهای او را بسته و پشت خودروی نفربر و در حالیکه وی زنده بود و فریاد یازینب، یازینب بر لب داشت بر زمین کشاندند ...و پس از آن، آرزوی دیگرش محقق شد
⭕️...این بار سربازان دشمن در حالیکه او فریاد یا حسین یا حسین سر می داد، دوره اش کرده و سپس سر او را به مانند مولایش از قفا جدا کردند😭
@defae_moghadas2
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ #فیلم | مداحی ذاکر دلسوخته و عاشورایی، شهید مسعود ملا
⏳ ۲۵ دی ماه ۱۳۶۶ - عملیات بیت المقدس دو
🌴 دوران #دفاع_مقدس
@defae_moghadas2
❣
❣ حماسه #تنگه_ابوقریب
2️⃣ قسمت دوم (پایانی)
⏳ #روز_حساس
ساعت ۹:۳۰ روز ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷ سردار رحیم صفوی، جانشین وقت نیروی زمینی سپاه، به یزدی اعلام میکند که عراق قصد حمله به ابوقریب را دارد و هیچ نیرویی نداریم که مقابل آنها بایستد. نیروهای گ عمار هم تازه از خط پدافندی برگشتهاند و به آنها مرخصی داده شده تا به تهران بروند. ... ساعت ۱۰ – ۱۱ صبح ، خبر می رسد عراق قصد تصرف تنگه را دارد... فوراً نیروها را آماده باش می دهند و به همراه مختصر سلاح و تجهیزات انفرادی که ته انبار تسلیحات باقی مانده بود و نیز آب و آذوقه اندک، توسط کامیون راهی منطقه می شوند.
محمد شریفی، جانشین گردان عمار نقل می کند:
من همراه دو نفر از نیروهای اطلاعات عملیات با ماشین خود با سرعت به سمت فکه در حرکت بودیم. در بین راه اندیمشک اوضاع را آشفته دیدیم و مردم سراسیمه و حیران! هر طور بود به سمت جاده اندیمشک–شوش رفتیم و خودمان راه به سه راهی تنگه ابوقریب رساندیم. از همانجا نگاه کردیم و برگشتیم و به یزدی ( (ف گردان) پیام دادیم که حرکت کنید، تا سه راه خبری نیست، ولی سریع خود را برسانید. ساعت ۲-۳ بعد از ظهر بود که اینها رسیدند. راه انداختن یک گردان، با آن سرعت، کار آسانی نبود».
➖ محمد یزدی، فرمانده گردان عمار نقل می کند:
ما با عجله و شتاب به همراه رزمنده ها حرکت کردیم و به پل کرخه رسیدیم. در آنجا تجمع و ترافیک عجیبی بود. به دژبان آنجا گفتم: اینها را پخش کن تا حین بمباران و زمانی که دشمن آتش میریزد، تلفات کمتری بدهیم. از آنجا که لباس خاکی بسیجی به تن داشتم مرا نشناخت و گفت اصلا شما کی هستید؟ و ... ادامه ماجرا ...
به او گفتم گفتم: راه را باز کن تا گردان رد شود. ...وقتی دیدم گوشش بدهکار نیست با کمی تندی تهدید کردم: مقاومت کنی، همینجا تو را می اندازم داخل رودخانه💦... بهر حال بعد از کلی اتفاقات راه را باز کردند و ما پیاده از پل کرخه به راه افتادیم تا این که به منطقه درگیری رسیدیم.
دو تیم را جلوتر فرستادم تا منطقه را چک کنند. چون اصلا نمیدانستیم دشمن کجاست. حدود هشت کیلومتر پیاده رفته بودیم. مهمات نیروها کم بود، غذا هم نخورده بودند و آب هم کم داشتیم. به محض رسیدن به تنگه، دو گروهان را در دو طرف مستقر کردیم و با دو دسته از میان گذرگاه گذشتیم. با عبور از تنگه، با دشمنی که در ۱۵۰ متری، پشت خاکریز مستقر بود، درگیر شدیم. آتش پر حجم او اعم از: توپخانه، ادوات، تانک و تیربارها، حاکی از ترس، نگرانی و در انتظار بودن عراقیها بود. گرمای شدید هوا در فصل تابستان خوزستان و نبود آب، کار را برای مقابله با دشمنِ مجهز، سخت کرده بود.
استعداد دشمن چیزی در حدود یک تیپ بود و در مقابل، تعداد نیروهای ما اندک بود ولی همین تعداد کم با ایمان و اراده راسخ در سختترین شرایط در برابر دشمن بعثی ایستادند و با مقاومتی مثالزدنی جلوی پیشروی او را گرفتند.
در آن روز سخت و نفس گیر، بیش از پنجاه تن از جمله غلامرضا صالحی، قائم مقام لشگر شهید شدند که تعدادی از آنها بر اثر تشنگی زیاد بود. این مجاهدین راه خدا به تکلیف خود عمل کردند، نگفتند تا آب نباشد و مهمات ندهید، نمیجنگیم. آنها تا پای جان مقاومت کردند و به اعلی درجه علیین رسیدند🕊🕊🕊
🌴 طوبی لهم و حسن مآب
ا▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
🔺 پ.ن: طبق گفتههای فرماندهان، گردان عمار در طول جنگ تحمیلی، حدود هفتصد شهید و پنجاه اسیر داشت که برای یک گردان، عدد شگفتانگیزی محسوب میشود. حضور تاثیرگذار در عملیاتهایی مانند: بیتالمقدس، والفجر مقدماتی یک و ۴، والفجر ۸، کربلای ۵ .... و مرصاد، نمونههایی از حضور مستمر گردان عمار در عملیاتهای حساس و مهم دوران دفاع مقدس است.
@defae_moghadas2
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ | به یاد مداح عارف و دلسوخته شهید مسعود ملا
@defae_moghadas2
❣
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ زمان جنگ — اردوگاه کوزران
🎥 #فیلم | جمع شهدا ، جانبازان و رزمنده های
گردان عمار - لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
به یاد شهیدان: مسعود ملا — علیرضا افتخاری پور — بهمن عباسی
و ...
🌴 دوران #دفاع_مقدس
@defae_moghadas2
❣
شهید_مسعود_ملا_نسیمی_جان_فضا_می (3).mp3
3.63M
❣ صوت | مناجات و مداحی شهید حاج مسعود ملا
🌿 نسیمی جان فزا می آید…
💕 بوی کربُ بلا می آید...
🌴 رزمندگان گردان عمار - لشگر محمد رسول الله (ص)- دوران #دفاع_مقدس
@defae_moghadas2
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️ فیلم لحظه ی گلوله خوردن شهید مصطفی صدر زاده
گفته بود : روز تاسوعا شهید میشوم
مادرش هم اتفاقا او را تاسوعا نذر علمدار کرده بود
این همان لحظه است، همان روز...
#سالروز_شهادت
#برای_شادی_روح_امام_شهدا_و_شهدا_صلوات
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣وصیت نامه صوتی شهید علی حیدری
صدا و پیام یک شهید را باهم بشنويم...
🌷انتشار برای اولین بار
@defae_moghadas2
❣
14.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بلندشو علمدار...😭😭😭
شب و روز تاسوعا که میشود، برای حضرتآقا کمی آرامتر روضهی عباس(ع) بخوانید...😭
#السلام_علیک_یا_اباالفضل_العباس
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_احفظ_قائدنا_الخامنهای
❣شهدای عصر عاشورای تیپ ۳۳ المهدی
🌹🍃 مهر ماه سال ۶۲ شمسی در ایران را میتوان جزء عاشوراهایی دانست که دارای بیشترین تقارب با عاشورای سال ۶۱ قمری امام حسین علیه السلام در کربلا می باشد.🌹🍃 عصر عاشورای سال ۶۲، ۱۳ نفر از رزمندگان اسلام که اکثر آنها را نیروهای بسیجی تشکیل میدادند توسط ضد انقلاب دستگیر و در اوج غربت و مظلومیت در جنگلهای میاندوآب آذربایجان غربی به شهادت رسیدند
🌹🍃غلام رشیدیان تنها شاهد عینی و -راننده اتوبوس - این روز حادثه را این چنین روایت میکند:
اولین باری بود که در روز تاسوعا نیرو به جبهه می بردم. حزن شدیدی فضای اتوبوس را گرفته بود، تعدادی جوان ونوجوان معصوم. شاید اولین سالی بود که بچهها شب عاشورا را در اتوبوس می گذراندند. هر کس برای خودش خلوتی داشت. بعضیها زیر لب روضه می خواندند، بعضی در فکر و برخی دیگر چیزی مینوشتند.
شب فرا رسید کمی خسته شده بودم از آقای نظری که کمک من بود خواستم تا او رانندگی کند و من ساعتی استراحت کنم، زمانی که اتوبوس برای اقامه نماز صبح ایستاد از خواب بیدار شدم.
بعد از خواندن نماز صبح من پشت فرمان نشستم. باید کمی عجله میکردیم تا ساعت 4 عصر خودمان را به مهاباد برسانیم چون بعد ساعت 4 جاده ناامن میشد و تازه تردد ضد انقلاب آغاز میشد و تا صبح روز بعد ادامه می یافت و جاده را ناامن میکرد.
روز عاشورا بود و از گوشه کنار اتوبوس صدای هق هق گریه به گوش میرسید. نمی دانم شاید به دلشان افتاده بود که در روز عاشورای امام حسین، به شهدای کربلا می پیوندند. هر از گاهی آقای نظری پارچ آبی را بین بچهها میگرداند تا بنوشند اما عاشورا بود.
@defae_moghadas2
❣