❣برادران عزیز شما را وصیت و سفارش به قرائت قرآن و فهمیدن و تدبر در آن و نیز به تقوا و پرهیزگاری و نیز راستگویی و وفای به عهد و ترک خیانت و کوتاه کردن آرزوها و ترس و هراس از حساب آخرت و نیز فروتنی و خوردن خشم دعوت میکنم. خدایا آرزوی رسیدن و دیدار کربلا را دارم و حال آنکه نتوانستم آن حرم مقدس را زیارت کنم. پس از همین مکان سلام ما را به آن شهید برسان و ما را از یاران او قرار بده...
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: حمدالله بالیاوی
تاریخ ولادت: ۱۳۴۰
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶
محل شهادت:ض ارتفاعات شنام
نام عملیات : والفجر ده
@defae_moghadas2
❣
❣گذری در زندگی سردار شهید حاج اسماعیل دقایقی
🌷اسماعیل دقایقی درسال ۱۳۳۳ در استان خوزستان و در شهر بهبهان در خانوادهای که به پاکدامنی و التزام به اصول و مبانی اسلام اشتهار داشت به دنیا آمد.
🌷یک سال از فرماندهیاش در این منطقه میگذشت که به دلیل لیاقت و شایستگی زیاد، برای تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان به کمک سردار شمخانی و سایرین شتافت و با عهدهدار شدن مسئولیت دفتر هماهنگی استان، شروع به تشکیل و راهاندازی سپاه در شهرستانهای استان نمود.
🌷قبل از تجاوز نظامی عراق، زمانی که از درگیری خرمشهر باخبر شد سریعا خود را به آنجا رساند و با انتقال سلاح و مهمات به اتفاق شهید جهان آرا نقش اساسی در آمادگی رزمی مردم منطقه ایفا کرد.
🌷به دنبال شروع جنگ تحمیلی، به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ «لشکر۹۲ زرهی اهواز» حضور یافت و در شرایطی که با کارشکنیهای بنیصدر خائن مواجه بود در سازماندهی نیروها و تجهیز آنها تلاش گستردهای را آغاز کرد.
@defae_moghadas2
❣
❣گذری در زندگی سردار شهید حاج اسماعیل دقایقی
ادامه👇
🌷در جریان محاصره شهر سوسنگرد توسط نیروهای ارتش عراق، دقایقی با مشکلات زیادی موفق به خروج از محاصره شد و به همراه حسین علمالهدی، از فرماندهان کلیدی شکستن محاصره سوسنگرد بود. در عملیات فتحالمبین، وی در قرارگاه فجر با مجید بقایی، که در آن زمان فرمانده قرارگاه فجر بود، همکاری داشت. دقایقی در سال ۱۳۶۲ مسئولیت راه اندازی دوره عالی مالک اشتر، به منظور آموزش اصول و مبانی جنگ، آرایش و تاکتیکهای نظامی افراد، برای بهکارگیری در مسئولیتهای فرماندهی گردانها را برعهده گرفت. همزمان با اجرای این طرح، عملیات خیبر در جزایر مجنون نیز آغاز شد، که دقایقی نیز به عنوان فرمانده یکی از گردانهای خط مقدم، در این عملیات حضور پیدا کرد.
🌷در عملیات «فتحالمبین» نیز در قرارگاه لشکر فجر با سردار شهید بقایی که در آن زمان فرماندهی قرارگاه فجر را به عهده داشت، همکاری کرد.
🌷در سال ۱۳۶۲، مسئول راهاندازی دوره عالی مالک اشتر (ویژه آموزش فرماندهان گردان) شد. در زمان اجرای طرح مالک اشتر، عملیات خیبر در منطقه عملیاتی جزایر مجنون انجام شد و شهید دقایقی نیز با حضور در این نبرد فراموش نشدنی، فرماندهی یکی از گردانهای خط مقدم را به عهده داشت.
بعد از عملیات خیبر به پشت جبهه بازگشت و دوره یاد شده را در تابستان ۱۳۶۳ به پایان رسانید.
🌷پس از مدتی در لشکر ۱۷ علیبن ابیطالب(ع) در کنار شهید دلاور «مهدی زینالدین» قرار گرفت و در نظم بخشیدن و سازماندهی لشکر، یار دیرینه خود را کمک کرد و با پذیرش مسئولیت طرح و عملیات لشکر، خدمات ارزندهای را به جبهه و جنگ ارائه کرد.
🌷هنگامی که فرماندهی«تیپ ۹بدر» را پذیرفت، با تلاشی شبانهروزی، تمامی قدرت و امکانات خود را وقف انجام وظیفه الهی کرد و با توکل به خدا و پشتکار و جدیت در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را پایهگذاری کند.
🌷اسماعیل دقایقی گردان «احرار» را از میان اسیران عراقی تشکیل داد. آنها به رغم آنکه اسیر بودند، با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سالها در آن ارتش بودند، میجنگیدند و بسیاری از آنها هم به شهادت رسیدند.
@defae_moghadas2
❣
❣نحوه شهادت سردار شهید حاج اسماعیل دقایقی
🌷یکی از همراهان وی، واقعه را این چنین شرح میدهد:
🌷پس از این که مأموریت اجرای عملیات کربلای ۵ به فرماندهی لشکر ۹ بدر ابلاغ شد، برادر اسماعیل به پادگان آمد تا گردانها را آماده کند. صبح یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۶۵ به من گفت یک دستگاه موتورسیکلت آماده کنید تا به خط برویم. بلافاصله آماده شدیم و با موتورسیکلت به طرف خط حرکت کردیم، تا او خط را شناسایی کند. در مسیر راه تا خطِ مقدم، متوجه شدیم که هواپیمای دشمن در نزدیکی ما در حال پرواز است. به ناچار موتور را متوقف کرده، پیاده شدیم و به طرف کانالی که در نزدیکی ما بود به راه افتادیم. آقای دقایقی چند قدم جلوتر از من حرکت میکرد، که ناگهان بمبهای خوشهای دشمن به زمین اصابت کرد و ما هر دو زخمی شدیم. اسماعیل از ناحیه پا جراحت برداشت، ولی به هر زحمتی بود وارد کانال شدیم. چند متر جلوتر از کانال، سنگری را مشاهده کردیم و به سمت آن حرکت کردیم که ناگهان صدای سوت راکتی، ما را به خود متوجه کرد و به سرعت به حالتِ خیز درآمدیم. با انفجار راکت، کانال به شدت تکان خورد و هر کدام از ما به سویی پرتاب شدیم، من احساس کردم سقفی بر سر ما فرو ریخت. اسماعیل را صدا کردم ولی جوابی نشنیدم، گرد و خاک که کمتر شد، دقت کردم، دیدم اسماعیل آرام گرفته است.
🌷این شهید والا مقام، در خلال انجام عملیات کربلای ۵ در هنگام شناسایی در شلمچه، توسط هواپیمای جنگنده نیروی هوایی عراق مورد اصابت موشک قرار گرفت و به درجه شهادت رسید.
@defae_moghadas2
❣
❣ مقاومت ۴۵ روزه
در زمان فرماندهی ایشان در سپاه پاسداران امیدیه یعنی از فروردین ماه سال 59 اولین نیروهای سپاه امیدیه و آغاجاری با هماهنگی سردار شهید محمد جهان آرا به مرز خرمشهر، پاسگاه خَیِّن منتقل می شوند و تا 31 شهریور این پاسگاه تحت حفاظت و کنترل بچه های سپاه امیدیه قرار می گیرد و از 20 شهریور روز شهادت شهید ایرج دستیاری اولین شهید جنگ از نیروهای سپاه امیدیه تا 4 آبان 59 که خرمشهر سقوط می کند و به مقاومت 45 روزه معروف است نیروهای سپاه امیدیه و آغاجاری در کنار نیروهای سپاه خرمشهر و سایر نیروها افتخارات بزرگی را می آفرینند و سردار دقایقی اولین فرمانده ای بود که به همراه نیروهایش در کنار سردار شهید جهان آرا در مقاومت 45 روزه خرمشهر بوده است.
@defae_moghadas2
❣
❣خاطراتی از سردار شهید حاج اسماعیل دقایقی
🌷آن اوايل همه را در سوسنگرد دور هم جمع كرد. تعداد بسيار محدود بود. به تك تك بچه ها نگاه كرد انگار افراد را از تمام وجود تشخيص مي داد، يك مرتبه گفت برادر عزيز جعفري واحد خمپاره راه اندازي كند، برادر عندليب واحد آموزش تشكيل دهد، برادر امين شریعتی واحد ديده باني، برادر صفايي مقدم جانشين من هستند، برادر غلامپور عمليات و غيره و غيره، خلاصه همينطور كارها را شكل داد و مجددا سپاه تشكيل شد، شهيد حميد تقويي را بعنوان مسئول اطلاعات و شهيد زین الدين را بعنوان معاون اطلاعات معرفي كرد و بعداً شهيد علم الهدي را به فرماندهی سپاه هويزه معرفي كرد. خيلي از فرماندهان دفاع مقدس را از اول شهيد دقايقي شناسايي كرد و كارهاي بزرگ به آنها واگذار كرد، شهيدان مجید بقايي، صدرالله فني، مهدی زين الدين، حميد تقويي ، سردار عزيز جعفري ، علی رضا عندلیب و غيره و غيره...
🌷بعد از آزادسازي سوسنگرد در محاصره دوم تمامي تشكيلات سپاه سوسنگرد بدليل تلفات سنگين منحل شده بود و هـيچ چيزي از سپاه باقي نمانده بود. ايشان با توانائي هاي وسيعي كه داشت بخصوص آن روش اخلاق مداري و تواضع و بخصوص ديد وسيع و عميقي كه داشت با همان نيروهاي موجود باقي مانده در سوسنگرد مجدداً سپاه سوسنگرد را راه اندازي كرد و بگونه اي نيروها را دور هم جمع كرد كه پس از شكست هاي پي در پي اوايل جنگ نيروهاي خودي در ساير مناطق، سپاه سوسنگرد با اقدامات عملياتي كه انجام داد باعث افتخار براي نظام شدند. با كمترين امكانات و نيرو سپاه سوسنگرد را شكل داد كه پس از انجام چندين عمليات نتيجه اقدامات شهيد دقايقي منجر به تشكيل اولين يگان رزمي سپاه بعنوان تيپ عاشورا شد، البته شهيد دقايقي در آن زمان در سوسنگرد حضور نداشت ولي نيروهايي كه ايشان شناسايي كرد و مسئوليت داد منجر به ايجاد چنين كار بزرگي شد.
🌷ابلاغ كرد واحد ديدباني در سوسنگرد تشكيل بده، گفتم اسماعيل واحد ديدباني ؟؟؟ گفت بله شما فقط با خمپاره هاي خودمان ديده باني مي كنيد، بايد كاري كنيد كه از همه امكانات ارتش كه دور تا دور ما هستند استفاده كنيد. گفتم اسماعيل نيرو نداريم، آموزش بايد بدهيم. گفت: از همين بچه ها كه در سوسنگرد هستند افرادي را شناسايي كنید و خودتون آموزش بدید. خلاصه با پيگيري كه شد و تلاشي كه ايشان داشت بگونه ايي سازماندهي و آموزش ديده باني صورت گرفت كه بعدها از ساير مناطق عملياتي از سوسنگرد ديده بان درخواست ميكردند. اين نمونه ايي از كارهاي بزرگ ايشان بود كه از كمترين نيرو و امكانات كارهاي بزرگي را انجام مي داد.
راوی: سردار حاج امین شریعتی
@defae_moghadas2
❣