❣
🔻 شوخی با مرگ
آموزش آبی خاکی را به پایان می بردیم که حاج اسماعیل فرجوانی با خنده وارد چادر شد و گفت، " گاومون زایید"😅
شصتمان خبردار شد که ماموریت سختی در پیش داریم.
و بعد ادامه داد "جایی خواهیم رفت که جنازه هامون هم برنگرده ".
و چندین سال طول کشید تا جنازه سردار به همراه یارانش بر دوش مردم تشییع شد و پیش بینی او محقق شد.😭
شاه حسینی پور
#کربلای_چهار
#سردار_فرجوانی
@defae_moghadas
❣
😊 هنری بودن وقتی هنری بودن مُد نبود✨
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
#سرداران_شهید
🌹 #هادی_عیدی_زاده 🌹
و
🌷 حاج #احمد_سیاف_زاده 🌷
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🔴🍃🔴🍃🔴🍃🔴
"از خواب تا واقعیت"
شهید علیرضا سالمی
در روزهای سرد آذرماه، در تپه های شرهانی مستقر شده بودیم. آتش شدید دشمن هر روز یکی را بر سفره کرامت الهی می نشاند و ما را به داغ او مبتلا می کرد. علیرضا هم از دوستان من بود و با او خو گرفته بودم. حیا و کم حرفی، از او انسانی دوست داشتنی ساخته بود.
آن روز برای ماموریتی ما را صدا زدند تا به اتفاق چند نفر دیگر برای شناسایی به خطوط دشمن نزدیک شویم. به سراغ علیرضا رفته و او را از خواب بیدار کردم تا راهی شویم. برای لحظاتی مات و مبهوت نشست و چیزی نگفت. از چهره او معلوم بود که چیزی برای گفتن دارد و نمی گوید. آماده شد و برای انجام ماموریت، به راه افتادیم.
در بین راه از او سوال کردم چرا اینقدر در خودت هستی و حرفی نمی زنی؟ نگاهی بمن کرد و گفت هم اینکه بیدارم کردی داشتم خواب می دیدم که شهید می شوم. فکر می کردم یعنی چه کار خوبی از من سرزده که لایق این مقام شده باشم! به او گفتم همین که همه از تو راضی هستند و دوستت دارند از هر چیز دیگری بالاتر است.
دقایقی گذشت تا به نزدیک دشمن رسیدیم. شناسایی خود را انجام داده بودیم که دشمن متوجه ما شد. درگیری مختصری با آنها داشتیم که در این بین علیرضا مجروح گردید و او را کشان کشان به سمت مقر خود آوردیم. از شدت خونریزی قبل از رسیدن، خوابش تعبیر شد و پیکر بی جان او را به داخل کانال بردیم و در حلقه دوستان و برادرانش قرار دادیم.............
و سال هاست ذهنم با حکمت الهی و خواب صادقانه او و لحظات آخر با او بودن درگیر است.
مهدی کرباسی
گردان کربلا
کانال حماسه جنوب، شهدا
@defae_moghadas2
🍃🔴🍃🔴🍃🔴🍃🔴
#مادران_شهدا
دیگه سفارش نکنما
از بر شدم مامان
باز بگو دلم آروم شه
سعی کنم تیرنخورم
دیگه
اگه خوردم شهیدنشم
دیگه
اگه شدم پلاکم روگم نکنم
دیگه
اگه کردم زیرآفتاب نمونم
دست علی به همرات
❣
🔻 برشی از وصیت نامه پدر موشکی ایران
دانشمند شهید سردار حسن طهرانی مقدم
✍...هر وقت به یاد من افتادید برای شادیم یاد و ذکر اهل بیت (ع) و ذکر مصیبت آقا اباعبدالله و ائمه اطهار(ع) نمائید.
✅ در میان وسایل شخصی شهید، خانواده ایشان دستمال مشکی پیدا کردند که این شهید بزرگوار با الصاق کاغذی بر روی آن خواسته بودند که این دستمال همراه ایشان دفن شده و در قبرشان قرار گیرد. این دستمال اشک مربوط به عزاداری های ایشان در مراسم عزای محرم بوده است. بر روی کاغذی که روی این پارچه قرار داشت با دستخط شهید نوشته شده بود: «عنایت فرموده و این دستمال مشکی را در کفن بنده قرار دهید.
@defae_moghadas2
❣
🍂
🔻 قافله شهیدان
پيكر پاكش را از تهران به اهواز منتقل و مستقيما آنرا برای خداحافظی با همسنگرانش به مسجد اعظم اهواز آوردند. هيچ كس انتظار چنين صحنهای را نداشت چرا كه قرار بود سعيد در اين مراسم سخنرانی كند اما در ميان بهت و حيرت حاضرين جنازه مطهرش بر دوش بسيجيها وارد مجلس شد و مراسم گردهمایی گردان را دگرگون كرد.
همگی او را در آغوش كشيده و به همراه نوحه خوانی حاج صادق آهنگران سير گريستند. حالا ديگر سعيد جهانی در ميان ما نيست. قافله شهيدان همچنان در حركت است و هراز چندی سعيد(ی) به آن ملحق ميشود.
علي عميره
@defae_moghadas
🍂