eitaa logo
خبرگزاری دفاع مقدس استان گیلان
2.1هزار دنبال‌کننده
32.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
134 فایل
ارتباط با مدیر کانال: @S_eghdami
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 🟢شهید مدافع‌حرم 📀راوے: همسر شهید ❤️محمدحسین به پدر و مادرش خیلی احترام می‌گذاشت. مادرش درباره تولد محمدحسین برایم خاطره‌ای تعریف كرد و گفت به دلیل مشكلی قرار بود محمدحسین سقط شود اما خواب دیدم كه در دسته‌ی عزاداری امام حسین علیه‌السلام هستم و محمدحسین را در آغوش دارم. به لطف خدا ایشان سالم به دنیا آمد و به بركت این خواب، اسمش را «محمدحسین» گذاشته بود. 💚مادر شهید بارها از عنایات خاصی كه به شهید می‌شد، برایم صحبت می‌كرد. دوران نوجوانی پُر بركتش همواره در مسیر فعالیت‌های مذهبی و مسجد و تحصیل گذشت. از ویژگی‌های اخلاقی ایشان مشخص بود مسیرش به شهادت ختم خواهد شد، غبطه برای شهادت برای او راهی برای رسیدن به كمال بود. خبرگزاری دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan
‍🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸 🌸🌼🌺🌼🌸 🌸🌼🌺 🌸 💌 🔵شهید مدافع‌حرم ♨️عینکِ آقا سجاد 💙همسر شهید روایت می‌کند: من و آقاسجاد، دو خانواده بی‌سرپرست و یتیم می‌شناختیم که در قم ساکن بودند و وضعیّت مالی مناسبی نداشتند. آقاسجاد از دوستانش پول جمع می‌کرد و مقداری هم خودش می‌گذاشت و برنج، گوشت، مرغ و.... تهیّه می‌کردیم تا به این دوخانواده برسانیم. 🎈اکثراً شب‌ها این موادّ غذایی را می‌بُردیم و او خیلی دقّت می‌کرد تا کسی داخل کوچه نباشد تا آبروی آن خانواده نرود. چون طرف مقابل، خانم بود، آقاسجاد وسایل را به من می‌داد تا تحویل بدهم. 💙یک شب که برای تحویل هدایا رفتیم، دخترم، فاطمه‌رقیه، توی بغلم خواب بود؛ از طرفی، گونی برنج هم سنگین بود و نتوانستم پیاده شوم. به آقا سجاد گفتم شما خودت برو. کمی مکث کرد! پیاده شد و درب صندوق عقب ماشین را باز کرد، گونی برنج را روی زمین گذاشت، عینکش را برداشت و داخل جیبش گذاشت. بعد زنگ خانه را زد. 🎈از برداشتنِ عینکش تعجب کردم و به فکر رفتم! از این کارش دو منظور به ذهنم رسید: ۱)میخواست نامحرم را نبیند. ۲)میخواست خانم نیازمند وقتی بعدها او را در خیابان دید نشناسد و خجالت نکشد. دلیل دوم به ذهنم قوی‌تر بود؛ چون چشمان آقاسجاد آستیگمات بود و دید نزدیکش مشکلی نداشت. 💙هیچ وقت از او نپرسیدم چرا این کار را کرد! چون منظورش را فهمیده بودم و او را بهتر از هر کسی می‌شناختم و مطمئن بودم که می‌خواست آن خانم نیازمند او را نشناسد و خجالت نکشد. او حواسش به همه‌چیز بود.🍃 خبرگزاری دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan
ما در قبالِ تمام کسانی که راه کج می‌روند، مسئولیم.. حق نداریم با آنها برخورد تند کنیم؛ از کجا معلوم که ما توی انحرافِ اینها نقش نداشته باشیم! شاید برخورد نادرست، سهل انگاری، کوتاهی، همه اینها باعث انحراف شده باشد. شهید ابراهیم همت + شادی روح همه شهدا صلوات دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan
رفتم دستشویی ، دیدم آفتابه ها خالیه تا رودخونه ی هور فاصله ی زیادی بود نزدیک تر هم آب پیدا نمی شد زورم می یومد این همه راه برم برا پر کردن آفتابه به اطرافم نگاه کردم ، یه بسیجی رو دیدم بهش گفتم : دستت درد نکنه ، میری این آفتابه رو آب کنی؟ بدون هیچ حرفی قبول کرد و رفت آب بیاره وقتی برگشت دیدم آب کثیف آورده گفتم: برادر جون ! اگه صد متر بالاتر آب می کردی ، تمیزتر بودا دوباره آفتابه رو برداشت و رفت آب تمیز آورد بعدها اون بسیجی رو دیدم وقتی شناختمش شرمنده شدم آخه اون بسیجی بود فرمانده ی لشکرمون... 🍃🌺🍃 https://eitaa.com/defapressguilan
راننده حاجی بیان می‌کرد در مسیر فرودگاه امام خمینی(ره) بودیم. پرایدی منحرف شد و با ما تصادف کرد. پراید صد درصد مقصر بود. بعد از برخورد پیاده شدم و خواستم به پلیس زنگ بزنم اما حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت مقصر تو هستی! راننده می‌گوید: پراید مقصر است، اما سردار اصرار می‌کند که مقصر توئی و باید خسارت راننده پراید را پرداخت کنیم. راننده پراید که خودش هم متحیر شده بود، خوشحال از این اتفاق و مهربانی، خسارت را گرفت و رفت. به گفتم چرا گفتی من مقصرم؟ مقصر راننده پراید بود و شما دارید به من ظلم می‌کنید! جواب داد: عزیز من! ما الان کجا می‌رویم؟ به سوریه می‌رویم. به دل آتش. اما این راننده پراید نان‌آور خانواده است و با همین ماشین رزق خانواده‌اش را تأمین می‌کند. ما مبلغ خسارت را به او پرداخت کردیم و او را خوشحال کردیم و خوشحالی او برای ما خیر است و صدقه راه است. تازه اگر ما در سوریه کشته شویم معلوم نیست در زمره قرار بگیریم. باید گذشت کنیم و به خاطر عمل مان خداوند به ما عنایتی کند. 🌷کانال رسمی بنیادحفظ آثارونشرارزشهای دفاع مقدس استان گیلان https://eitaa.com/defapressguilan