eitaa logo
مهدی دهبان
3.9هزار دنبال‌کننده
624 عکس
152 ویدیو
80 فایل
🔸️حضرت‌آقا:هرجاکه‌‌قرارگرفته‌‌‌اید،همان‌‌‌جارامرکزدنیابدانید. 🔸️استادسطوح عالی حوزه علمیه قم 🔸️ادمین @Paran313 🔸️کانالها: https://eitaa.com/dehban_ir/1822 کمک به برگزاری دوره هاوکارهای فرهنگی: بانک سپه 5892101340085980 به نام مهدی دهبان
مشاهده در ایتا
دانلود
26.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. . کلیپ زیبا از سخنرانی حجت الاسلام دهبان مراسم شهادت امام جواد علیه السلام شنبه 27 خرداد، ساعت 21 کلاچای، مسجد جامع پلرود [هیئت ریحانه النبی سلام الله علیها کلاچای] نشانی ما در روبیکا و ایتا 👇 @hreyhanatonabi وقتی فتنه همه جانبه شد... https://eitaa.com/dehban_ir
بسم الله الرحمن الرحیم 🔷هرچه بلا بیشتر، امید فرج نزدیکتر... 🔸 {حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّيَ مَنْ نَشاءُ وَ لا يُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمين‏} (يوسف : ۱۱۰) تا آنگاه که فرستادگان نا امید شدند و گمان دروغ در آنان برده شد، یاری ما فرا رسیده و هرکه خواستیم نجات یافت، و عذاب ما از گروه بدکاران قابل برگشت نیست. 🔸{مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‏ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَريب} (البقرة/۲۱۴)‏ آنان دچار سختی و آزردگی شده و به لرزش درآمدند تا پیامبر و مؤمنین همراهش گویند: یاری خدا کِی خواهد رسید؟ هان! به درستیکه یاری خداوند نزدیکست... 🔸و قال علیه السلام: عند تناهي الشدة تكون الفرجة و عند تضايق حلق البلاء يكون الرخاء.(نهج البلاغة حکمت ۳۵۱) از امیر المؤمنین علیه السلام روایتست: هنگامی که سختی به نهایتش رسد، گشایش خواهد شد؛ و هنگامی که حلقه های بلا تنگ شود، آسایش می رسد. https://eitaa.com/dehban_ir
«اگر از اصحاب من نبود، لعنش می کردم...» هشام بن سالم گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم:یکی از رفقای ما کشاورز است، از این رو اطراف منزلش گندم و جو افتاده و روی آن ها راه می روند و نماز می خوانند. امام علیه السلام خشمگین شده و فرمود: اگر چنین نبود که این فرد از اصحاب ماست، او را لعن می کردم! ▪️ عن محمد بن علي عن ابن أبي عمير عن هشام بن سالم قال: سألت أبا عبد الله علیه السلام عن صاحب لنا فلاحا يكون على سطحه الحنطة و الشعير فيطئونه و يصلون عليه؟ فغضب و قال: لو لا أني أرى أنه من أصحابنا للعنته. (المحاسن/۵۸۸) https://eitaa.com/dehban_ir
🍀به مناسبت ولادت امام هادی ع فَتَقَدَّمَ الْمُتَوَكِّلُ إِلَى سَعِيدٍ الْحَاجِبِ أَنْ يَهْجُمَ عَلَيْهِ لَيْلًا وَ يَأْخُذَ مَا يَجِدُهُ عِنْدَهُ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ السِّلَاحِ وَ يَحْمِلُهُ إِلَيْهِ. قَالَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ لِي سَعِيدٌ الْحَاجِبُ صِرْتُ إِلَى دَارِ أَبِي الْحَسَنِ ع لَيْلًا وَ مَعِي سُلَّمٌ فَصَعِدْتُ مِنْهُ إِلَى السَّطْحِ وَ نَزَلْتُ مِنَ الدَّرَجَةِ إِلَى بَعْضِهَا فِي الظُّلْمَةِ وَ لَمْ أَدْرِ كَيْفَ أَصِلُ إِلَى الدَّارِ. فَنَادَانِي‌ أَبُو الْحَسَنِ ع يَا سَعِيدُ تَوَقَّفْ حَتَّى تُؤْتَى بِالْمِصْبَاحِ. فَأَتَوْنِي بِالشَّمْعِ‌ فَنَزَلْتُ فَوَجَدْتُ عَلَيْهِ جُبَّةَ صُوفٍ وَ قَلَنْسُوَةَ صُوفٍ وَ سَجَّادَةً عَلَى حَصِيرٍ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُوَ مُقْبِلٌ إِلَى الْقِبْلَةِ فَقَالَ لِي دُونَكَ الْبُيُوتَ. الخرائج و الجرائح/الراوندي، قطب الدين ج2 ص677 https://lib.eshia.ir/15052/2/677 متوكل به سعيد حاجب گفت كه شبانه به خانه آن حضرت هجوم برد و آنچه از اسلحه و مال در آنجا يافت همه را بياورد. ابراهيم بن محمّد مى‌گويد: سعيد حاجب به من گفت: شبانه به خانه آن حضرت رفتم و نردبان را گذاشتم و به پشت بام قدم نهادم. وقتى كه مى‌خواستم از پله پايين بيايم در تاريكى، پايم از پله‌اى به پله ديگر لغزيد و ندانستم چگونه به خانه برسم؟ ناگهان امام هادى ع مرا صدا زد و فرمود: اى سعيد! توقف كن تا چراغ آورده شود. پس شمع آورده شد. پايين آمدم و ديدم جبّه پشمى در بردارد و عرقچين پشمى بر سر و سجاده‌اى از حصير، نزد روى خود و رو به قبله نشسته است. https://eitaa.com/dehban_ir
هدایت شده از مهدی دهبان
🔸️ بدترین بیمار و بیماری🔸️ 🔖بدترین بیماری بیماری است که ایجاد درد نمی کند. 🔖برخلاف تصور مردم بیماری که درد دارد علامت دارد یعنی بیمار متوجه می شود و درمان می کند اما بیماری ای که درد ندارد آنقدر پیشرفت می کند تا بیمار را از پا می اندازد. 🔖بدترین بیمار آن است که سخن طبیب را نمی پذیرد و قبول نمی کند بیمار شده، مریضی که قبول ندارد بیمار است هیچ نسخه و درمانی را هم قبول نمی کند و اقدامی برای علاجش انجام نمی دهد... مثلا فرض کنید اگر مردی نگاه به نامحرم می کرد چشم درد می گرفت آنگاه در به در دنبال عالم می گشت تا درمان شود تا توبه کند اگرچه حقیقتا روحش و بصیرتش دچار مشکل شده اما درک نمی کند همچنین گناهان دیگر درد ایجاد نمی کند و الا علماء مانند پزشکان سه شیفت باید کار می کردند و بازهم جوابگوی نیازهای مردم نمی شدند.... پرده ستاریت خداوند یک لطف به علماء است! اگر مردم می دانستند در به در دنبال عالم می گشتند.... ما با انجام گناه ، خطا ، سیئه ، عثرة و اثم دچار درد نمی شویم. قبول بیماری از آن سخت تر است. از این فراغت برای عالم شدن بهره ببریم... @dehban_ir
هدایت شده از مهدی دهبان
نام کتاب ستار العیوب است لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود، بدیها (ى دیگران) را اظهار کند سوره نساء آیه ۱۴۸ عباسقلی خان در مشهد بازار معروفی دارد. مسجد- مدرسه- آب انبار- پل و دارلایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشته است. واقف بر خیر، و واقف در خیر.   به او خبر داده بودند در حوزه علمیه ای که با پول او ساخته شده، طلبه ای شراب می خورد !!! ناگهان همهمه ای در مدرسه پیچید. طلاب صدا می زدند حاج عباسقلی است. در این وقت روز چه کار دارد؟ از بازار به مدرسه آمده است. عباسقلی خان یکسره به حجره ی من آمد  و بقیه دنبالش. داخل حجره همه نشستند. ناگهان عباسقلی خان به تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت. رو به من کرد و گفت :لطفا بفرمایید نام این کتاب قطور چیست؟  گفتم: شاهنامه فردوسی.   – دلم در سینه بدجوری می زد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم می لرزید. اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ عباسقلی خان دستش را آرام به سوی کتاب های دیگر دراز کرد…   – ببخشید، نام این کتاب چیست؟   – بحارالانوار. عجب…! این یکی چطور؟ گلستان سعدی.   چه خوب…! این یکی چیست؟ حلیه المتقین و این یکی؟! …   لحظاتی بعد، آن چه نباید بشود، به وقوع پیوست. عباسقلی خان، آن چه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید. کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد. سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت:   – این چه نوع کتابی است، اسمش چیست؟ معلوم بود. عباسقلی خان پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود. برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید، چشم هایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد، آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود. چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم… خوشبختانه همراهان عباسقلی خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی دیدند، اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود چه باید کرد؟ – بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟ – چرا آقا ; الان می گم. داشتم آب می شدم. خدایا! دستم به دامنت. در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه برزبان راندم: یا ستار العیوب، و گفتم:نام این کتاب، «ستارالعیوب» است آقا! فاصله سوال آمرانه عباسقلی خان و جواب التماس آمیز من چند لحظه بیشتر نبود. شاید اصلا انتظار این پاسخ را نداشت. دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود. احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشدش. شاید انتظار این پاسخ را نداشت. چشم هایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابلای پلک هایش چکید. ایستاد و سکوت کرد. ساکت و صامت و یکباره کتاب ستار العیوب (!) را سرجایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند، حتی آنها هم از این موضوع سر درنیاوردند، و هیچ گاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است.   .. *** … اما محصل آن مدرسه، هماندم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت. سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت، محصل آن روز ، بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره  بزرگان علم، قصه زندگی اش را برای شاگردانش تعریف کرد. «زندگی من معجزه ستارالعیوب است» ستار العیوب یکی از نام های احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزاد شده و تربیت یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی عباسقلی خانم که باعث تغییر و تحول سازنده ام شد.  منبع :«اخلاق پیامبر و اخلاق ما» ؛ نوشته استاد جلال رفیع  انتشارات اطلاعات صفحه ۳۳۲  @dehban_ir
29.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ راز ماندگاری شیعه 🔻 🔻 شیوه درمان قساوت قلب 🔻 🔻 و درمانگری https://eitaa.com/dehban_ir
هدایت شده از مهدی دهبان
امیرالمومنین.mp3
11.77M
🗂 ویژگی های حیرت انگیز امیرالمومنین علیه السلام @dehban_ir
⚠️قسمتی از قصیده جُلجُلِیه عمرو بن عاص : 27- وفی یومِ خُمٍّ رقى منبراً * یُبلّغُ والرکبُ لم یرحلِ(5) 28- وفی کفِّهِ کفُّهُ معلناً * یُنادی بأمرِ العزیزِ العلی 29- الستُ بکم منکمُ فی النفوسِ * بأَولى فقالوا بلى فافعلِ 30- فَأَنْحَلهُ إمرَةَ المؤمنینَ * من الله مُستخلف المُنحِلِ 31- وقال فمن کنتُ مولىً لَهُ * فهذا له الیومَ نعمَ الولی 32- فوالِ مُوالیهِ یا ذا الجلا * لِ وعادِ مُعادی أخی المُرْسَلِ 33- ولا تَنْقضُوا العهدَ من عِترتی * فقاطِعُهُمْ بیَ لم یُوصِلِ 34- فَبخْبَخَ شیخُکَ لَمّا رأى * عُرى عَقْدِ حیدر لم تُحْلَلِ 35- فقالَ ولیُّکُم فاحفظوهُ * فَمَدْخَلُهُ فیکمُ مَدْخَلی 36- وإنّا وما کان من فعلِنا * لفی النارِ فی الدرَکِ الأسفلِ 37- وما دَمُ عثمانَ مُنْج لنا * من الله فی الموقفِ المُخجِلِ 38- وإنَّ علیّاً غداً خصمُنا * ویعتزُّ بالله والمرُسَلِ(6) 39- یُحاسبُنا عن اُمور جَرَتْ * ونحنُ عن الحقِّ فی مَعْزلِ 40- فما عُذْرُنا یومَ کشفِ الغطا * لکَ الویلُ منه غداً ثمّ لی ⚠️ ترجمه: 27ـ آن روز که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در غدیر خم بر منبر بالا رفت و امر خدا را در حالى که کاروان ها هنوز نرفته بودند به همه ابلاغ نمود. 28ـ او دست على را در دست خویش گرفته بود و به همه نشان داد و با صداى بلند به امر خداوند عزیز و بلند مرتبه ندا داد: 29ـ «اى مردم! آیا من بر شما از خودتان سزاوارتر نیستم (و بر شما ولایت مطلقه ندارم)»؟ گفتند: آرى، و هر چه مى خواهى انجام بده. 30ـ پس حکومت بر مؤمنان را از جانب خداوند به او مخصوص گردانید و اوست که خلافت خود را به هر که بخواهد مى بخشد. 31ـ و فرمود: «هر کس من مولاى اویم از امروز این على(علیه السلام) مولایى شایسته براى او است». 32ـ و دعا کرد: «اى خداوند ذوالجلال! دوست موالیان او باش و دشمنان برادر رسولت را دشمن بدار! 33ـ اى مردم! پیمانى را که نسبت به عترت من بسته اید، نشکنید که هر کس از پیروى آنها جدا شود در آخرت به من دسترسى نخواهد داشت». 34ـ پس استاد تو(ابوبکر) وقتى که دید گره محکم پیمان ولایت و زعامت حیدر قابل گسستن نیست، بخّ بخّ گویان به او تبریک گفت. 35ـ رسول خدا گفت: «على ولىّ شما است و بر شما است که او را در میان خود حفظ کنید و همان طور که با من رفتار مى کردید با او برخورد کنید». 36ـ و ما به همراه کردار و اعمال خود در پایین ترین درجه جهنّم خواهیم بود. 37ـ فرداى قیامت ـ که روز شرمندگى ماست ـ خون عثمان ما را نجات نخواهد داد. 38ـ على که در قیامت به واسطه خدا و رسول در نهایت عزّت است در آن روز دشمن ما خواهد بود. 39ـ آنگاه خداوند متعال نسبت به وقایعى که رخ داده و ما در آنها دور از حقّ و در جبهه باطل بودیم، از ما حساب رسى مى کند. 40ـ آن روز که پرده از رخ حقیقت برداشته مى شود ما هیچ عذرى نداریم، و واى بر تو و من از این حال در روز قیامت. کامل این قصیده با ترجمه👇👇 https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=23&lid=0&mid=247746&catid=23963 https://eitaa.com/dehban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️خداوند متعال حواسش هست  🔸️جشن بزرگ عید غدیر  [شب اول] 🎤سخنرانی  ، به نیت فرج حضرت ولیعصر ارواحنا فداه منتشر کنید🌸 @faares_313 https://eitaa.com/dehban_ir
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️روایتی شنیدنی 🔸️جشن بزرگ عید غدیر  [شب اول] 🎤سخنرانی  ، به نیت فرج حضرت ولیعصر ارواحنا فداه منتشر کنید🌸 @faares_313 https://eitaa.com/dehban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️وای بر کم فروشان 🔸️جشن بزرگ عید غدیر  [شب اول] 🎤سخنرانی  ، به نیت فرج حضرت ولیعصر ارواحنا فداه منتشر کنید🌸 @faares_313 https://eitaa.com/dehban_ir