eitaa logo
محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی فانتزی عسل طبیعی درمانی گون کوهی ارزان ارگانیک اصل تهران
1.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
آیدی ثبت سفارش: @taranom_sa . محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی لاک ریمل رژ لب فانتزی عسل طبیعی درمانی اصل گون کوهی جدید ارزان لوازم ارایش ارایشی آرایش آرایشی گیاهی ارگانیک دخترانه فانتزی کیوت ارزان ارگانیک ارزون کم قیمت معتبر ایرانی خارجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این ویدیو، دلم رو زیر و رو کرد. ▪️دلیل گریهٔ رهبر و دلتنگی‌های مداوم‌شون در غم از دست دادنِ حاج‌قاسم رو از زبان خود سردار بشنوید. 💔رفتی و دنیا زیر و رو شد ودلم زیروروشد
꧁༏ ♥️ ﷽ ♥️༏꧂ ‌༺‏‎براے اثبات شاگرد مڪتبِ ‎حاج_قاسم بودن؛ شرطش فقط این نیست ڪهـ: مذهـبے باشی نمازبخونی ولایے باشی انقلابے باشی حجاب داشتہ باشی و مهـمترین شرطش اینہ ڪهـ؛ حاضرباشے بہ خاطر حفظ ‎استقلال و ‎امنیت ڪشور ومردمت؛ ‎صادقانہ خدمت ڪنے و حتے از ‎جانت بگذری! ঔৣ ঔৣ ╚»•••••📸❣📷•••••«╝ ↫ •┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• @ghasemiun
تو با خندہ دوا ڪردی تمـام درد هـایم را ڪدام اڪسیر جاویدی درون خنـدہ ات پیـداست . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅محبت مردم نسبت به اهل‌بیت در دوران ولایتعهدی امام رضا(علیه‌السّلام) بسیار بالا بوده است ✍رهبر انقلاب: آنچه در دوران ولایتعهدى علىّ‏‌بن‌‏موسى‏‌الرضا پیش آمد نشان‏‌دهنده‌‏ى این است که وضع علاقه‌‏ى مردم و جوشش محبّتهاى مردم نسبت به اهل‌بیت در دوران امام رضا، خیلى بالا بوده؛ به‌‏هرحال، بعد هم که اختلاف امین و مأمون و جنگ و جدال بین خراسان و بغداد پنج سال طول کشید، همه‏‌ى اینها موجب شد که علىّ‏‌بن‌‏موسى‏‌الرضا بتوانند کار خوبى بکنند که اوجش رسید به مسئله‌‏ى ولایتعهدى، منتها متأسّفانه با آن حادثه‌‏ى شهادت قطع شد. ۱۳۶۵/۰۴/۲۸
❤️ حاج حسین یکتا : رفقا ... ! تا جوونید , جوونه بزنید! جوونی بهار عمره در جست‌وجوی شهادت راه چقدر نزدیک است تا به تو رسیدن و من چقدر دورم......😭😭💔💔 فضای اتاق هم داشت خفه‌ام می‌کرد ... یه بالشت برداشتم و ولو شدم کنار حال ... دوباره اختیار چشم‌هام رو از دست دادم ... بین اشک و درد خوابم برد ...😭😴 🔻ساعت ۱۰ دقیقه به ۱۱ ... گوشیم زنگ زد📱 ... بی‌حس و رمق، از خواب بیدار شدم ... از جا بلند شدم رفتم سمتش ... 🔸شماره ناشناس بود ... چند لحظه همین طوری به صفحه گوشی خیره شدم ... قدرت حرف زدن نداشتم ... نمی‌دونم چی شد؟ که جواب دادم ... - بفرمایید ... - کجایی مهران❓ ... چیزی به ظهر عاشورا نمونده ...😔😭 💢چند لحظه مکث کردم ... - شرمنده به جا نمیارم ... شما❓ ... ▫️و سکوت همه جا رو پر کرد ... - من ... حسین فاطمه‌ام ... تمام بدنم به لرزه افتاد ... با صورتی خیس از اشک ... از خواب پریدم ...😭😭😭 ساعت ۱۰ دقیقه به ۱۱ ... صدای گوشی موبایلم بلند شد... شماره ... ناشناس بود @ghasemiun
یکی از نوکرا و ذاکرای ارباب میگفت: 15 ماه پیش خواهرم کربلا بود تو صحن حضرت عباس ع بودیم مداح داشت روضه میخووند یه وقت دیدیم یه پیرمردی اومد از یقه اون مداح گرفت کشید پایبن گفت عباس دروغ میگه ...عباس دروغ میگه مداح ارومش کرد گفت چی شده گفت من بعد 75 سال بچه دار شدم الان که 19 سالشه رفته تو کما با خودم گفتم درمون دردش عباسه از اصفهان اومدم کربلا امروز زنگ زدن بهم گفتن بچت مرده...دروغ میگن که عباس حاجت میده خواهرش میگفت مجلس بهم ریخت .. فرداش تو صحن حضرت عباس بودیم دیدیم پیرمرده پا برهنه اومد ..با خودموون گفتیم الان مداح و میزنه دوباره.. دیدیم اومد جلو 5 پایه که مداح روش واساده بود دستشو گرفت گفت بیا بغل ضریح بخوون همه کسایی که دیروز بودنم باشن...میخوام بگم غلط کردم... (گریه میکردو میگفت) میگه همه رفتیم مداح گفت حاجی چی شده .. گفت خانوومم زنگ زد گفت چوون نمیذارن زنا تو غسال خونه برن التماس کردم گفتم 1 بار بچمو تو سرد خوونه ببینم... میگه همین که کشو رو کشیدن بیروون دیدیم رو نایلوون بخار نشسته سریع اوردنش بهش شوک دادن بعد چند دقیقه به هوش اومد .. پسرموون که اصلا تو قید و بند مذهب نبود تا نشست گفت بابای من کجاست؟ گفتم بابات کربلاست ... گفت بهش زنگ بزن بگو زمانی که تو کما بودم 1 اقای قد بلندی اومد (حدودا 195) تو خوابم گفت ...پسرم بلند شو... به بابات سلام برسوون بگو... ابروی من یک بار تو سرزمین کربلا رفته بود.. چرا دوباره ابروی منو بردی...برو بهش بگو عباس دروغ نمیگه....‏
〖••🥀••〗 اَشڪۍڪہ‌بَرحُسِیْن‌ریختہ‌شَود... بہ‌وَالله‌ذَره‌ذَره‌ۍ‌وجودِانسان‌راپاڪ‌میڪُند! وَاَگر〖حُسِیْن〗رانَداشتیم مارابہ‌هیچ‌صراطےآبادانۍ‌نَبود!(":