eitaa logo
محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی فانتزی عسل طبیعی درمانی گون کوهی ارزان ارگانیک اصل تهران
1.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
آیدی ثبت سفارش: @taranom_sa . محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی لاک ریمل رژ لب فانتزی عسل طبیعی درمانی اصل گون کوهی جدید ارزان لوازم ارایش ارایشی آرایش آرایشی گیاهی ارگانیک دخترانه فانتزی کیوت ارزان ارگانیک ارزون کم قیمت معتبر ایرانی خارجی
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🚩 : ✸ بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ ↫ در روز تاسوعا، به او پیشنهاد تسلیم و امان‌نامه کردند ↫ و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ ✸ چنان برخورد جوانمردانه‌ای کرد ↫ که دشمن را پشیمان نمود. ✸ گفت: من از حسین جدا شوم؟ ↫ وای بر شما! ↫ اف بر شما ↫ و امان‌نامه شما. 🕊@ghasemiun.🏴
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨ 💌 ❣مهدے جان! ▫️دلِ شکسته‌ی ما را به مَرحمی دریاب مرا که خسته شدم این مُحَرمی دریاب ▪️به سر به زیریِ ما، شَرمِ ما، تَرَحُم کُن نه مَرحمیم برایت نه مَحرَمی دریاب ▫️کمِ تو از سرِ ما که زیاد هم باشد تو را به جانِ عزیزت مرا کمی دریاب ▪️شبیهِ حالِ شماییم حالِ ما را که نشسته ایم به گیسویِ دَرهمی دریاب ▫️مرا که روزیِ خود را از این و آن جویَم مرا که می‌روم آقا به هر غمی دریاب ▪️حیاتِ ما همه از گریه است پایِ حسین دو چشمِ خُشکِ مرا هم به زمزمی دریاب ▫️هزار شُکر فقط با حسین کار داریم هزار شُکر که داریم عالمی دریاب 💌 التماس دعا🤲
یا صاحب الزمان ! قلب سوخته من آموخته است که هر صبح جمعه، با دیگر "ندبه کنان" شعله‌ور شود، بسوزد و مویه کند؛ تا چنین، سند دل باختگی خود را ثبت کند. من بزرگ شده‌ام به عشق دیدار تو و نفس کشیدن در دنیای ظهورت. مولای من!تا کی باید در بن بست حیرت و گمراهی باشم؟
تنهاترین.mp3
3.16M
🥀🥀اومدم تنهایِ تنها من همون تنهاترینم ... اومدم تو این غریبی زیرِ سایتون بشینم..🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹شهید سلیمانی خطاب به برادرش شهید پورجعفری: به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم. ـــــــــــــــــــــــ🥀🖤ـــــــــــــــــــــــــ 📿 🖤 سرداردلهـــــــــ🖤ـــا
💝 همسر شهید نعمائي : ۲۷ بهمن بود که پیکر شهید رو آوردند معراج شهدا . آنجا درخواست کردم چند دقیقه با مهدی تنها باشم و برای این کار بیست دقیقه فرصت دادند... به ریحانه گفته بودیم رفیق بابا شهید شده💔 ، وقتی پیکر آقا مهدی رو آوردند ، عکس آقا مهدی روش بود ! ریحانه که عکس باباش رو دید به من نگاه کرد و گفت : مامان اگه رفیق بابا شهید شده ، چرا عکس بابا روشه ⁉️ خیلی سوال میپرسید ، گریه میکرد ، همه میخواستند ریحانه رو از من بگیرند ولی میگفت نه ! میخوام بغل مامانم باشم☝️.... مهرانه خب کوچیک تر بود ، بغل بقیه بود . من همیشه گفته بودم دوست دارم پای مهدی رو ببوسم☺️ . کنار تابوت مهدی که نشستیم ، وقتی پرچم رو باز کردند ، دیدم دقیقا کنار پای مهدی نشستیم ... ریحانه که بغل من نشسته بود گفت عکس بابا روشه ❗️ گفتم آره مامان جون ، من رو ببخش که این رو بهت میگم ، الان بدونی بهتره مامان ، این خود باباست 😔 وقتی گفتم خود باباست . نگاهم کرد ، شروع کرد به گریه کردن😭😭 به ریحانه گفتم ، پاشو اول پای بابا رو ناز کن بعد هم ببوس . گفت : چرا پای بابا رو ببوسم ؟ گفتم آخه پای بابا خسته ست😔 بابا همش میرفت سوریه قدم بر میداشت تو راه ... ریحانه گفت نمیخوام. گفتم هر جور تو دوست داری ، ولی اگه پا میشدی بوس میکردی ، یک بوسم از طرف مامان میکردی ، منم آروم میشدم💔.... گفت خب خودت ببوس . گفتم آخه اینجا همه هستند ، من خجالت میکشم ...😔 ریحانه بخاطر این حرف من ، بلند شد پای باباشو ناز کرد . بعد از طرف دو تامون پای پدرشو بوس کرد و اومد کنارم نشست گفت خیالت راحت مامان بوس کردم ❤️💔 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕊@ghasemiun.🏴
همہ ی ما روزے غـروب خواهیم ڪرد ڪاش آن غـروب را بنویسند ... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕊@ghasemiun.🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 هر وقت می‌اومد دست بنّا رو می‌بوسید که داره حسینیه می‌سازه 🔺 روایتی شنیدنی از سیره شهید سردار سلیمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕊@ghasemiun.🏴
✍توی مسجد روستا مراسم ختم گرفتند‌ مردم می‌امدند برای عرض تسلیت . یکهو حاجی از مسجد زد بیرون ! فهمیدیم اتفاقی افتاده. پشت سرش راه افتادم . کمی ان طرف تر از ورودی مسجد ، گیت بازرسی گذاشته بودند و مردم را میگشتند ! خیلی بدش آمد. اخم پیشانیش را چین انداخت . رفت و با ناراحتی گفت: « ما سی سال کسب آبرو کردیم ، جمع کنید این ها رو ! مردم باید راحت رفت و آمد کنند، ما داریم برای آسایش همین مردم کار میکنیم، نه اینکه اون ها رو بذاریم تو تنگنا» 📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕊@ghasemiun.🏴
🌹روایت سردار باقرزاده از وضعیت پیکر شهید قاسم سلیمانی و دیگر شهدا در محضر مقام معظم رهبری ✍به آقا عرض کردم: دیشب که خواستیم شهداء را کفن کنیم کربلا را دیدیم ، همه بدن ها اربا اربا بود، حاج قاسم پنج تکه شده بود، سر در بدن نداشت، بخشی ازکتف و دست راست وامعاء واحشاء و پای راست از مچ به پائین . ابو مهدی مهندس هم فقط در ۴ الی ۵ کیلو گوشت . عرض کردم : با اینکه برای کفن کردن همه وسائل را داشتیم ، پارچه داشتیم، پنبه داشتیم، پلاستیک ودیگر لوازم راداشتیم اما نمی توانستیم این پیکرها را خوب جمع و جور کنیم وبسختی تیمم داده و کفن کردیم، نمیدانم امام زین العابدین در کربلا چطور جنازه سید الشهداء را با بوریا جمع کرد؟ 🕊@ghasemiun.🏴