eitaa logo
محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی فانتزی عسل طبیعی درمانی گون کوهی ارزان ارگانیک اصل تهران
1.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
آیدی ثبت سفارش: @taranom_sa . محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی لاک ریمل رژ لب فانتزی عسل طبیعی درمانی اصل گون کوهی جدید ارزان لوازم ارایش ارایشی آرایش آرایشی گیاهی ارگانیک دخترانه فانتزی کیوت ارزان ارگانیک ارزون کم قیمت معتبر ایرانی خارجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عزیز به کشور گرامی باد . "بیعت عزیز که سالها در اسارت صدام بودند با نایب بر حق خمینی کبیر حضرت امام خامنه ای " رهبرشان را گلباران کردند ... @ghasemiun.🌹
🍃🌹🌹🍃 ‍ از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:در اردوگاه شما را شکنجه‌تان میکنند یا نه؟ همه به آقا سید نگاه کردند ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید .آقا سید باز هم حرفی نزد .پس شما را شکنجه نمیکنند؟آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمیگفت . نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست. افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود، آقای ابوترابی را برد تواتاق خودش گفت: تو بیشتر از همه کتک خوردی، چرا به اینها چیزی نگفتی؟ آقای ابوترابی برگشت فرمود: ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبرند . فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشست روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش میزد میگفت شما الحق سربازان 🌹امام خمینی 🌹هستید . سید آزادگان 🕊🌷شهید ابوترابی🌷🕊 🍃🌹۲۶مرداد سالگرد ورود گرامی باد ...🌹🍃 @ghasemiun.🌹
♻️ فدایی صدام تحت تأثیر اخلاق ابوترابی 🔻 یکی از سربازان عراقی آدم خشنی بود. خودش می‌گفت: «من بعثی و فدایی صدامم». یک روز حاج‌آقا را به شدت شکنجه کرد، جوری که تمام بدنش سیاه شده بود. با همه شیطنت‌ها و ظلمی که در حق آن بزرگوار روا می‌داشت حاج‌آقا همچنان بِهش احترام می‌گذاشت. یک روز در گوشه‌ای از اردوگاه تکریت ۱۷ با حاجی صحبت می‌کردم. گفت: «دیشب کاظم آمد پشت پنجره و با شرمندگی ازم عذرخواهی کرد و گفت خیلی اذیتت کردم ولی تو به من احترام می‌ذاری. من دیگه باهات کاری ندارم». گفت بهش گفتم: «سیدکاظم، فکر می‌کنی اگر بِهِت احترام می‌ذارم به خاطر اینه که تو امیری و من اسیر؟ نه، اگر یه روز آزاد بشم و به عالی‌ترین منصب حکومتی برسم و دوباره ببینمت بِهِت احترام می‌ذارم تازه خیلی بیشتر از الآن». رفتار حاج‌آقا باعث شد که آن سرباز بعثی دست از خشونت بردارد، آرام می‌آمد توی اردوگاه و با کسی کار نداشت. بعدها شروع کرد به نماز خواندن و روزه‌گرفتن و در غیر ماه رمضان هم روزه می‌گرفت. بعثی‌ها وقتی دیدند که کاظم اینقدر عوض شده، او را از اردوگاه بردند. آغاز بازگشت به میهن اسلامی @ghasemiun.🌹
✅احترام به والدین ✍امام صادق(ع) فرمود: به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست. زیرا هیچ عبادتی زودتر از رعایت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به خدا نمی رساند. 📚بحار الانوار، ج٧۴، ص ٧٧. ✍فرش کوچکی انداخت گوشه‌ی حیاط خانه‌ی پدری‌اش؛ توی آفتاب. پیرمرد را از حمام آورد ، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. دست و پیشانیش را می بوسید و می گفت: همه‌ی دل‌خوشی من در این دنیا، پدرم هست. @ghasemiun.🌹