『🖤』
_عاشقےࢪاازآن
شھیدگمنامے
کهمعشوق
ࢪا؛حتےبھقیمتِ
ازدستدادنِ
هویتشخࢪیداࢪبود
آموختم(:"... !🍃
#عاشقی ♥️
#شهیدانه💫
#شهید_گمنام💔
#پروفایل 🌱
#پسرونه ✨
@ghasemiun
هدایت شده از محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی فانتزی عسل طبیعی درمانی گون کوهی ارزان ارگانیک اصل تهران
#عاشقی
یکی از مدافعان حرم که ششماه در دست گروه تروریستی داعش اسیر بوده ، در گفتگو با خبرنگار قم فردا، اظهار داشت :
در محلی زندانی بودیم تاریکی مطلق بود و هیچ چیز پیدا نبود. گاهی فشار روانی چنان سخت بود که درخواست شمع می کردیم اما هرگز شمع و یا وسیله روشنایی دیگری به ما داده نمی شد.
از روی زمین با ۱۸ پله به زیر زمین می رفتیم . دقیقاً یک سیاه چال بود.
قبل از این سیاه چال، جای دیگری زندانی بودیم و در آنجا مجبور بودیم به یک فرد داعشی که پیش نماز می ایستاد اقتدا کنیم. اگر قبول نمی کردیم، کتک شروع می شد.
در این زندان تاریک همیشه نمازهای یومیه را به جماعت می خواندیم و بعدش دعای توسل.
همه بچه ها نماز شب می خواندند.
وضعیت غذا بسیار بد بود. ساعت ده صبح مقداری ماست و ساعت چهار بعد از ظهر هم مقداری جو و گندم پخته شده. آن هم برای هر چهار نفر یک بشقاب.
در یکی از شب ها متوجه شدم یکی از اسرا در گوشه ای نشسته و گریه می کند. پرسیدم چرا گریه می کنی؟ در ابتدا جواب نداد، اصرار کردم و گفت خواب دیدم بعد از دعای توسل رو کردم به آسمان گفتم یا حضرت زینب(سلام الله علیها)، یا حضرت رقیه(سلام الله علیها) ما مهمان شما بودیم ، شکایت شما را به پدر و برادرتان می کنم.
بعد از این دعا وقتی خوابیدم در خواب دیدم در حرم حضرت رقیه(سلام الله علیها) هستم، از سمت ضریح طفلی من را به اسم اصلی ام صدا زد گفت "رحمت الله جلوتر بیا" در سوریه اسامی اصلی مشخص نیست و همه اسم مستعار داریم ، به همین خاطر تعجب کردم. طفل گفت "چرا شکایت من را به پدرم کردی!" ساعد دست راستش را نشان داد و گفت "من هم اسیر بودم ، من هم تازیانه خوردم، گوش من را با گوشواره پاره کردند، موی سرم را کشیدند، پاهای من تاول زده است، چرا شکایت کردی؟، ما نگهدارنده شما هستیم, هیچ اتفاقی برای شما رخ نمی دهد و شما به سلامت از اینجا می روید؛" از خواب که بیدار شدم از گله هایم بشدت پشیمان شدم و به همین خاطر گریه می کنم.
🌸 یاحضرت رقیه سلام الله علیها ادرکنـی بحق الحسین علیه السلام .
#شهدا
#امام_حسین
🕊@ghasemiun.🏴