.
#عملیات_فتحالمبین_انجام شد و پیروز شدیم.
رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه
دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی.
سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و
گفت: این عباسعلیه.
گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی
رو شکنجه کردند چیزی نگفته.
اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند….
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش
بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره.
وقت تشییع مادر گفت:
صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده ،
تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین. گفتن مادر
بیخیال. نمیشه…
مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه !
ولی فقط ….. یهو مادر گفت:
نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند:مادر! عراقی ها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم…
مادر اومد و کفن رو باز کرد.
شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا
رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی
گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس را بوسید
و بعد از دیگر حرف نزد.
#روحششادویادشگرامی 🌹🌱
🇮🇷@aks_porofaile