🌱🍃❣
بین زمین و اسمان بودیم، توی هواپیما
داشتیم میرفتیم سوریه.
نگاهم ب حاجی بود
سرش را تکیه داده بود به صندلی و چشم هایش را بسته بود
انگار که خوابیده باشد.
از شیشه هواپیما دوتا جنگنده امریکایی رو دیدم ک مثل لاشخور دور ما میپلکیدند.
دلم هری ریخت.
بخاطر حاج قاسم نگران بودم.
یک دقیقه گذشت همونطور ک سرش روی صندلی بود چشمهایش را باز کرد و خونسرد گفت:
نگران نباش، چند دقیقه دیگه میرن.
دوباره چشمهایش را بست.
چند دقیقه که گذشت رفتند.
هواپیما میخواست توی فرودگاه سوریه بنشیند که از چپ و راست تیر سمتمان حواله شد.
حاجی رو ب خلبان گفت ما سریع پیاده میشیم.
تو دوباره تیک آف کن، نمون
هواپیما ک به زمین خورد پریدیم بیرون و سنگر گرفتیم تو فرودگاه و هواپیما سریع رفت.
هنوز جا نگرفته بودیم ک چند تا خمپاره خورد دقیق همونجایی ک پیاده شده بودیم 🍂
#راوی_شهید_حسین_پور_جعفری
@mohasebe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین نیا به کوفه، کوفه شهریه که وفا نداره
🎥کربلایی #جواد_مقدم
📌8 ذی الحجه حرکت امام حسین (ع) از مکه به سوی عراق
@aks_porofaile
°••🍃🌸♥️↻
°
#هُوَالشَّہید
برگشتم به حاج سعید گفتم
: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا
رو شناسایی کنم؟» خیلی بههم ریختم.
رفتم سمت آن #داعشی.
یک متر رفت عقب و
اسلحهاش را کشید طرفم.
سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟»
به کاور اشاره کردم که
مگر او مسلمان نبود؟
پس سرش کو؟
چرا این بلا را سرش آوردید؟
حاج سعید تند تند حرفهایم
را #ترجمه میکرد.
آن داعشی خودش را تبرئه کرد
که این کار ما نبوده و
باید از کسانی که او را بردهاند «القائم» بپرسید.
فهمیدم میخواهد خودش را
از این مخمصه نجات دهد.
دوباره فریاد زدم که کجای #اسلام
میگوید اسیرتان را اینطور شکنجه کنید؟
نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!»
. پرسیدم به چه جرمی؟
بریدهبریده جواب میداد و
حاج سعید ترجمه میکرد: «از بس حرصمون رو درآورد؛
نه اطلاعاتی به ما داد،
نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد!
تقصیر خودش بود...!»
#سربلند
#مثلشہید🙃
#آوای_جوانان_بهشت♥️
@aks_porofaile
واکنش حاج احمد متوسلیان به کلمه
#مـرسـی
🌄پاوه که بودیم، حاج احمد صبحها بعد
از نماز ما را به ارتفاعات شهر میبرد و توی
آن برف و یخبندان باید از کوه بالا
میرفتیم بالا رفتن از کوه خیلی سخت
بود، آن هم صبح زود. اما پایین
آمدن راحت بود. روی برفها سُر
میخوردیم و ده دقیقهای برمیگشتیم.
🍱حاج احمد همیشه روی پلی که کنار
کوه بود با یک جعبه خرما میایستاد و
به بچهها خسته نباشید میگفت و از آنها
پذیرایی میکرد. یک بار که در حال
برداشتن خرما بودم، گفتم #مرسی_برادر
🗯گفت: «چی گفتی؟»، فهمیدم چه
اشتباهی کردم، گفتم: «هیچی گفتم
دست شما درد نکنه.».
گفت: «گفتم چی گفتی؟»
گفتم: «برادر گفتم خیلی ممنون»
دوباره گفت: «نه اون اول چی گفتی؟»
من که دیگر راه برگشتی نمیدیدم، گفتم:
«خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی»
گفت: «بخیز».
❄سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن
سرما و گِل و برف ساعت ۸ صبح، واقعاً کار
دشواری بود. اما چارهای نبود باید اطاعت
امر میکردم. بیست متری که رفتم، دیگر
نتوانستم ادامه بدهم. انرژیام تحلیل
رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم:...
«دیگه نمیتونم»؛
حاج احمد گفت: «باید بری»، گفتم:
«نمیتونم»، والله نمیتونم»،
بعد با ضربهای به پشتم زد که نفهمیدم
از کجا خوردم!..
☀ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم.،
گفتم: «حاج احمد اون چه کاری بود
که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟
به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟»،
گفت: «ما یک رژیم طاغوتی را با
#فرهنگش بیرون کردیم.
ما خودمون فرهنگ داریم.
زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده
کلمات فرانسوی و اجانب باشید.
به جای این حرفها بگو... #خدا_پدرت_رو_بیامرزه!»
❁═══┅┄
@aks_porofaile
🌷عید #غدیر نزدیک است،
📣مبلغ #غدیر باشیم
#غدیر را تبلیغ نکردند،که عاشورا به وجود آمد
بالا رفتن دست علی؏ راتبلیغ نکردند
که سر حسین ؏ بربالای نیزهها رفت
@aks_porofaile
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥در خلال برگزاری یک جلسه،
نماهنگی در مدح حاج قاسم
پخش میشه....،
🔹به واکنش حاج قاسم
دقت کنید...،😊
#سردار_عشڨـ❤️ــ
@aks_porofaile
هر وقت میديدمش اکثرا روزه بود و به نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد.☝️ و نماز شبش ترک نمیشد، وقتی شنیدم شهید شده فهمیدم شهادت لیاقت میخواهد.💔
#شهيد_مدافع_حرم
#مهدى_بيدى🌹
﷽
🗓 هشتم ذیالحجه،
🐪 حرکت کاروان امام حسین(ع) به سمت کربلا...💔
حسین جان،
طفل ششماهه نیاور، بیابان گرم است
کار و بار همهی نیزه فروشان گرم است
@aks_porofaile