اربعین امروزه، در بسط زمان و مکان واقع شده است، بسط زمانی اربعین خارج از یک روز منحصر در تقویم است و به وسعت زمان تصور اربعین و حرکت به سوی او پیش میرود. اربعین در بسط مکانی و جغرافیایی قرار میگیرد و هر دل جا مانده از رحیل اربعین را با خود همراه میکند و دل را به حایر حسینی میکشاند...
🖊 فاطمهمیریطایفهفرد
در روزنامه سراج👇
https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/18535
#انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
بهناماو
اربعین تنگه احد تمدن نوین اسلامی
اربعین، این موهبت الهی که خداوند به واسطه عزیزترین خلقتش به ما عطا کردهاست، از طوفان بلاها به دست امروز تاریخ رسیده است و شیعه معتقد است: أَلْبَلآءُ لِلْوِلاءِ( وسائلالشیعة، ج۳، ص۲۵۲ و۲۶۳؛ ج۱۲، ص۱۷۵). در کارزار آخرالزمانی، اربعین به عنوان دژی محکم در طوفان بلاها کمک میکند و کار آفتاب میکند. روشنی او به دل اهل حق آرامشی میاندازد که برود و خود را آماده نبرد آخرالزمانی کند، زیرا این نبرد، به قول سید شهیدان اهل قلم، افرادی بسان اصحاب سیدالشهدا(علیهالسلام) را میطلبد.
اربعین امروزه، در بسط زمان و مکان واقع شده است، بسط زمانی اربعین خارج از یک روز منحصر در تقویم است و به وسعت زمان تصور اربعین و حرکت به سوی او پیش میرود. اربعین در بسط مکانی و جغرافیایی قرار میگیرد و هر دل جا مانده از رحیل اربعین را با خود همراه میکند و دل را به حایر حسینی میکشاند.
اربعین ایران، ما را ناگزیر به جایی بهنام مرز میکشاند، مرزهایی که بوی اسطورهها را میدهد بوی اساطیر شاهنامه، نه! بوی واقعیترین اسطورهها را میآورد از نسیم حب الوطن من الایمان.
فرقی ندارد از کدام مرز به سوی مشایه بروی، این خاک پر است از گوهرهای ناب. نام مرزها نشان از شهدا دارد. تمرچین میروی نمیتوانی یادی از حاج عمران نکنی، اصلا هنوز سنگرها ایستادهاند، ایستادهاند که نشان دهند شروع کننده هیچ جنگی نبودهاند اما سر اعتقاد و هویت خود کوتاه نمیآیند. انگار میخواهند بگويند شما بروید ما هستیم. همان سنگ قبوری که هویتی جز سرباز وطن و فرزند روحالله ندارند اما آبروداری میکنند برای این سرزمین که حالا مقتدرتر از همیشه ایستادهاست.
دریاچه زریوار و یادمان شهدای این منطقه، مرز خسروی تاریخی و تنگه مرصادش، مهران و قلاویزان، چزابه و غربت شرهانی و شلمچه که بوی امامرضا(علیهالسلام) را میدهد.
مسیر اربعین با این خونهای عزیز باز شده است اینان مقدسترین مرزهای جهانند، نورانیترین مرزها...
اربعین امروز همانند تنگه احد اسلام است، تنگهای که پیامبر(صلاللهعلیهوآله) امر به حفظ و حراستش داد. اربعین یعنی، شکوه تمدن اسلامی در سایه سار امن حکومت اسلامی. اربعین را باید محافظت کرد از چشمان ناپاک، از حقد و کینه دلهای وامدار شیاطین. اربعین یعنی جادهای به سمت ظهور، اربعین فریاد تظلم خواهی برای تمام مظلومان عالم است. اربعین یعنی رفراندوم به هرآنچه که حسین(علیهالسلام) برایش خون قلبش را هدیه داد. اربعین یعنی سایه پرچم حسین(علیهالسلام) بر روی زندگی مردم، کشور مردم و آبروی مردم. اربعین یعنی آرامش دلهای گرم به محبت خاندان آل الله.
اربعین یعنی جدا شدن از من و به ما رسیدن منهای همه مظاهر منیّت، منهای دین، زبان، اقلیم، سواد و در نهایت منهای خویش. اربعین یعنی آموزش دینداری در فتنه آخرالزمانی. اربعین یعنی زمانی به وسعت همه زمانها و مکانی به پهناوری دلهای وام دار حسین(علیهالسلام).
اربعین را باید ساخت، رشد داد. مزهی اربعین را باید به دل همهی دورماندگان این کشتی چکاند. اربعین یعنی دامنی سبز از فرزندان سيد الشهدا. اربعین یعنی آمادگی معنوی فردی و خانوادگی، همانگونه که حسین(علیهالسلام) یادمان داد. اربعین یعنی دست قدرت الهی و نشاندهنده سیل خروشان انسانها، انسانهایی که در مسیر حقاند، دور از منجلاب آزادیهایی که غرب در پوسته حیوانیت به خورد جهان میدهد. اربعین رفتن فقط پای جسم نمیخواهد، همانکه دلت در این جاده قدم گذارد، زائری، فقط کافیست بگویی: السلام علیک یا اباعبدالله(علیهالسلام).
خدایا مارا به قافله حسین(علیهالسلام) برسان و در آن باقی بدار و فرزندانمان را با محبت خاندانت، رشد بده و مسیر قلبمان را سوی حسین(علیهالسلام) بکشان.
بهناماو
#حکمت
#داستان
بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد. پسر را گفت: نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت: ای پدر فرمان تُراست، نگویم ولکن خواهم مرا بر فایدهٔ این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟ گفت: تا مصیبت دو نشود؛ یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.
#گلستان_سعدی
#باب_چهارم
در فوائد #خاموشی
@del_gooye
بهناماو
طنابی به رنگ نور
دنیا از پشت پنجره فولاد دیدنیتر است، مخصوصا برای دختری که با تمام مریضی پشت پنجره نشسته و نمیداند که قرار است شخص اول داستان آن شب حرم باشد.
با اتوبوس خودشان را رسانده بودند به مشهد، اتوبوس بهترین وسیله است برای رسیدن به امام رضا علیه السلام، برای کسانی که به حج فقرا میروند.
پشت پنجره فولاد پر است از بیمارانی که به امید گوشه چشمی خودشان را به پنجره فولاد گره میزنند. اما دختر داستان ما طنابی ندارد که بشود شبیه همه آن بیماران.
-مامان من که طناب ندارم؟ یعنی چی میشه؟ منم شفا میگیرم؟
-دخترم امام رضا برای شفا دادن دنبال وسیله نیست.
...
مادر راست میگفت.
@del_gooye
تو همچو من سر کویت هزارها داری..
ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد..!
#محرم #امام_حسین #اربعین
سلام عرض و ادب
دوستانی که عازم سفر شدید، اول برای همه جاماندهها دعا کنید و بعد به جای تکتک ایرانیها قدم بردارید. قطعا این نیت قشنگ، روی دلهای دور از این فضا اثر میگذارد. از ته دل برای حسینی ماندن فرزندان خود و ایران جانمان دعا کنید. شما به اجابت نزدیکاید، پس بسمالله
بهناماو
در اربعین سر خواستنمان دعواست.
این چه محبتیاست که معادلات را به نفع دلهای تنها برهم میزند.
#هایکو
@del_gooye
هدایت شده از 🇵🇸برای زینب🇵🇸
#روایت_دوازدهم
بهناماو
گذرگاه مهران
انگار اربعین زودتر از هر زمانی به تو نزدیک میشود و باید خودت را مهیا کنی برای رسیدن به اقیانوسی از ارادت ارباب بیکفن.
خوب عزاداری میکنی در محرم، دل را پاک نگه میداری، تا شاید تو هم اجازه پیدا کنی برای عرض ارادتِ ارباب و عرض اندام برای هرکه تو را خوار و خفیف میخواهد.
دلت حال و هوای خانهپدری دارد. تپش قلب جز ارادت به آن دریای پر عظمت چیزی نمیگوید.
...و تو در اوج امنیت وارد کشور دیگری میشوی. کشوری که هشت سال با آن جنگیدهای.
من؟ من کجا و جنگ کجا؟ اصلا شناسنامه من به آن سالها قد نمیدهد.
باید بگردم در خورجین خاطرات بچگی تا شاید چیزی پیدا کنم.
اما جنگ برای بعضیها وظیفه شد. تکلیف شد. جنگ آنقدر مهم شد برایشان که در دوئل زندگی، شهادت را برگزیدند.
در اوج شعف بار و بندیل را سوار ماشین میکنم و به سمت مهران میروم.
هیچ چیزی نمیتوانست حال مرا خراب کند و تذکری باشد برای من که سر مست از زیارت اربعین بودم. مگر ورودی مهران.
۵ کیلومترمانده به شهر تا چشم کار می کند ماشین است.
حواسم پرت راه است ولی مقصد همین رفتن است. به هرچیزی فکر میکنم غیر از آنانی که راه را هموار کردند. کسانی که لحظهای نگاه به گنبد نورانی ابا عبدالله برایشان حسرت شد.
ورودی مهران خودش برایم کربلایی جدید بود. جایی که هشت شهید تازه تفحص شده کنار هم آرمیده بودند. با همان بدنهای رنجورشان آمدهبودند به استقبال زائران اربعین. بدنهایی که بیش از ۳۰سال گرمای جنوب به آنها تابیده بود. حال مادرانشان خیلی عجیب است. نه! به خدا خیلی دست نیافتنیست. مادران دلشان برای هم میسوزد چون درد مادر شدن را چشیدهاند. سختی بزرگکردن بچه را لمس کردند. با هربار تب کردن بچه مردهاند و زندهشدند.
مادران برای آفتاب سوختگی صورت فرزندانشان غصه میخورند. گاهی کِرِم میزنند. گاهی کلاه بر سر فرزند میگذارند تا نکند پوستش تیره شود. نکند گرما زده شود.
من هم میخواستم برای بچهام مادری کنم در اربعین.کلی وسیله با خودم آوردم.
اما معراج الشهدای مهران حالم را خراب کرد.
فقط یک لحظه خودم را جای مادر یکی از این شهدا گذاشتم. نه کار من نیست. خدا به داد دلشان برسد. داد دلی که نجیبانه است، آنقدر که صدایش به گوش کسی نمیرسد.
اربعین برای من همانجا شروع شد. جایی که باید برای حسین علیهالسلام از خودت بگذری، از فرزندت بگذری. اما خدا اهل حساب و کتاب است. با کریم معامله کردن جز منفعت چیزی ندارد. شهدا و مادرانشان با خدا معامله کردند و حالا در ثواب تکتک قدمهای زائران شریکند. چه خوش معاملهای! و چه خوش محبوبی!
از اربعین نگفتم از مهماننوازیها نگفتم چون در ورودی مسیر بهشت، در بهشت معراجالشهدای مهران گرفتار شدم. دلم گرفتار زیست عالمانه شهدا شد. شاید اگر اهل دل بودم صدای قهقههی مستانهشان را میشنیدم. کاش ما را هم روزی خور خوان با برکت ارباب کنند. مرگی چنین میانه میدانم آرزوست.
🖊فاطمه میری طایفه فرد
#برای_زینب
#اربعین
#مهران
#ایران
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
🏷 #برای_زینب
https://eitaa.com/barayezeinab