🔅#پندانه
✍️ شکر نعمت، نعمتت افرون کند
🔹پیرزنی برای سفیدکاری منزلش، کارگری را استخدام کرد.
🔸وقتی کارگر وارد منزل کارگر شد، شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زنوشوهر پیر سوخت؛ اما در مدتی که در آن خانه کار میکرد متوجه شد که پیرمرد، انسانی بسیار شاد و خوشبین است.
🔹او حین کار، با پیرمرد صحبت میکرد و کمکم با او دوست شد. در این مدت او به معلولیت جسمی پیرمرد اشارهای نکرد.
🔸پس از پایان سفیدکاری، وقتی کارگر صورتحساب را به همسر او داد، پیرزن متوجه شد هزینهای که در آن نوشته شده خیلی کمتر از مبلغی است که قبلا توافق کرده بودند.
🔹پیرزن از کارگر پرسید:
شما چرا این همه تخفیف به ما میدهید؟
🔸کارگر جواب داد:
من وقتی با شوهر شما صحبت میکردم خیلی خوشحال میشدم و از نحوه برخورد او با زندگی، متوجه شدم که کار و زندگی من، آنقدر هم که فکر میکردم سخت و بد نیست! به همین خاطر به شما تخفیف دادم تا از او تشکر کنم.
🔹پیرزن از تحسین پیرمرد و بزرگواری کارگر منقلب شد و اشک از چشمانش جاری شد، زیرا او میدید که کارگر فقط یک دست دارد.
🔸برای آنچه که دارید شکرگزار باشید، تا چیزهای خوب دیگری به سویتان جذب شود.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
🔆#پندانه
✍ زمین روحت را آباد کن
🔹شخصی ۳۰ سال مشغول تجارت بود، ثروت عظیمی به دست آورد و زمین بسیار بزرگی خرید.
🔸۳۰ سال دیگر کار کرد و باز هم ثروت کلانی به دست آورد و با آن ثروت، کاخ بسیار مجللی ساخت.
🔹زمانی که میخواست به آن کاخ نقل مکان کند، ماموران حکومتی گفتند که زمین شما آن طرفتر است و زمین را اشتباهی گرفتهای، کاخت را روی زمین دیگری ساختهای و زمین خودت بایر مانده است.
🔻این داستان ما هم هست؛
یک زمین داریم به نام بدن
و یک زمین هم داریم به نام روح.
🔸فکر میکنیم بدن ما، زمین ماست و هر چه داریم خرج این بدن میکنیم و وقتی که میخواهیم بمیریم به ما میگویند:
🔹زمین شما، روحتان بوده ولی شما روح را رها کردهاید و فقط بدن را آباد کردهاید.
🔻در زمین مردمان، خانه مکن
کار خود کن، کار بیگانه مکن
کیست بیگانه تن خاکی تو
کز برای اوست غمناکی تو
🔻تا تو تن را چرب و شیرین میدهی
جوهر خود را نبینی، فربهی
گر میان مشک تن را جا شود
روز مردن گند او پیدا شود
🔻مُشک را بر تن مزن بر دل بمال
مشک چه بود نام پاک ذوالجلال
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
💎آدمهايى که شما را،
بارها و بارها مى آزارند
💎مانند کاغذ سمباده هستند!
آنها شما را مى خراشند و آزار
مى دهند
💎اما در نهايت شما صيقلى و براق
خواهيد شد،
💎و آنها...
مستهلک و فرسوده!
💎پس به قول نيما يوشيج :
چايت را بنوش و نگران فردا نباش
💎از گندمزار من و تو,
مشتى کاه مى ماند براى بادها و يادها.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
🔆 #پندانه
✍ هرکس چیزی را به دیگران هدیه میدهد که در قلبش دارد!
🔹روزی مردی برای خود خانهای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی بزرگ با درختان میوه داشت.
🔸در همسایگی او خانهای قدیمی بود که صاحبی حسود داشت و همیشه سعی میکرد اوقات او را تلخ کند و با گذاشتن زباله کنار خانهاش و ریختن آشغال آزارش میداد.
🔹یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است. سطل را تمیز کرد، برق انداخت و آن را از میوههای تازه و رسیده حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد.
🔸همسایه صدای در زدن او را شنید، خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است.
🔹وقتی در را باز کرد، مرد به او یک سطل پر از میوههای تازه و رسیده داد و گفت:
👈 «هرکس آن چیزی را با دیگری قسمت میکند که از آن بیشتر دارد.»
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
🔆 #پندانه
✍ آشکارکردنٍ کار نیک دست خداست
🔹مردی نزد نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت:
یا رسولالله! من عمل نیک خود را پنهان میکنم و دوست ندارم کسی بداند. اما این عمل نیک من گاهی آشکار میشود و من شاد میشوم. آیا ریاکارم؟!
🔸حضرت فرمودند:
هرگز ریاکار نیستی. انسان را دو پاداش است؛ یکی پاداش مخفیکردن عمل نیک، و دوم پاداش علنیشدن آن.
🔹بدان! مخفیشدن کار نیک در دست توست، و آشکارکردن آن دست خدا.
🔸کار نیک مانند بذر نیکی است که در هر خاکی اگر پنهان کنی، به لطف خدا از رحمتش، از زیر خاک جوانه میزند.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
🔆 #پندانه
هرگز مسیر اشتباه را ادامه نده
🔸آخرهای تابستان بود. چند هفتهای میشد که دلم خانه پدربزرگ را میخواست اما کسی دلتنگیام را نمیدید.
🔹برای یک بچه هفتساله تحمل دلتنگی سخت بود. آنقدر سخت که یک روز صبح کتونیهایم را پوشیدم و بیخبر از خانه بیرون زدم.
🔸تنها نشانی که از خانه پدربزرگ داشتم، یک دکه روزنامهفروشی سر کوچهشان بود.
🔹از شوق رسیدن به خانه پدربزرگ تمام مسیر را دویدم تا اینکه چشمم به دکه روزنامهفروشی افتاد. خوشحال به داخل کوچه رفتم. همینطور چشمم به خانهها بود که دیدم نه، خبری از خانه پدربزرگ نیست.
🔸با خودم گفتم حتما جلوتر است. خسته و ناامید شده بودم. دیگر میدانستم مسیرم اشتباه است ولی نمیخواستم اشتباهم را قبول کنم.
🔹به انتهای کوچه رسیدم و فهمیدم آن دکه فقط شبیه دکه روزنامهفروشی سر کوچه پدربزرگ بوده. تمام مسیر را برگشتم و به خانه رفتم. به همان نقطه شروع. فقط خستگی به تنم ماند.
🔸از آن روز سالهای زیادی میگذرد. اما این روزها فکر میکنم خیلی از ما آدمها هنوز مسیر اشتباه را میرویم. یادمان میرود هرچه بیشتر مسیر اشتباه یا تصمیم اشتباه را ادامه دهیم، بیشتر باید به عقب برگردیم.
🔹یادمان میرود قرار بود به جایی برسیم، نه اینکه فقط در حرکت باشیم. یادمان میرود مسیری که اشتباه باشد، هر چقدر بروی به هدفت نمیرسی و فقط خستگیاش بر تنت میماند.
🔸این را هم بگویم صدساله هم شوی باز دلتنگی سخت است، اما دلتنگی دلیلی برای ادامه مسیر اشتباه نیست.
♥️ همراه ماباشید⇩
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
✨﷽✨
#پندانه
✍️ حکمت ندانستن بعضی از مسائل!
🔹مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت:
ای پیامبر! میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی.
🔸سلیمان گفت:
تحمل آن را نداری.
🔹اما مرد اصرار کرد. سلیمان پرسید:
کدام زبان؟
🔸جواب داد:
زبان گربهها!
🔹سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربهها را آموخت. روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند.
🔸یکی گفت:
غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم!
🔹دومی گفت:
نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم.
🔸مرد شنید و گفت:
به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید.
🔹و آن را فروخت! گربه آمد و از دیگری پرسید:
آیا خروس مرد؟
🔸گفت:
نه، صاحبش فروختش. اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.
🔹صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت.
🔸گربه گرسنه آمد و پرسید:
آیا گوسفند مرد؟
🔹گفت:
نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلیدهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم!
🔸مرد شنید و بهشدت برآشفت. نزد پیامبر رفت و گفت:
گربهها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن!
🔻پیامبر پاسخ داد:
خداوند خواست خروس را فدای تو کند اما آن را فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن.
💢خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمیکنیم. او بلا را از ما دور میکند، و ما با نادانی خود آن را بازپس میخواهیم!
💢گاهی خدا با یک ضرر مالی میخواهد مالمان را فدای جان خودمان یا فرزندانمان کند، ولی ما نمیدانیم و ناشکری میکنیم.
💢چه خوب است در هر بلایی خدا را شکر کنیم. چهبسا بلای بزرگتری در انتظار ما بوده است و خدا آن را دفع کرده است.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
🔆 #پندانه
✍ با تلاش در راه خدا، عمرت را زیاد کن
🔹شیخ شهریار کازرونی، ۱۲۰ سال به سلامت عمر کرد و در تمام طول عمر خود مریض نشد.
🔸روزی بر بسترِ بیماری برای دعا حاضر شد که بیمار، پسر دوست او بود.
🔹مریض گفت:
ای شیخ! این انصاف است که تو ۴٠ سال از من بزرگتری ولی من از تو پیرتر و در شرف مرگم؟ عدالت خدا کجاست؟
🔸شیخ گفت:
عدالت خدا را زیر سؤال بردی و مرا خشمگین کردی. باید پاسخ تو را بدهم تا از دوست خود دفاع کرده باشم.
🔹۱۲۰ سالی که خداوند به من عمر عنایت کرده، بیش از ۹۰ سالش را در راه او و عبادت و یادگیری علم و تربیت مردان دین و کمک به نیازمندان صرف کردهام، ولی تو در این ۶۰ سال، فقط برای خودت خوردی و خوابیدی و مال جمع کردی و لذت دنیا بردی.
🔸خدا ایام عمری را که در طاعت او برای او تلاش کنی بر عمر تو میافزاید.
🔹تو برای خود زندگی کردی ولی من برای او. میخواهی بین من و تو فرقی نباشد که بگویی آنگاه خدا عادل است؟
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
✨﷽✨
#پندانه
🔴آرزوهای پس از مرگ
✍9 آرزویی که انسان بعد از مرگ میکند و در قرآن ذکر شده است:
1⃣ يَا لَيْتَنِیٖ كُنْتُ تُرَابًا؛
ﺍی ﮐﺎﺵ خاک میبودم.
(ﺳﻮﺭه نبأ، آیه 40)
2⃣ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِیٖ؛
ﺍی ﮐﺎﺵ برای آخرت خود چیزی پیش میفرستادم.(سوره فجر، آیه 24)
3⃣ يَا لَيْتَنِیٖ لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ؛
ﺍی ﮐﺎﺵ نامه اعمالم برایم داده نمیشد.
(ﺳﻮﺭه حاﻗﺔ، آیه 25)
4⃣ يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِیٖ لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا؛
ﺍی ﮐﺎﺵ فلان انسان را به دوستی نمیگرفتم.
(ﺳﻮﺭه فرﻗﺎﻥ، آیه 28)
5⃣ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَ؛
ﺍی ﮐﺎﺵ فرمانبرداری الله و رسولش صلی الله علیه و آله و سلم را میکردیم.
(ﺳﻮﺭه أﺣﺰﺍﺏ، آیه 66)
6⃣ يَا لَيْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا؛
ﺍی ﮐﺎﺵ راه و روش رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را تعقیب میکردم.
(ﺳﻮﺭه فرﻗﺎﻥ، آیه 27)
7⃣ يَا لَيْتَنِیٖ كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمً؛
ﺍی ﮐﺎﺵ من هم با آنها میبودم، حال کامیابی بزرگ حاصل میکردم.
(ﺳﻮﺭه نساء، آیه 73)
8⃣ يَا لَيْتَنِیٖ لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّی أَحَدًا؛
ﺍی ﮐﺎﺵ با رب خود کسی را شریک نمیآوردم.
(ﺳﻮﺭه کهف، آیه 42)
9⃣ يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِين؛
ﺍی ﮐﺎﺵ راهی پیدا شود که دوباره به دنیا برگردیم و نشانیهای رب خود را انکار نکنیم و از جمله مؤمنین شویم.
(ﺳﻮﺭه أﻧﻌﺎﻡ، آیه 27)
اینها آرزوهایی هستند که انسان بعد از مرگ دارد در حالیکه در آن زمان، دیگر فرصتی برای جبران وجود ندارد؛ پس امروز به فکر باشیم.
والعاقبه للمتقین
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
🔆 #پندانه
✍ به پروردگارت اعتماد کن
🔹ابراهیم تنها پسرش را برای قربانی آماده میکرد. چاقویش را تیز کرد و آماده قربانی شد. اسماعیل میگفت:
به آنچه فرمان داده شدی، عمل کن.
هر دوی آنها نمیدانستند که قوچی در بهشت ۵۰۰ سال قبل برای این لحظه مهیاست.
پس به پروردگارت اعتماد کن.
🔸هنگامی که نوح دعا کرد:
«انی مغلوب فانتصر»
گمان نمیکرد خداوند بشریت را بهخاطرش غرق کند و همه اهل زمین غرق میشوند الا او و کسانی که همراهش در کشتی بودند.
پس به پروردگارت اعتماد کن.
🔹موسی گرسنه شد و صدای فریادش تمام قصر را پر کرده بود و سینه هیچ زنی را نمیگرفت؛ همه این گریهها بهخاطر زنی بود که پشت رودخانه مشتاق دیدار پسرش بود و لطف و رحمتی از ربالعالمین به او و پسرش.
پس به پروردگارت اعتماد کن.
🔸ظلمت و تاریکی بر یونس چیره شد، وقتی عذرخواهی کرد و صدا زد:
«لا اله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین»
الله تعالی فرمود:
او را استجابت کردیم و از غم و اندوه نجاتش دادیم.
پس به پروردگارت اعتماد کن.
🔹زمانی که خداوند یوسف را از زندان بیرون آورد، صاعقهای نفرستاد تا دروازه زندان را از جا بکند و به دیوارهای زندان امر نفرمود تا راه را بهسوی یوسف باز کند، بلکه خوابی را در آرامش شب به ذهن پادشاه خوابیده فرستاد.
پس به پروردگارت اعتماد کن.
🔰به پروردگارت اعتماد کن و دستانت را عاجزانه بالا ببر و تنها به خدایت توکل کن.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
🔆 #پندانه
✍ هرکس چیزی را به دیگران هدیه میدهد که در قلبش دارد!
🔹روزی مردی برای خود خانهای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی بزرگ با درختان میوه داشت.
🔸در همسایگی او خانهای قدیمی بود که صاحبی حسود داشت و همیشه سعی میکرد اوقات او را تلخ کند و با گذاشتن زباله کنار خانهاش و ریختن آشغال آزارش میداد.
🔹یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است. سطل را تمیز کرد، برق انداخت و آن را از میوههای تازه و رسیده حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد.
🔸همسایه صدای در زدن او را شنید، خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است.
🔹وقتی در را باز کرد، مرد به او یک سطل پر از میوههای تازه و رسیده داد و گفت:
👈 «هرکس آن چیزی را با دیگری قسمت میکند که از آن بیشتر دارد
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa
#پنـــــدانه
💠 شخصی در خواب دید که روز قیامت شده و اموات با سرعت به طرف بهشت می روند. اما یک مُرده که می لنگد و عقب افتاده
پرسید :«تو چرا این طوری راه می روی؟»
جواب داد: « اینهایی که با سرعت می روند کسانی هستند که فرزندانشان برای آنها کار خیر کردهاند به همین خاطر هم با سرعت به سمت بهشت می روند ،
ولی بچه من برای من کار خیری نکرده است😔 »
پرسید: «فرزندت چه کاره است؟»
گفت : «رخت شور است و در کنار فلان رودخانه رخت(لباس) می شوید »
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#دلتنگ_کربلا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@del_tang_karbalaa