یادم نمی رود آن روز که رسول خدا در مسجد و در میان اصحاب، از ما سوال کرد:
-برترین چیز برای زن چیست؟
و ما همه ماندیم! حتی من که متصل به منزل وحی بودم ماندم، آمدم از تو سوال کردم و پاسخ تو را پیش پیامبر بردم.
-بهترین چیز برای زن آن است که نه مردی او را ببیند و نه او مردی را.
پیامبر به فراست دریافت که این کشف، کشف فاطمی است.
-گفت: این پاسخ از آن کیست؟
گفتم: دخترتان فاطمه(س)
با تبسمی ملیح فرمود:
-حقا که پاره ی تن من است.
فاطمه جان!آنچه از دست من رفته است، پاره تن رسول الله است.
اما اکنون من این همه تنهایی را به کجا ببرم؟...🌿
کشتی پهلوگرفته
#سیدمهدی_شجاعی
#فاطمیه🏴
🖇@del_tangiha❗️
دلتنگۍها..♡
چند سال پیش کتاب پدر، عشق و پسر از آقای سیدمهدی شجاعی رو خوندم و ... کتابی بود عااااالی حقیقتا.. توص
گاهی احساس میکردم که رابطه حسین و علی اکبر فقط رابطه یک پدر و پسر نیست؛
رابطه باغبان با زیباترین گلِ آفرینش است، رابطه عاشق و معشوق است، رابطه دو انیس و همدلِ جدایی ناپذیر است. رابطه مأموم و امام است، رابطه مُحبُّ و محبوب است و اگر کفر نبود، میگفتم رابطه عابد و معبود است. نه...چگونه میتوانم با این زبان الکن به شرح رابطه میانِ دو اسم اعظم بپردازم...؟
#سیدمهدی_شجاعی
(پدر عشق و پسر)
و در این میانه زینب حکایتے دیگر بود، در آن بیابانے که قدم از قدم نمے شد برداشت ، در آن کربلاے آتشناک ، زینب به اندازهٔ تمام عمرش پیاده رفت و حرفے از عطش نزد . کلامے از تشنگے نگفت .
غریب بود این زن ! اگر زنے میخواست با آن حجاب تمام و کمال که گرماے مضاعف را دامن میزد ، در زیر آن آفتاب نیزه وار ، دمے بنشیند ، دوام نمے آورد .
کجایے بود این زن ؟ چه صولتے ! چه جبروتے ! چه فخری ! چه فخامتے ! چه شکوهے ! چه عظمتے !
#سیدمهدی_شجاعی
و در این میانه زینب حکایتے دیگر بود، در آن بیابانے که قدم از قدم نمے شد برداشت ، در آن کربلاے آتشناک ، زینب به اندازهٔ تمام عمرش پیاده رفت و حرفے از عطش نزد . کلامے از تشنگے نگفت .
غریب بود این زن ! اگر زنے میخواست با آن حجاب تمام و کمال که گرماے مضاعف را دامن میزد ، در زیر آن آفتاب نیزه وار ، دمے بنشیند ، دوام نمے آورد .
کجایے بود این زن ؟ چه صولتے ! چه جبروتے ! چه فخری ! چه فخامتے ! چه شکوهے ! چه عظمتے !
#سیدمهدی_شجاعی