دیر شد بازآ که ترسم ناگهان پرپر شود
دسته گل هایی که از شوق تو در دل بسته ام
#محمد_رضا_شفیعی_کدکنی
@del_tangiha🍁
دلتنگۍها..♡
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام ...! #محمدعلی_بهمنی @del_tangiha🦋
باز احرام طواف کعبه ی دل بسته ام
در بیابانِ جنون،بر شوق، محمل بسته ام
میفشارم در میان سینه، دلْ را بی شکیب
در تپیدن، راه بر این مرغِ بسمل بسته ام
می کنم اندیشه ی ایام عمر رفته را
بی سبب شیرازه بر اوراق باطل بسته ام
دیر شد، باز آ که ترسم ناگهان پرپر شود
دسته گلهایی که از شوق تو در دل بسته ام
منْ شهیدِ تیشه ی فرهادیِ خویشم،«سرشک»
از چه رو تهمت بر آن شیرین شمایل بسته ام؟
#محمد_رضا_شفیعی_کدکنی
@del_tangiha🦋
آخرین برگ سفرنامه ی باران،
این است:
"که زمین چرکین است"
#محمد_رضا_شفیعی_کدکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@del_tangiha🦋
در روزهای آخر اسفند،
کوچ بنفشههای مهاجر زيباست!
در نيمروزِ روشنِ اسفند،
وقتی بنفشهها را از سايههای سرد،
در اطلس شميم بهاران،
با خاک و ريشه،
ميهن سيّارشان ،
از جعبههای کوچک و چوبی،
در گوشه ی خيابان میآورند،
جوی هزار زمزمه در من میجوشد :
"ایکاش...
ایکاش، آدمی وطنش را،
مثل بنفشهها،
در جعبههای خاک،
يک روز میتوانست ،
همراه خويشتن ببرد هر کجا که خواست؛
در روشنای باران !
در آفتاب پاک!
#محمد_رضا_شفیعی_کدکنی
@del_tangiha🦋
در شب من، خنده ی خورشید باش.
آفتابِ ظلمت تردید باش.
ای همای پر فشان در اوج ها،
سایه ی عشق منی، جاوید باش.
ای صبوحی بخش مِی خواران عشق،
در شبان غم، صباح عید باش.
آسمان آرزوهای مرا ،
روشنای خنده ی ناهید باش.
با خیالت خلوتی آراستم،
خود بیا و ساغر امید باش.
#محمد_رضا_شفیعی_کدکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@del_tangiha🦋
24.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دور از تو ،
منِ سوخته در دامن شب ها،
چون شمعِ سحر ،
یک مژه خفتن نتوانم !!!
#محمد_رضا_شفیعی_کدکنی
@del_tangiha🦋
آه از آن روز که دادم به تُ آئینه ی دل
از تُ این سنگدلی ها به گمانم نرسید
#محمد_رضا_شفیعی_کدکنی
@del_tangiha🕊