دلم میخواد برم اون کسی که الان تو اداره برق زیر کولر نشسته و درحالی که موبایلشو زده به شارژ داره تلویزیون میبینه و برق هر محل رو نوبتی میگه قطع کنن رو خفش کنم.
دلممیخواد.
دلم یه زندگی بدون آبریزش بینی میخواد .
دلم ی زندگی بدون سر درد هم میخواد.
دلم میخواد برگردم به اون زمانی که تو اتوبوس مدرسه که از اردو برمیگشتیم مدرسه “اقای راننده اقای راننده” میخوندیم و تنها دغدغم امتحان املا انشای فرداش بود.
هدایت شده از
- از صحبت کردن تا ساعت دو صُبح . .
رسیدیم به روزی دو ساعت صحبت کردن ؛
از روزی دو ساعت صحبت کردن ،
رسیدیم به روزۍ دو دقیقه . .
و از روزۍ دو دقیقهـ رسیدیم به دیگه حرف نزدن . .
و این خیلۍ غم انگیزه :)
. . .
دلم میخواد بدونم چرا تو ایران اینقدر دخترا رو اذیت میکنن و قوانین مسخره ای برامون میگن.