. دلانهـ 🩵.
ــ اومدم تو حرمت با گریه با زاری ، تو هنوزم وسط بازاری . . !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست دارم بازار و
این بازار و نه
اینجا عمم شکست💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا انقدر هوا گرمه😂
-میگفت . .
خدایامننمیدونمچجوری
بابندههاتتامیکنی،
ولـیبہایننتیجهرسیدم
کہهرکسیروبیشتردوسداری
بیشتربہامامحسین(؏)
مبتلاشمیکنی . . :)
#آقای_اباعبدالله
ولۍفکرکن
اربعینشده
یہکولہپشتۍ
یہچفیہ
باسربند -یاابالفضلالعباس-
پرچمِ-یابقیةالله-بہدوشت
صداۍمداحۍ-قدمقدمبایہعلم...
اشکشوق
جاده:نجف-کربلا
+اللهمالرزقنایہهمچینحالۍ💔
پلکی زدیم و محرم تمام شد ،
برسان اربعین این گدا را کربلا((((((:❤️🩹
#آقای_اباعبدالله
- عَبدۍاَنَاوَحَقّۍلَکَمُحِبُّ
فَبِحَقّۍعَلَکَکُنلۍمُحِبّا
اۍبندهمن..
قسمبہحقۍکہبرتودارم
منتورادوستدارم..
تونیزبہحقۍکہبرتودارم
مرادوستداشتہباش..
همینقدر عاشقانه و زیبا 🍀
اَللّٰهُمَّ اغْفِـرْ لِۍَ الذُنــُوبَ الَّتـۍ
تُحـــْرِمُنِۍَ الْحُسَیْن
خــدایا گناهانی که
مــرا از «حسیـــن» محروم میکند،
ببخـش
نامه اي به تمامِ خستگانِ جهان؛
باشد که اشكِ بعدي شما
اشكِ شوق باشد :)
- شوقی بخاطرِ دیدنِ
بارگاه حسین'ع .
تنها جملاتی که میخوام تا ۲۵
روز آینده بشنوم :
اشرب شای یا زائر
مای بارد مای بارد
اشرب مای
هله بیکم هله بیکم :))
آره تصورشم قشنگه :)💔
-🖤!(: ؟
حالا تمام دغدغه ام این شده حسین
این اربعین کرببلا میبری مرا ؟!
سه اصلی که اگر رعایت بشه آرامش برشما بیشتر خواهد شد🙂💗
۱_وقتی خوشحالی<قول>نده🕳🥡
۲_وقتی عصبانی<پاسخ>نده🙊✨️
۳_وقتی غمگینی<تصمیم>نگیر💤✈️
▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃
◜🥲🤍◞
از بزرگی پرسیدن:
زیارت همت است یا قسمت؟!
گفت: نه همت است نه قسمت
دعوت است دعوت
پن:یعنی امسال امام حسین
دعوت مون میکنه؟💔🥺
#آقای_اباعبدالله
چه قشنگ میگفت
سید رضا نریمانی :
هی به دلم میگم خدارا داری
قول آقا امام رضا را داری
#دلشکسته
چشمام ُ میبندم
میگریَم میخندم
تنهایی شیدایی
حرف های رویایی
کربلا کربلا
#آقای_اباعبدالله
هدایت شده از مَجنون💕؛
یادته کلاس اول که بودی از املا میترسیدی؟ نگذشت؟ رد نشد؟
يادته واسه ریاضی راهنمایی ترس داشتی؟ الان چی؟ اصلا یادت میاد امتحانش رو؟
یادته واسه امتحانهای نهایی دبیرستان تا صبح بیدار موندی؟!
یادته واسه کنکور چه روزا و شبایی رو با استرس و نگرانی گذروندی؟!
ولی الان چی؟ یه لحظه از اون استرسها موند؟ تموم نشدن؟!
نمیدونم الان تو چه مرحلهای هستی و داری چه فشاری رو تحمل میکنی ولی همش رد میشه...
الکی خودتو اذیت نکن رفیق
و به خودت استرس نده... هیچ چیز همیشگی نیست. نه غم، نه شادی! زندگی همینه...🍃✨
هدایت شده از رو نوشت های « یک مامانِ معمولی »
#اربعیننوشت
مرد شای ابوعلی گویان خیره ی چادر ایرانی ام شد و گفت شای ایرانی موجود...
مردنمیدانست همان سفرِاولی که آمده بودم، معتاد شای ابوعلی شان شده بودم و کلی تمرین تمرین که مثل آن ها تلفظش کنم...
مرد نمی دانست حسرت شنیدنِ همان شای بوعلی ها حناق می شود بیخ گلویم و حالا که بچه را روی پاهایم گذاشته ام همه ی حواسم را میدهم که هق هق گریه نشود بلکه بخوابد و من آرام صدای هلبیکم یا زواریِ نزارالقطری را بگذارم و قلبم ذوب شود و اشک آرام آرام بچکد از گوشه ی چشم هایم به یاد همان سفراولی که مرد میخواست از مهمان نوازی اش شای ایرانی بدهد دستم و نمیدانست که معتاد شای بوعلی شده ام...
مرد چای ایرانی را شای ایرانی خواند و من یه یاد کلاس های عربی دوران مدرسه سریع در ذهنم مرور کردم که گچ پژ ندارند و به جایش چقدر روح وسیعی دارند که هرچه دارند و ندارند میگذارند در طبق اخلاص و بفرما میزنند...
مرد نمی دانست هر اربعین از آن سفر اول به بعد دلم طاقت ماندن ندارد و میخواهد پرواز کند به زمانی ورای زمان ها و بماند پیش مردمانی که بوی ظهور میدهند و عطر صاحب الزمان پخش میکنند...
#دلنوشت
#جامانده
https://eitaa.com/mamanemamooli