eitaa logo
دلبرکده
16.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا» 🌍🌊 از امیرالمومنین علیه السلام روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.» ✅ خوشبحال اونایی که روزه گرفتن 👌 http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
—✧✧💝✧ ﷽ ✧💝✧✧— ⚜ امام علی علیه السلام می فرماید: «قُلوبُ الرِّجالِ وَحشِیَّةٌ، فَمَن تَأَلَّفَها أَقبَلَت عَلَیه». «دل‌های مردان رمنده و گریزان است؛ هر کس به آن‌ها الفت جوید، به او روی آورند». نهج‌البلاغه، حکمت ۵۰ 💞 با شوهرتان مهربان باشید. زن مظهر مهربانی و عطوفت در زندگی است و در مقابل، مرد از سختی و زمختی بیشتری برخوردار است. مهربانی باید از هر دو طرف باشد تا زندگی پایدار بماند؛ ولی از زن انتظار بیشتری است. 💞 اگر چنانچه زن و مرد محبت و مهربانی را در زندگی جریان ندهند، با توجه به مشکلاتی که در زندگی ایجاد می‌شود ادامه زندگی سخت و غیرقابل تحمل خواهد بود؛ کما اینکه علت طلاق عاطفی در زندگی‌ها نیز برای همین است. مهربانی می‌تواند قلب انسان‌ها را تسخیر کند و مالک آن شود . 0⃣7⃣ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. اعتراض یک آقا به زیر پا گذاشتن پرچم آمریکا و اسرائیل توسط در ورودی پاتوق های مترو..... http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
. در رابطه با چالش 🌱 دو راهکار متفاوت با تجربه های متفاوت .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انگار اون آقا سر این خانوما رو کلاه گذاشته و اومدن دادگاه.... ادامه ی ماجرا رو ببینید 😄🤦🏻‍♀ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤍 🌹 پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم : اندیشه آدمی به هر جا روان است. در اندیشه‌‌ی دیگری بودن، نامیمون است. در این هنگام با شهوت زن دیگر، نباید با زن خود همبستر شوی. 📚 وسائل الشیعه ج۱۴، ص۱۲۰ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🌸سلامی گرم باعطر گـل 🌺و به لطافت لبخند خدا 🌸برایتان چیده‌ام 🌺تـا روزتـان بخیر 🌸دلتان شاد و زندگیتان 🌺هرلحظه زیباتر شود 🌷پنج شنبه‌تون گلبارون🌷 http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
🤍 امشب گونه هایم نوازشی عاشقانه میخواهد...🤗 از جنس زبری ته ریش مردانه ات...! امشب اغوشت را ویار کرده ام!! 😍❤ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤍 ⭕️ ارتباط با خانواده همسر 🍃 نکته ی مهم در ارتباط صحیح با خانواده همسر این است که احترام‎شان را در هر شرایطی نگه دارید. 👈 جدا از این مسئله که احترام بزرگتر واجب به حساب می‎آید، احترام گذاشتن به آنها در حفظ روابط اثر مثبتی دارد. علاوه بر آن، شخصیت خود شما را بالا می‎برد. 👈 مادرشوهر هم مانند مادر گاهی زبانش تلخ است، ولی حساسیت روی حرف‎های او بیشتر است تا مادر خود. 👈 اگر شما در برابر نیش و کنایه قرار گرفتید، آرامش خود را کاملا حفظ کنید. لبخندی بزنید. اگر کمی روحیه طنز هم داشته باشید به خوبی می‎توانید قضیه را مدیریت کنید. 👈 مطمئن باشید با این برخورد شما، حساسیت آنها هم کمتر خواهد شد... http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. یادی کنیم از عروسی های قدیم..😁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
. 🔹اهمیت یادگیری احکام برداشت های نادرست از احکام بعضی از مردم فکر می‌کنن که اگر احکام رو هم یاد نگیرن، طوری نیست و خیلی به جایی برنمی‌خوره؛ یه نماز و روزه است دیگه، اونم از ننه باباشون یاد گرفتن. 🚫 در حالی که این‌طور نیست. ✍️ بعضی وقت‌ها یاد نگرفتن احکام، برامون مصیبت درسته می‌کنه؛ مثلاً: 🤔 طرف اهل نماز و روزه است، اما چون وضو و غسلش اشتباهه، نماز و روزه یک عمرش باطله. 😮 طرف اهل حلال و حرامه، اما چون احکام معاملات شرعی رو نمی‌دونه، مدام داره لقمه حرام سر سفره زن و بچه‌ش می‌بره، بعد می‌بینه بچه‌هاش یاغی شدن. 😞 طرف ناظم مدرسه یا معلم بوده، همه رو زده و کبود کرده؛ حالا که پیر شده، فهمیده که به هر نفر ،باید چندین مثقال طلا بده. ☹️ طرف وقتی عادت ماهیانه بوده، طلاق گرفته و با یکی دیگه ازدواج کرده، بعد از ده سال و سه تا بچه فهمیده که طلاق در زمان عادت ماهیانه باطله، هنوز زن مرد قبلی هست و ده سال زندگی و رابطه حرام داشته. 😖 طرف به نوه دختری‌ش شیر داده، به حساب خودش هم کار خوبی کرده، آخه دیده بچه گشنشه و داره گریه می‌کنه؛ اما نمی‌دونسته که این شیر دادن، ممکنه برای همیشه دامادش رو به دخترش نامحرم کنه. 😱 یعنی مادری که خیر بچه‌ش رو می‌خواد، به خاطر ندونستن احکام، بلایی سرش آورده که هیچ دشمنی نمی‌تونه بیاره! http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
🍃پیامبراکرم(ص): مرد را به حال خود بگذارید، با وی در نیاویزید، او را به اجبار به سوی خود نخوانید، مرد نیازمند عشوه‌‌گری و طنازی است، نه زور و اجبار. 🏷 حلیه المتقین، ص۶۷ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری12 #دوباره_امید جواب آزمایش امید کم خونی نشان داد. مادر امید اصرار کرد بعد
بعد از رفتن امید و مادرش از اتاق بیرون آمدم. نگاه فرانک و فهیمه دنبالم بود. فرانک پرسید: _چی شد؟ مغزم پر از چرا و چگونه بود. آرام لب زدم: _قرار شد بعد از امتحانات دوباره آزمایش بدیم. فرانک ابروهایش را بالا برد. _واقعا؟! فهیمه مشغول سوزن زدن گفت: _قول میدم این زنه تو کار جادو جَنبله. نگاهم روی فهیمه ماند. خودم را در داستان سفیدبرفی در حال خوردن سیب سمی دیدم. با صدای فرانک به خودم آمدم. _فیروزه تکلیفت با خودت معلومه؟! نگاهش کردم. با لحنی تند و تیز ادامه داد: _میشینی پیش ما می‌گی من نمی‌تونم این پسره رو تحمل کنم اما وقتی دو دقیقه باهات حرف می‌زنن زود وا می‌دی! صدای مادر امید در سرم پیچید: _ فکر کردی تا عروسم نشی ولت می‌کنم خوشگلم؟ دیگه مهرت نشسته به دلم. دندان‌های امید موقع خندیدن، جلوی چشمم آمد. تأیید تنها چیزی بود که من و مامان در برابر آن‌ها گفتیم. فرانک هنوز حرف می‌زد و من دلم خواست زمین دهان باز کند و در آن فرو بروم، محو شوم و هیچ‌کس از من خبردار نشود. اما تنها جایی که برای فرار از فرانک به ذهنم رسید، اتاق مشترکم با او و فهیمه بود. مامان از بدرقه‌ی امید و مادرش آمد. صورتش درهم و گرفته بود. فرانک با همان تندی به طرفش رفت. _مامان معلومه شما دارید چی‌کا... _بسه فرانک فریاد مامان نفس‌های ما را هم در سینه ساکت کرد. ناگهان صدای آخ فهیمه زمان را به حرکت درآورد. پاهایم از جا کنده شد و توانستم به طرف اتاق‌مان فرار کنم. به در تکیه دادم. با دو دست دهانم را گرفتم. تمام سه هفته‌ی امتحانات را با کابوس گذراندم. چهارشنبه آخرین امتحان را دادم. تمام سرم از درد حالت انفجار داشت. هر بار صدای تلفن بلند می‌شد. سرم تیر می‌کشید. بالاخره عصر مادر امید تماس گرفت. از زیر پتو صدای مامان را شنیدم. _فعلا که حالش مساعد نیست... چیز مهمی نیست... نه خسته‌ی امتحاناته... حالا وقت بسیاره... بی اختیار اشک‌هایم ریخت. از رختخواب بیرون نیامدم تا وقتی که بابا از مغازه برگشت. مستقیم به اتاق‌مان آمد. چشمانم بسته بود. روسری نخی دور سرم پیچیده بودم. آنقدر فکر در سرم بود که با وجود مسکن قوی خواب به چشمم نیامد. _فیروزه بابا بلند شو وسایلت رو جمع کن با صدای بابا نشستم. روسری دور سرم را درآوردم. با چشمان قرمز فقط نگاهش کردم. مامان با کفگیر و ملاقه به دنبال بابا وارد شد. خیره نگاهش کرد. _چیزی شده آقا؟! بابا ابروهایش را در هم کرد. بدون نگاه به مامان گفت: _پاشو الان جمال و بچه‌هاش میان دم در باید باهاشون بری. http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا