💔💔💔🕊️🕊️🕊️🥀🥀🥀
#آشنایی_با_شهداء
شهید محمد رسول کجینه باف
شهیدی که خواب تشییع پیکر خودش را دید.
ششم شهریور ۱۳۴۱، در شهر #قزوین به دنیا آمد. پدرش محمدابراهیم، راننده بود و مادرش عصمت نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته #تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان #پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و نهم فروردین ۱۳۶۳، با سمت فرمانده گروهان در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت #ترکش و عوارض ناشی از مصدومیت #شیمیایی به #شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
«« رسول در خواب میبیند که شهید شده و دارند او را تشییع می کنند.وقتی پیکر شهید را وارد خیابان سپه کردند باران شدیدی شروع به باریدن گرفت.
از شدت باران به جز مردهایی که زیر تابوت را گرفته بودند ، بقیه مردها به زیر درختان و کنار ساختمان ها رفتند.
درین هنگام حضور خانم ها در اطراف پیکر شهید زیادتر شد. در این هنگام شهید در عالم خواب متوجه حضور خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها در بین جمعیت خانم ها میشود. »»
رسول با #شوق خاصی از خواب بیدار میشود وخوابی که دیده را برای یکی از #همرزمانش تعریف می کند.
محمد رسول دو روز بعد در عملیات خیبر شهید میشود. وقتی پیکر مطهر شهید را برای تشییع وارد خیابان سپه میکنند از شدت باران خون داخل تابوت همراه باران به زمین ریخته می شود.
درین هنگام مردها بجز آنهایی که زیر تابوت را گرفته بودند به کنار خیابان و زیر درختان میروند.
تا به آن تاریخ در هیچ تشییع شهیدی حضور خانم ها آنقدر زیاد نبود.
چند مدتی بعد از دفن پیکر شهید وقتی همرزم شهید به قزوین آمد و ماجرای خواب را تعریف کرد آنوقت متوجه حضور حضرت زهرا سلام الله علیها و ماجرای تعداد زیاد خانم ها در مراسم تشییع شدیم.
راوی: برادر شهید
مراسم هفتگی دیدار با خانواده معزز شهدا
دیدار پنجاه و سوم
معراج الشهداء شهر قزوین
#شنبه_ها
#آشنایی_با_شهداء
#شهید_محمدرسول_کجینه_باف
#تاریخ_شهادت ۱۳۶۳/۱/۲۹
#مزارگلزار_شهدای_شهر_قزوین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
لینک کانال 👇✨
@deldadegan_yar_ghayeb