"بسمالله الرّحمن الرّحيم"
🌟یکشنبهها: آشتی با نهج البلاغه 🌟
موضوع این هفته: #صفتهایدنیایحرام
🌺 خطبه ۱۹۱
#مولامیفرمایند:
[ادامه] أَلاَ وَ هِيَ اَلْمُتَصَدِّيَةُ اَلْعَنُونُ وَ اَلْجَامِحَةُ اَلْحَرُونُ وَ اَلْمَائِنَةُ اَلْخَؤُونُ وَ اَلْجَحُودُ اَلْكَنُودُ وَ اَلْعَنُودُ اَلصَّدُودُ وَ اَلْحَيُودُ اَلْمَيُودُ، حَالُهَا اِنْتِقَالٌ وَ وَطْأَتُهَا زِلْزَالٌ وَ عِزُّهَا ذُلٌّ وَ جِدُّهَا هَزْلٌ وَ عُلْوُهَا سُفْلٌ دَارُ حَرَبٍ وَ سَلَبٍ وَ نَهْبٍ وَ عَطَبٍ
آگاه باشيد! دنياى حرام چونان عشوهگر هرزهاى است كه تسليم نشود، و مركب سركشى است كه فرمان نبرد، دروغگويى خيانتكار، ناسپاس حق نشناس، دشمنى حيلهگر، پشت كنندهاى سرگردان. حالاتش متزلزل، عزّتش خوارى، جدّش بازى و شوخى، و بلندى آن سقوط است. خانه جنگ و غارتگرى، تبهكارى و هلاكت، و سر منزل نا آرامى است.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
آنگاه بار ديگر امام به همۀ مخاطبان خويش هشدار مىدهد و با ذكر شش وصف ديگر از اوصاف رذيلۀ دنيا همگان را از گرفتار شدن در دام آن بر حذر مىدارد و مىفرمايد: «آگاه باشيد دنيا همچون زن هرزۀ عشوهگر و خودنمايى است كه مردم را به سوى خود فرا مىخواند و يا همچون حيوان سركشى صاحبش را از خود مىراند، دروغگويى است پر خيانت، ناسپاسى است حقنشناس و دشمنى است بازدارنده و پشتكنندهاى است مضطرب و نگران»
توجه به اينكه حبّ دنيا و دلبستگى شديد به امور مادّى سرچشمۀ انواع گناهان و جنايات و خلافكاريهاست و با توجّه به اينكه در عصر امام به موجب فتوحات اسلامى، ثروت زيادى در كشور اسلام فراهم شده بود و عدّهاى غرق ناز و نعمت بودند، امام بارها در خطبههايش مردم را از دنياپرستى نهى مىكند و با تعبيراتى كه در كلام ديگرى، نظير آن ديده نشده است آثار زشت دنياپرستى را بر ملا مىسازد، لذا در اين بخش از خطبۀ امام عليه السّلام نخست با پنج جملۀ كوتاه بر بىاعتبار بودن مواهب مادى تأكيد مىكند و مىفرمايد: «حال دنيا دگرگونى (دائمى) است و گامهاى محكمش لرزان، عزّتش ذلّت، برنامههاى جدىاش شوخى، و بلندىاش عين سقوط است»؛ (حالها انتقال، و وطأتها زلزال، و عزّها ذلّ، و جدّها هزل، و علوها سفل ) . اما دگرگونى حال دنيا بر كسى پوشيده نيست چه بسا شبانگاه، بر تخت قدرت نشسته و قصد كشورگشايى دارد؛ ولى سحرگاه نه تن سر و نه سر تاج دارد!
با يك گردش چرخ نيلوفرى نيرومندان سقوط مىكنند و ضعيفان به قدرت مىرسند و عزيزان ديروز ذليلان امروز مىگردند. اما متزلزل بودن گامهاى آن به آن علت است كه قرارگاه انسان در اين جهان دائما متزلزل است بر هرچيز تكيه كند - مال، ثروت، جوانى و سلامتى - همه امورى متزلزلند. و امّا اينكه عزّتش عين ذلّت است.
بعضى از شارحان آن را به اين معنا تفسير كردهاند كه عزّتهاى مادى و نامشروع سبب ذلّت در آخرت است و بعضى گفتهاند: سبب دورى از خدا در همين دنياست؛ ولى تفسير روشنتر آن است كه عزّتهاى مادّى سبب وابستگيهاى شديد مىشود، وابستگيهايى كه او را به ذلّت مىكشاند و براى حفظ آن بايد در مقابل هركس و ناكس سر فرود آورد. اما اينكه جدّ آن هزل و شوخى است علت آن ناپايدارى و سرعت زوال و عدم استقرار است و بلندىاش پستى است از اينرو كه افراد بلند مقام براى حفظ قدرت خويش تن به پستيهاى فراوانى مىدهند و از افراد آلوده و كثيف براى حفظ قدرت خود بهره مىگيرند
🍂🍂🍂🍂
لینک کانال👇
@deldadegan_yar_ghayeb
#یکشنبه
#نهجالبلاغهخوانی