🛵 موتورِ شخصی #دزدیده شد . اما فردای آن ، موتور را تمیز و شسته شده ، همان جایی که پارک بود #پیداکرد .😳
🤔صاحبِ موتور وقتی موتورش را صحیح و سالم دید ، چشمش به #نامهای روی فرمان موتور افتاد . نامه را با تعجب #باز_کرد . در نامه چنین نوشته شده بود :
😩 خیلی #شرمنده ام و معذرت میخواهم از اینکه موتور شما را بدون اجازه #قرضگرفتم . حقیقتش خانمم👩 در حال #زایمان بود و شب هنگام دیگر چاره ای نیافتم جز این که بدون اجازه موتور شما را بردارم و خانمم را به نزديكترين #بیمارستان🏩 برسانم . به فضل خدا مشکل رفع شد و خانمم بچه را #سلامت به دنیا آورد و همه چیز سر جایش است و این کار بدون موتور شما #ناممکن بود.⛔️
😔از شرمندگی نمیتوانم به #دیدار شما بیاییم . اما امید دارم به بزرگواری خود مرا ببخشید و این #تحفه و هدیه ی ناچیزی که برایتان آماده کردم را ، قبول کنید.🎁
📦 صاحب موتور #صندوقی که روی موتورش قرار داشت را باز کرد و دید دزد موتور برای عذرخواهی از او و خانواده اش ، #یکدستهگُل ، #یکجعبهشرینی ، #یککیلوپسته و ۱۰بلیط سینما ، برای تمام اعضای خانواده به او هدیه داده.😍
😅 صاحب موتور #اشکهایشوقی که بر گونه هایش جاری شده بود را پاک کرد و به سراغ خانواده رفت تا #داستان را برای آنها بگوید .🙊
🎞 و ساعتی بعد از این ماجرا ، به همراه خانواده به #سینما رفتند تا از بلیط های سینما استفاده کنند و فیلم مورد نظر را #بیبینند. 🎥
🤭 اما وقتی به خانه #بازگشتند با کمال تعجب دیدند که دزد تمام خانه ی آنها را #خالیکرده و یک نامه جدید برایشان گذاشته که در آن نوشته شده بود : فیلمش #قشنگ_بود ؟؟؟😅😉
✅خلاصه #انتخابات نزدیکه ... حواستون باشه #گول_ظاهر کسی رو نخورید. 🤗👌
@deldadegi
دلدادگی💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆کدام راه به ترکستان ختم میشود؟
🔹سعدی در باب دوم گلستان، حکایت مردی را روایت میکند که ریاکارانه در نزدِ پادشاه، کمتر میخورد و بیشتر عبادت میکند.
🔆#ادبی #تحفه
🔗 پ. ن: انشاءالله ازاین به بعد بعضی از حکایات
گلستان سعدی را با #تحفه درکانال بارگذاری
خواهیم کرد.
💙 @deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔗ماجرای دختر زشت و داماد کور
📜سعدی در حکایتی از گلستان به ماجرای دختری میپردازد که به غایت زشترو بوده و به ضرورت او را به نکاحِ مردِ کوری درمیآورند.
🎁#ادبی #تحفه
💙 @deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍گاهی اسب تیزرو میماند و خرِ لَنگ میرود
📜سعدی در باب دوم گلستان سعدی، حکایت درویشی و ثروتمندی را روایت میکند که یکی پیاده و پا برهنه به مقصد میرسد و دیگری با شتری دو کوهانه، در بین راه میمیرد.
🎁#ادبی #تحفه
💙 @deldadegi