❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖
#داستان_کوتاه_امشبمون
🌙🌻🌙🌻🌙 موقع وضع حمل، خدیجه فرستاد پی چند تا از زنهای قریش اما، هیچکدام حاضر نشدند بیایند. پیغام داده بودند:آن روز که به تو گفتیم با محمد ازدواج نکن،برای حالا بود.
🌙🌻🌙🌻🌙خدیجه از درد به خود میپیچید که چند تا زن وارد اتاق شدند. نشستند اطراف رختخواب. چهار زن گندمگون، بزرگوار و باوقار.
🌙🌻🌙🌻🌙 خدیجه بهتزده نگاه میکرد، یکی از آنها گفت:” نترس! ما از طرف خدا برای کمک به تو آمدهایم من ساره، همسر ابراهیم هستم، آن یکی آسیه سمت راستی، مریم مادر عیسی است. نفر چهارم کلثم، خواهر موسی است.”
🌙🌻🌙🌻🌙کمک کردند فاطمه به دنیا آمد،
با آب کوثر او را غسل دادند. نوزاد به حرف آمد:
”أشهد ان لاالهالاالله و ان أبی رسولالله سیدالانبیاء و ان بعلی سید الاوصیاء
به همهی زنان بهشتی سلام کرد، هر کس را با اسمش.😍😍😍
😍😍الهی فدات بشم بانوی دو عالم😍😍
@deldadgann1401
❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖❀͜͡💖