پاییز آمده ست که خود را ببارمت!
پاییز: نام ِ دیگر ِ «من دوست دارمت»
.
بر باد می دهم همه ی بود ِ خویش را
یعنی تو را به دست خودت می سپارمت!
باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو...
وقتی که در میان خودم می فشارمت
پایان تو رسیده گل ِ کاغذی ِ من
حتی اگر که خاک شوم تا بکارمت
اصرار می کنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا می گذارمت!
پاییز من، عزیز ِ غم انگیز ِ برگریز!
یک روز می رسم... و تو را می بهارمت!!
| #سیدمهدی_موسوی |
@deli_ism ♥
بالاخره باید یکی باشه که وقتی از همهی آدمها کندی، برگردی بهش. یکی که بدونی هست، همیشه. حتی اگه هیچی نگه، حتی اگه صدای نفسهاشرو هم نشنوی؛ اما دلت قرص باشه به بودنش، به اینکه یک گوشهی دنیا، حتی اگه توی دورترین نقطه ازش وایستی، چشم ازت برنمیداره. کسی که بلده تورو یکجوری بغل بگیره که حداقل واسه یک نفس، واسه یک لحظه از غم جهانت کم شه. کسی که پناهه ♥️
@deli_ism ♥
اونجایی که تو چشاش زل زدی و چشات داد میزنه کلی حرف داری ولی ساکتی اونجا ادم روبه روت باید خیلی بلدت باشه!
@deli_ism ♥
تا مرا عشق تو، ای خسرو خوبان به سر است
پند هفتاد و دو ملت به برم بیاثر است
نه من اندر طلبت بر در دیر و حرمم
هر که جویای جمال تو بود، دربدر است
| #شاطر_عباس_صبوحی |
@deli_ism ♥
رو به محراب شدم تا بِرَوی از یادم
آمد ابرویِ تو در یاد و أذان ریخت بهم
آب مشغول گذر بود شبی در دلِ رود
عکست افتاد به آب و جَرَیان ریخت بهم
| #عاصی_خراسانی |
@deli_ism ♥
ولی هممونم یه "شاید مزاحمش باشم" درون داریم كه هميشه جلومونو ميگيره!
@deli_ism ♥
گفتم: آرام دلم نيست ز عشق تو، چه درمان؟
گفت: درمانِ تو آنست که: آرام نجويی
| #اوحدی_مراغهای |
@deli_ism ♥
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم،
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا،
به خدایی که خودم میدانم،
نه خدایی که برایم از خشم،
نه خدایی که برایم از قهر،
نه خدایی که برایم ز غضب ساخته اند.
به خدایی که خودم میدانم،
به خدایی که دلش پروانه است،
و به مرغان مهاجر هر سال راه را میگوید،
و به باران گفته است باغها تشنه شدند،
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست،
که مبادا که ترک بردارد،
به خدایی که خودم میدانم
| #سهراب_سپهری |
@deli_ism ♥