گوشهی ابرو که با چشمت تبانی میکند
این دل خاموش را آتش فشانی میکند
عاشقت نصف جهان هستند، اما آخرش
لهجهات آن نصفه را هم اصفهانی میکند
چای را بی پولکی خوردن صفا دارد، اگر
حبه قندی مثل تو شیرین زبانی میکند
گاه میخواهد قلم در شعر تصویرت کند
عفو کن او را اگر گاهی جوانی میکند
روی زردی دارم اما کس نمیداند درست
آنچه با من عطر شالی ارغوانی میکند
عاشق چشمت شدم، فرقی ندارد بعد از این
مهربانی میکند، نامهربانی میکند
ماه من! شعرم زمینی بود اما آخرش
عشق تو یک روز ما را آسمانی میکند
| #قاسم_صرافان |
@deli_ism ♥
حس خوب هماهنگ کردن نفس کشیدنت با نفس کشیدنش، وقتی کنارت خوابه :)
@deli_ism ♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من که هیچ
اصلا تمامِ جهان بستگی دارد به او...
چشم که باز کرد
صبح شد
لبخند زد
بخیر هم شد!
| #طاهره_اباذری_هریس |
@deli_ism ♥
عاشق که باشی
دلت ضعف می رود برای خنده های یک نفر
سرت درد می کند برای دوباره دیدنش
و قلبت می ایستد در نبودنش
عاشق که باشی ، همه تو برای یک نفر دیگر است
آن یک نفر که دوستش داری...
@deli_ism ♥
در صدایت مستی بی حد و ممتد ریخته
در نگاهت الکل هشتاد درصد ریخته
گیسوانت فکر جنگی تازه در سر دارد و
چشمها طرح شبیخونی مجدد ریخته
شاعران از موی صاف و لخت کمتر گفته اند
بسکه مضمون در دل موی مجعد ریخته
موی از هر دولت آزاد تو بانو سالهاست
فتنه ها در دامن قشر "مقید" ریخته!
شیطنت هایت به شیطان هم سرایت کرده است
توی چشمانت خدا آنچه نباید ریخته!
| #حسین_زحمتکش |
@deli_ism ♥
آدم ها را برایِ خودتان مهم نکنید!
از هیچ کسی بت نسازید!
اجازه ندهید یک نفر ، همه ی دنیایِ تان شود!
آن وقت با یک اخم و بی توجهیِ ساده؛
تمامِ غرور و خود باوریِ تان، از هم می پاشَد،
شخصیتِ تان زیرِ سؤال می رود،
و از خودتان بیزار می شوید...!
دست از بزرگ نمایی بردارید!
آدم ها همه شان مثلِ هم اند؛
نه آنقدر بزرگ، که تمامِ دنیایِ تان شوند،
و نه آنقدر کوچک، که زیرِ پایِ تان لِه شوند!
پیچیده اش نکنید!
آدم ها ، فقط آدم اند،
همین!
| #نرگس_صرافیان_طوفان |
@deli_ism ♥
آورده است چشم سیاهت یقین به من
هم آفرین به چشم تو هم آفرین به من
من ناگزیر سوختنم چون که زل زده ست
خورشید تیز چشم تو با ذره بین به من
ای قبله گاه ناز! نمازت دراز باد!
سجاده ات شدم که بسایی جبین به من
بر سینه ام گذار سرت را که حس کنم
نازل شده ست سوره ای از کفر و دین به من
یاران راستین مرا می دهد نشان
این مارهای سرزده از آستین به من
تا دست من به حلقه ی زلفت مزین است
انگار داده است سلیمان نگین به من
محدوده ی قلمرو من چین زلف توست
از عرش تا به فرش رسیده ست این به من
جغرافیای کوچک من بازوان توست
ای کاش تنگ تر شود این سرزمین به من...
| #علیرضا_بدیع |
@deli_ism ♥