شیوه ی روشن آشوب جهان را بلدی
رسم وارونگی حال زمان را بلدی
با لب قند و نگاه عسل و شهد بیان
کار خرمای پس از وقت اذان را بلدی!
تو همانی که به دست هنر عشوه ی خود
همه ی زیر و بم فن بیان را بلدی!
با صدایی که به صدها غزل آمیخته است
راه آرامش روح نگران را بلدی
از همان روز نخستین که نشستی به دلم
فرم اعدام من و کشتن جان را بلدی
شعر نو در نظرم آمده بسیار، ولی
قبل هر گفتنی، از حفظ تو آن را بلدی!
| #جواد_مزنگی |
@deli_ism ♥
خوش به حال دل فرهاد که در مدت عمر
مزهی تلخترین خاطرهاش شیرین است
| #جواد_مزنگی |
@deli_ism ♥
جان من مال تو باشد، هرچه غم داری بده
روی کاغذ ثبت کن هر چیز کم داری بده
تا مبادا بر تن ناز تو آسیبی رسد
هرچه در اطراف خود قوطی سم داری بده
شهر عمرت از بلاها دور بادا تا ابد
در خیالت هرچه از احساس بم داری بده
بخت خوب و فالهای سبز ارزانی تو
طالع نحسی اگر در جام جم داری بده
چال لبخند تو دائم ، حال خوبت مستمر
خط اخم و مشکل پر پیچ و خم داری بده
«آیة الکرسی» هزاران بار نذر شادی ات
در دل خود ذره ای اندوه هم داری بده…
| #جواد_مزنگی |
@deli_ism ♥
لبخند تو دلیل غزل های عالی است
عشقت جهان روشنی از ایده آلی است
رنگ نگاه نافذ چشمت بنفش تند
آشوب خنده های لبت پرتقالی است
شرجی گرم مهر تو تصویری از جنوب
مویت شکوه جنگل سبز شمالی است
آن جای پا که از تو در این خانه مانده است
یکتاترین ختایی زیبای قالی است
هر گوشه ای حکایت من با هوای تو
ورد زبان و سوژه ی داغ اهالی است
شعری که باخیال تو در دفترم نشست
آغاز هر معاشقه در این حوالی است
عمرم بهشت می شود آری کنار تو
دنیا بدون نام تو از عشق خالی است
| #جواد_مزنگی |
@deli_ism ♥
تعبیرِ خوشِ دیدِن خوابم باشی
تصویرگر لحظه ی نابم باشی
تو آمده ای و من دلم می خواهد
در مجلس عشق انتخابم باشی
| #جواد_مزنگی |
@deli_ism ♥
چو نامت قبله احساس در شهر بنارَس شد
خیالم آمد و در حوزه ی عشقت مُلبس شد
نگاهت کردم و از شدت بیتابیِ چشمم
برایت حدّ خاطرخواهیِ قلبم مشخص شد
هوای روی تو پیچید در دنیایِ معماری
شکوهت گنبد و محراب، لبخندت مُقرنَس شد
طلب کردم تو را در چله ای صدبار. بعد از آن
غم عشقت رفیق دایم این جانِ بی کس شد
برای وصف خوبی های تو روزی غزل گفتم
تمام بیت هایش، بیت نه! | بیت المُقدس| شد
#جواد_مزنگی
@deli_ism ♥️
چشم جادویی و موهایِ رها از روسری
روی لب ها رنگِ سرخ و شکلِ موها پَرپَری
مثل شمشیری که با یک ضربه آدم می کشد
قاتلی، آدمکشی ، اما به طرزِ دیگری
تو بدونِ شک چنان خوبی که در یک ثانیه
آبرویِ جمعِ بت های جهان را می بَری
یا به قولِ شاعرانِ روزگارانِ کهن
پرده یِ ایمانِ اهلِ ادّعا را می دَری
با توجه به نگاهِ نافذ و ابروی خاص
از تمامِ دخترانِ آنچنانی برتری
دختر سالی اگر شایسته سالاری کنند
نمره ات بالاترین حدّ کلاسِ دلبری
لایقِ نامِ خدایانی تو، زیرا گفته اند:
«قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری»
تو بجایِ من قضاوت کن که آیا ممکن است
رد شوم از روبه رویت بی خیال و سرسری؟
#جواد_مزنگی
@deli_ism ♥️