وقتی دلیلِ حالِ تماشاییام شدی
بی اختیار، واردِ تنهاییام شدی
دنیای بی تو خواهشِ چشمِ مرا نداشت
تو آخرین بهانهی بیناییام شدی
همرنگ، با جماعتِ صدرنگ، نیستم
از لحظهای که بانی رسواییام شدی
موجم؛ که سر به ساحلِ غربت نمیزنم
تنها جزیرهی دلِ دریاییام شدی
گنجشکِ شهرِ دود، سیاه و کبود بود
ای حوضِ رنگ !، باعثِ زیباییام شدی
میراث زندهماندن من جز دلم نبود
تو قبل مرگ صاحب داراییام شدی
| #رضا_قاسمی |
@deli_ism ♥
در خون تو انگار، غزل در جریان است
چشمت بخدا معدن مضمونِ جهان است
دیروز، «غزل» گفتم و امروز، «قصیده»
چون قیمت بوسیدن تو در نوسان است
هر ثانیه پَر میزند آنجا که تو هستی
از بسکه دل عاشق من خوشگذران است
سجادهی من پهن شده رو به نگاهت
پس باز کن آن پنجره را؛ وقت اذان است
از عشق تو در خانهی دل «زلزله» برپاست
هر چند که گفته شده اسمش «ضربان» است
بوسیدنِ اسم تو و؛ بوییدنِ شعرت
کار منِ دیوانه هم این است و هم آن است
| #رضا_قاسمی |
@deli_ism ♥
با دو تا چشم، حریف ِهمهی شهر شدی؛
فکرِ کشور به سرت بود، که عینک زدهای؟!
| #رضا_قاسمی |
@deli_ism ♥
اگه عشقتون عینکی بود بهش بگید:
با دوتا چشم، حریف همه ی شهر شدی
فکر کشور به سرت زد که عینک زده ای؟
#رضا_قاسمی
@deli_ism ♥️