من "نمی توانستم" به او بگویم که با جنس مخالفش حرف نزند
شوخی نکند، رفت و آمد نداشته باشد..
نمی توانستم بگویم میخواهم فقط مرا داشته باشد..
تنها کاری که از دستم برمی آمد این بود که "سکوت" کنم و به رویم نیاورم که دلخور شده ام..
یک گوشه کِز میکردم و در جواب پرسش:«چیزی شده؟»
فقط می توانستم لبخند تلخی بزنم
و بگویم:«نه جانم!» نمی شد به اوبگویم ماتمِ چشمهایم را ببیند،
معنی لبخند تلخم را بفهمد
و دستِ دلم را بگیرد و بهش بگوید ناراحت نباش..
من نمی توانستم به او بگویم :«فقط برای من باش»
او "خودش"باید می فهمید...
| #زیور_شیبانی |
@deli_ism ♥
من "نمی توانستم" به او بگویم که با جنس مخالفش حرف نزند
شوخی نکند
رفت و آمد نداشته باشد.
نمی توانستم بگویم میخواهم فقط مرا داشته باشد...
تنها کاری که از دستم برمی آمد این بود که "سکوت" کنم
و به رویم نیاورم که دلخور شده ام..
یک گوشه کِز میکردم و در جواب پرسش
«چیزی شده؟»
فقط می توانستم لبخند تلخی بزنم
و بگویم:
«نه جانم!»
نمی شد به اوبگویم ماتمِ چشمهایم را ببیند،
معنی لبخند تلخم را بفهمد
و دستِ دلم را بگیرد و بهش بگوید ناراحت نباش...
من نمی توانستم به او بگویم:
«فقط برای من باش»
او "خودش" باید می فهمید...
| #زیور_شیبانی |
@deli_ism ♥
همه ما یک نفر را داریم که نداریمش!
میدانید چه میگویم؟
دوستش داریم
و با قلبمان میخواهیم کنارش باشیم...
به یادش بیدار میشویم
و شب ، قبل از خواب، به او فکر میکنیم...
برایش ستاره ستاره دلخوشی آرزو میکنیم
و دوست داریم سبدِ دلتنگیهایش همیشه خالی از دیگران و پر از ما باشد...
یک نفر که میخواهیم دنیا خالی شود،
اما خودش باشد
کنار ما و بی حوصلگی هایمان...
این یک نفر همانی است که با ما،
ولی بی ماست...
| #زیور_شیبانی |
@deli_ism ♥
شده ای قرارِ شب ها،
تو زِ ما دگر چه خواهی؟!☹️
| #زیور_شیبانی |
@deli_ism ♥