اگر چه كار من و تو به اختلاف كشيده
هنوز معتقدم ديده بهتر از تو نديده
هنوز رد لبانت به روی گونه ی من هست
هنوز عطر تنت از لباس من نپريده
بپوش روسری ات را دوباره سرو بلندم
كه رنگ سبز مى آيد به بانوان رشيده
هر آنچه بوده فراموش کن چنان که نبوده
خیال کن که تو گفتی و گوش من نشنیده
بگو كه پست چيان را بنا كنم به شكنجه
بگو كه نامه نوشتى به دست من نرسيده
#سید_تقی_سیدی
@deli_ism ♥
و عشق زنی بسیار زیبا بود و بد اخلاق که گاه گاهی لبخندی هم بر لبانش نقش می بست...
#سید_تقی_سیدی
@deli_ism ♥
لباس بى وفايى را به دست خود تنت كردم
تو را اى دوست با مهر زيادم دشمنت كردم
#سيد_تقي_سيدى
@deli_ism ♥
ز یاد بردنت ای آشنای من، سخت است
ببخش مثل تو بودن برای من سخت است...
#سید_تقی_سیدی
@deli_ism ♥
یا گرمی یک بوسه به پيشانى من باش
یا علت یک عمر پريشانى من باش…
#سید_تقی_سیدی
@deli_ism ♥️
براى من كه پرم از فراق قصه نگو
اگر كتاب تو باشى كتابخانه منم…
#سید_تقی_سیدی
@deli_ism ♥️
تو هم یک روز می آیی و شادی بر نمیگردد
بیا، اما بدان که من به غمهایم وفادارم
نمی دانم چه خواهم کرد تا روزی که می آیی
اگر ماندم که بدبختم، اگر رفتم که ناچارم...
#سید_تقی_سیدی
@deli_ism ♥️
درد یعنی بر خلاف آنچه می پنداشتم
غم درو کردم اگرچه بذر شادی کاشتم...
#سید_تقی_سیدی
@deli_ism ♥️
دیوانه نبودی، نه به اندازهی کافی
هر شب ننشستی که خیالات ببافی
بی حدّی غم، شوق رسیدن به تو را برد
هرگز نشود اشک به دیدار تلافی
بعد از تو نفهمید کسی عمق غمم را
من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی
من ماندم و یک حسرت و یک قصهی کوتاه
من ماندم و یک خنده و یک گریه و یک آه
فرق است میان من و تو، ساده بگویم
من بنده ی مضمونم و تو بند قوافی…
#سید_تقی_سیدی
@deli_ism ♥️
صبورم از طرفی، بی قرارم از طرفی
به باد داده مرا روزگارم از طرفی
نه قادرم که بپوشانم اشک و خنده کنم
نه مایلم که به هر سو ببارم از طرفی
ثمر نداد زمینی که کاشتم به امید
که عشق بود و نیامد به کارم از طرفی
میان ماندن و رفتن به چشم دیدم رفت
غرورم از طرفی، اقتدارم از طرفی
به غیر خاطرهای، خاطرِ عزیزی نیست
همین دو خاطره هم از تو دارم از طرفی
#سید_تقی_سیدی
@deli_ism ♥️