eitaa logo
دِلیسم | Deliism
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
259 ویدیو
1 فایل
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم ▪️ دِلیسم 👇🏻 همان مکتب دِل است و حرف دِل را می‌زند ♥️ ▪️ ادمین: @alef_em ▪️ انواع تبادل با هر آماری: @alef_em ▪️ در گوشیامون 👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/2375221420C96c3c3bbeb کپی برای کانال ها ⛔️ فقط فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی باشد که بعد از سال‌ها نزدیک او بودن به «غافلگیر کردن‌»‌های نابش آشنا باشم ⠀ دلم یک دوست می‌خواهد که اوقاتی که دلتنگم بگوید خانه را ول کن، بگو من کی کجا باشم!؟ | | @deli_ism
روزها با فکر او دیوانه ام، شب بیشتر هر دو دلتنگ همیم، اما من اغلب بیشتر باد می گوید که او آشفته گیسو دیدنی ست شانه می گوید که با موی مرتب بیشتر! پشت لحن سرد خود، خورشید پنهان کرده است؛ عمق هذیان می شود با سوزش تب بیشتر حرف هایش از نوازش های او شیرین تر است از هر انگشتش هنر می ریزد، از لب بیشتر یک اتاق و لقمه ای نان و حضور سبز او من چه می خواهم مگر از این مکعب بیشتر؟ | | @deli_ism
یک جسد از سر دیوار ده آویزان است رعیتی بوده که پنداشته لابد خان است هر چه ما آه کشیدیم تو خوشحال شدی کینه چون عشق خصوصیت یک انسان است ماه آبادی ما! گر چه تو کامل شده ای باز یک نیمه ات از مردم دِه پنهان است کدخدا معتمدت کرد و به مردم می گفت: صاحب ذوق عجیبی ست ولی چوپان است! فرق بهلول و تو در مصلحت ظاهر بود نزد ما فاضل و دیوانه­ ی ده یکسان است مُتوّلی شده بودیم و نگفتند به ما این حرم جعلی و این مقبره ها دکّان است این خرافات اهالی­ ست و ان شاءالله دزدی از مزرعه ­ها زیر سر شیطان است صبح فردای همین واقعه اما خودجوش هر که غارت شده در خانه ی ­تو مهمان است چشم من زل زده در چشم تو خود می دانی در نظر بازی ما دهکده ­ای حیران است گاه بد نیست به فرجام خودت زل بزنی یک جسد از سر دیوار ده آویزان است | | @deli_ism
روزها با فکر او دیوانه‌ام، شب بیشتر هر دو دلتنگ همیم، اما من اغلب بیشتر باد می‌گوید که او آشفته گیسو دیدنی‌ست شانه می‌گوید که با موی مرتب بیشتر تا مرا بوسید گفتم: آه ترکم کن، برو عمق هذیان می‌شود با سوزش تب بیشتر حرف‌هایش از نوازش‌های او شیرین‌تر است از هر انگشتش هنر می‌ریزد از لب، بیشتر یک اتاق و لقمه‌ای نان و کمی آغوش او من چه می‌خواهم مگر از این مکعب بیشتر؟ | | @deli_ism
با من و قلبم کمی از عشق صحبت کن فقط با کشاورزان قحطی دیده از باران بگو... | | @deli_ism
دَر دِلَم‌ جایی ‌بَرای هیچکس‌ غِیر اَز تو‌‌ نیست گاه یِک دنیا فَقَط با یِک نَفَر پُر می شود | | @deli_ism
نه لیلا می‌شوی باور کنی حد جنونم را نه شیرین می‌شوی بر هم بریزی قند خونم را تو ماه‌ای و تصور می‌کنی این برکه خوشحال است چو از ان فاصله قطعا نمیبینی درونم را به سیلی سرخ خواهم کرد رویم را پس از کوچت پرستویی! نمی‌بینی غروب لاله گونم را من آن ابرم که گریانم ولی اخبار انسان ها به باران می‌شناسد اشک‌های بد شگونم را امید حمله‌ی چنگیز دارم در دلم شاید شبی آید به خوابم تا بپاشد خاک و خونم را | | @deli_ism
یک جسد از سر دیوار ده آویزان است رعیتی بوده که پنداشته لابد خان است هر چه ما آه کشیدیم تو خوشحال شدی کینه و عشق دو تا خاصیت از انسان است ماه آبادی ما! گر چه تو کامل شده ای باز یک نیمه ات از مردم دِه پنهان است کدخدا معتمدت کرد و به مردم می گفت: صاحب ذوق عجیبیست ولی چوپان است! فرق بهلول و تو در مصلحت ظاهر بود نزد ما فاضل و دیوانه­ی ده یکسان است مُتوّلی شده بودیم و نگفتی تو به ما این حرم جعلی و این مقبره ها دکّان است این خرافات اهالی­ست و ان شاءالله دزدی از مزرعه­ها زیر سر شیطان است صبح فردای همین واقعه اما خودجوش هر که غارت شده در خانه­ی تو مهمان است چشم من زل زده در چشم تو خود میدانی در نظر بازی ما دهکده­ای حیران است گاه بد نیست به فرجام خودت زل بزنی یک جسد از سر دیوار ده آویزان است @deli_ism