گفتم آقا اینبار دیگه فرق داره!
دلمو محکم گرفتم تو مُشتم.
مُشتم رو باز نمیکنم.
نمیذارم این پرندهی خسته از دستم بره.
گفتم چشمهام رو میبندم و به هیچ نگاهی خیره نمیشم.
راه خودمو میرم.
با هیچ خیابونی خاطره نمیسازم.
هیچ حرف عاشقانهای رو باور نمیکنم. شیفتهی هیچ شعری نمیشم.
زیر بارون نمیرم. فال حافظ نمیگیرم.
به آسمون نگاه نمیکنم.
گفتم من یه آدم معمولیام که قلبش به جای اینکه توی سینهاش باشه توی مُشتشه!
ولی از تو چه پنهون، بهار شده دوباره!
عطر اقاقیا پیچیده توی کوچه و یه نفر داره اون ترانهی قدیمی عاشقانه رو بلند بلند میخونه.
تو باز نشستی روبروی من.
بهار باز مُشت منو باز کرده...
| #سیمین_کشاورز |
@deli_ism ♥